تحليل حركت انقلابي علما
 در حمايت از كالاهاي داخلي
 
ويژهنامه سال
شماره 1
تنظيم: اداره تبليغات اسلامي
جريانشناسي جهاد اقتصادي و تحريم کالاهاي خارجي در تاريخ معاصر ايران
همواره سلطه اقتصادي پيش زمينه سلطه سياسي و در نهايت استعمار ملتها بوده است. نمونهاي از اين قاعده کلي را ميتوان در کشور هندوستان مشاهده کرد. کمپاني هند شرقي که نخست به منظور تجارت با هندوستان وارد اين کشور شد، با به دست گرفتن شريانهاي اقتصادي اين کشور زمينه را براي سلطه اقتصادي و سپس سلطه سياسي و در نهايت استعمار هندوستان فراهم نمود.
ايران در اواسط دوران قاجاريه از نظر اقتصادي وضعيت مطلوبي نداشت و اين نابساماني ايران را مستعد نفوذ اقتصادي بيگانگان مينمود. جرج کرزن سياستمدار انگليسي، اقتصاد ايران را در آن بُرهه زماني اين گونه توصيف ميکند: «گذشته از اشياء تجملي غربي که طبقات بالا به آن معتاد شدهاند، پوشاک همه طبقات جامعه، از مردان گرفته تا زنان، جملگي از غرب وارد ميشود. ابريشم، ساتن و ماهوت براي طبقات اعيان و قماش نخي و پنبهاي براي همه طبقات. لباس يک روستائي ساده از منچستر يا مسکو ميآيد... در واقع از بالاترين تا پايينترين مراتب اجتماعي بطور قطع وابسته و متکي به کالاهاي غربي شدهاند»
رابرت گرنت واتسن نيز درباره اقتصاد اصفهان مينويسد: «شهر نامي اصفهان ديگر آن پايتخت باشکوه دوره صفويه نيست. سير انحطاطي آن از محوطههاي بزرگ خالي که در دوران رونق خود سراسر کوچه و بازار و بنا بود اينک آشکار است. بخش عمده بازارها و محلات ويران و خالي از سکنه است و اين ميرساند که در روزگار پيشين چه شکوهي داشته است». اوژن فلاندن باستانشناس فرانسوي پس از بازديد از اصفهان در ۱۸۴۰ مينويسد: «از کارخانجات نساجي و اسلحهسازي و زربفت و مخمل ايران که روزگاري محصولات آن به تمام مشرق زمين صادر ميشد، خبري نيست و همه نابود شدهاند. محصولات ايران از بين رفته و بويژه همجواري با انگلستان نتيجه شومي بخشيده است. زيرا مقدار زيادي محصول را به بهايي بسيار نازلتر از آنچه در خود ايران ساخته ميشود در بازارهاي ايران بفروش ميرسانند.»
علماء و روحانيون با درک اين مسئله با بصيرت تاريخي و کمک، همکاري و همياري توده مردم بارها مقابل سلطه اقتصادي بيگانگان ايستادهاند و قيام تحريم تنباکو و مخالفت با قرارداد رژي يکي از آنها بوده است. ناصرالدين شاه که در سفر به اروپا در سال 1890 اين قرارداد 15 مادهاي را با شرکت رژي منعقد کرد که مهمترين مفاد آن انحصار خريد و فروش تنباکو در ايران توسط شرکت رژي بود.
ميرزاي شيرازي در عراق با کمک شاگردان و علماي بزرگي همچون آيتا... شيخ فضلا... نوري و ميرزاي آشتياني در تهران، آيتا... حاج شيخ محمدتقي نجفي (آقا نجفي اصفهاني) در اصفهان، ميرزا جواد آقاي مجتهد تبريزي در تبريز و مرحوم سيد علياکبر مجتهد فال اسيري در شيراز به مبارزه پرداخته و با صدور فتواي مشهور خود مبني بر عدم استعمال تنباکو توسط مردم، ناصرالدين شاه را مجبور به الغاي اين قرارداد نمود.
در حقيقت الغاي اين قرارداد ضربه سهمگيني بر پيکره استبداد داخلي و استعمار خارجي وارد کرد که حتي توانست تا حدودي سرخوردگي شکست ايران در دو دوره جنگهاي ايران و روس را التيام بخشد و به گفته ادوارد براون در کتاب انقلاب ايران: «واقعه انحصار تنباکو را بايد مبدأ تاريخ بيداري و آغاز دوره و مرحله نو ايران در حوادث اجتماعي دانست.»
اما آنچه که لازم است اشاره شود اين نکته است که قيام تحريم تنباکو قيامي خلق الساعه و ناگهاني نبود و اين قيام داراي پيش زمينه بوده است. آيتا... شهيد شيخ فضلا... نوري که از شاگردان ميرزاي شيرازي بود و پس از تحصيل در سامرا در تهران سکني گزيده بود، در سال 1306 ه.ق. و تقريباً سه سال قبل از قيام تحريم تنباکو در نامهاي از مرحوم ميرزاي شيرازي تکليف مردم را در برابر نفوذ اقتصادي اجنبي استفتاء ميکند و جواب استفتاء را در قالب رساله جوابيه با تأکيد بر اينکه عبارات از خود ميرزاي شيرازي است انتشار ميدهد.
«در جواب سؤال از قند و غيره، آنچه نوشته بوديد از ترتب مفاسد بر حمل اجناس از بلاد کفر به محروسه ايران ...، صواب، و هميشه ملتفت به آنها و اصناف آن، که مايه خرابي دين و دنياي مسلمين است بودهام و از اقدام شما در تهيه دفع آنها که بايد از محض غيرت دين و خيرخواهي مسلمين باشد، زياده مسرور شدم. و البته به هر وسيلهاي که ممکن باشد رفع اين مفاسد بايد بشود ... ولکن عجيب است از اقبال درخوردن مثل قند مجلوب از آن حدود، با شيوع اين همه اخبار؛ چنانچه اينجانب محض استماع، از اين قذارات بالطبع متنفر و از خوردن آن مانبت ميکنم انشاء ا... تعالي. مورد مذکور، باب سياسات و مصالح عالم است و تکليف در اين باب بر عهده ذوي الشوکة از مسلمين است که با عزم محکم مبرم در صدد رفع احتياج خلق باشد به مهيا کردن مايحتاج آنها. چه رجا ترک اموري که در ازمنه متطاوله عادت شده، از اهل اين زمان نيست و منع فرمايند نفس خود و رعيت را از آن بلکه منع از ادخال در ملک خود نمايد...."
لازم است درباره اين فتوا چند نکته متذکر شود:
1. از عبارت " قند و غيره" فهميده ميشود که قند تنها يکي از موارد تحريم ميباشد و اين تحريم دامنه گستردهتري داشته است.
.2. قند به خودي خود موضوعيت نداشته است بلکه ميرزاي شيرازي " قند مجلوب از آن حدود" (قندي که از مرزها وارد شود) را متنفر بوده و از خوردن آن اجتناب ميکرده است و در ادامه اضافه مينمايد: "تکليف در اين باب بر عهده ذوي الشوکه از مسلمين است که با عزم محکم مبرم در صدد رفع احتياج خلق باشد به مهيا کردن مايحتاج آنها "، و اين عبارت به معناي خودکفايي اقتصادي و عدم وابستگي اقتصادي است.
3. عبارت "آنچه نوشته بوديد از ترتب مفاسد بر حمل اناس از بلاد کفره به محروسه ايران، صواب، و هميشه ملتفت به آنها و اصناف آن، که مايه خرابي دين و دنياي مسلمين است" نشان ميدهد هم آيت ا... شيخ فضل ا... نوري و هم ميرزاي شيرازي به خطر سلطه اقتصادي بيگانه پي برده بودند.
از ديگر شاگردان ميرزاي شيرازي که در راه تحريم کالاهاي خارجي دست به مبارزه زد آيتا... محمد تقي نجفي اصفهاني مشهور به آقا نجفي اصفهاني است که درموندولف وزير مختار انگلستان در نامهاي به امينالسلطان راجع به وحشت تجار اروپايي از اقدامات آقانجفي مينويسد: «فدايت شوم از قراري که از اصفهان شنيدهام آقاي نجفي در شُرُف مراجعت به آنجاست چون ورود مشاراليه در آن محل اسباب ظهور اغتشاش است سکنه اروپايي از اين بابت خيلي واهمه نموده به دوستدار اصرار دارند که محترماً خاطر منير ملوکانه را از وجوب سد راه صدمه و اذيت مجدد به اصفهان را به واسطه فساد و فتنهانگيزي اين شخص، مستحضر دارد چون تجارت خارجه اصفهان روبه ازدياد است و چند تجارتخانه اروپايي در آن محل احداث شده است خيلي محل افسوس خواهد بود که حادثهاي که اسباب واهمه سکنه اروپايي آنجا باشد حادث شود، در اين صورت آنها طبعاً از سفارتهاي خودشان حمايت خواهند خواست. زياده زحمتي ندارد». 14ذيقعده 1357، مطابق با جولاي 1890 پشت کاغذ، مُهرِ هِنري درموندولف.
اين نامه دو سال قبل از قيام تنباکو نوشته شده است و نشان ميدهد اين اقدامات قبل از قيام تنباکو سابقه داشته است و توانسته بود منافع انگلستان را به خطر بيندازد.
قيام تحريم تنباکو که توسط ميرزاي شيرازي به ثمر رسيد و پيش زمينه انقلاب مشروطه شد، شور اشتياق بسياري در ميان مردم براي تأسيس کارخانه و تقويت توليد داخلي و خريد کالاهاي داخلي و رفع وابستگي به بيگانگان را به وجود آورد.
اقدامات آقا نجفي اصفهاني پايان نپذيرفت و ايشان به همراه برادرشان حاج آقا نورا... نجفي و با کمک علماء و بازرگانان شهرهاي اصفهان، کاشان و شيراز در دوران مشروطه به منظور تأمين منسوجات مورد نياز مردم ايران و مقابله با وابستگي به خارج، اقدام به تأسيس شرکت اسلاميه نمود. اين شرکت سهامي با استقبال زايدالوصف مردم مواجه شد و سهام اين شرکت و محصولات آن که عمدتاً منسوجات بود، با حمايت ساير علماء مورد پذيرش مردم قرار گرفت. توسعه شرکت به گونهاي بود که توانست شعباتي در لندن، کلکته، مسکو، باکو و... تأسيس نمايد.
در اساسنامه شرکت آمده بود: «اين شرکت به کلي از داد و ستد متاع خارجه ممنوع است. فقط هم خود را صرف ترقي متاع داخله و آوردن چرخ اسباب و کارخانه مفيده خواهد نمود و حمل متاع داخله را به خارجه بر حسب اقتضاء و به موقع خود در کشيدن راه شوسه و آهن اقدام خواهد کرد.» همچنين در ماده بيست و چهارم آمده است که: «تمام اجزاء از رييس و مرئوس و أمناي شرکت حسبالشرط مجبورند لباس خود را از منسوجات و متاع داخله مصرف رسانند.»
همچنين آيتا... آقا نجفي اصفهاني در اقدام ديگري به همراهي 13نفر از علماي طراز اول اصفهان تعهدنامه زير را امضاء نمودند: «اين خدام شريعت مطهره با همراهي جناب رکنالملک، متعهد و ملتزم شرعي شدهايم که مهما امکن بعد ذلک تخلف ننماييم، فعلاً 5 فقره است:
اولاً: قبالجات و احکام شرعيه از شنبه به بعد روي کاغذ ايراني بدون آهار نوشته شود. اگر بر کاغذهاي ديگر نويسند مهر ننموده و اعتراف نمينويسيم. قباله و حکمي هم که روي کاغذ ديگر نوشته بياورند و تاريخ آن بعد از اين قرارداد باشد امضا نمينماييم. حرام نيست کاغذ غيرايراني و کسي را مانع نميشويم؛ ماها به اين روش متعهديم.
ثانياً: کفن اموات، اگر غير از کرباس و پارچه اردستاني يا پارچه ديگر غيرايراني باشد متعهد شدهايم برآن ميت، ماها نماز نخوانيم. ديگر براي اقامه صلوة بر آن ميت بخواهند ماها را معاف دارند.
ثالثاً: ملبوس مردانه جديد، که از اين تاريخ به بعد دوخته و پوشيده ميشود، قرار داديم مهما امکن، هر چه بدلي در ايران يافت ميشود لباس خودمان را از آن منسوخ نماييم و منسوخ غيرايراني را نپوشيم و احتياط نميکنيم و حرام نميدانيم لباسهاي غيرايراني را اما ماها ملتزم شدهايم حتيالمقدور بعد از اين تاريخ ملبوس خود را از منسوج ايراني بنماييم. تابعين ماها نيز کذلک و متخلف توقع احترام از ماها نداشته باشد. آنچه از سابق پوشيده و داريم و دوختهايم ممنوع نيست استعمال آن.
رابعاً: مهمانيها بعد ذلک ولو اعياني باشد، چه عامه، چه خاصه، بايد مختصر باشد يکپلو و يکچلو و خورش و يک افشره. اگر زائد بر اين تکليف، احدي ما را به محضر خود وعده نگيرد. خودمان نيز به همين روش مهماني مينماييم هر چه کمتر و مختصرتر از اين تکليف کردند، موجب مزيد امتنان ماها خواهد بود.
خامساً: وافوري (و) اهل وافور را احترام نميکنيم و به منزل او نميرويم زيرا که آيات باهره: «إِنَّ الْمُبَذِّرِينَ کَانُوا إِخْوَانَ الشَّياطِينِ» «وَلَا تُسْرِفُوا اِنَّهُ لَا يحِبُّ الْمُسْرِفِينَ» «وَلَا تُلْقُوا بِأَيدِيکُمْ إِلَي التَّهْلُکَه» و حديث «لاضرر و لاضرار» ضرر مالي و جاني و عمري و نسلي و ديني و عرضي و شغلي آن محسوس و سري است و خانوادهها و ممالک را به باد داده. بعد از اين هر که را فهميديم وافوري، بهنظر توهين و خفت مينگريم.»
در قضيه مورگان شوستر که دولت روسيه طي يک اولتيماتوم 48 ساعته خواستار اخراج وي از ايران شده بود، نيز علماي استرآباد درباره مصارف کالاهاي خارجي بويژه روسي از علماي نجف استفتايي نمودند که ايشان با صدور فتوايي تحريم کالاهاي خارجي را اعلام نمودند. آخوند خراساني و آيتا... عبدا... مازندراني در پاسخ استفتاء علماي استرآباد نوشتند: «هرچند به بعض ملاحظات و انتظار فراهمي تمام مقدمات، هنوز حکم به حرمت امتعه روسيه، به عموم مسلمين اعلان نشده، مترصد موقع هستيم، ليکن عموم غيرتمندان اسلام به رأيالعين ميبينند که استعمال امتعه خارجه در بلاد اسلاميه تابهحال به چه درجه موجب تسلط کفار بر مسلمين داخله شده. حالا به ذهاب ... اسلام و زوال اسلاميت و استقلال مملکت هم العياذبا... تعالي نوبت رسيده. بقاي سالدات روس به بهانه حفظ تجارت روسيه در ايران، تدريجاً به کنيسه شدن مساجد و تبديل اذان به ناقوس و پامال شدن روضه منوره حضرت ثامنالائمه(ع) خداي نخواسته مؤدي خواهد بود. انشاءا... تعالي عموم آقايان علما و امراء و تجار محترم و طبقات غيرتمند اسلام تمام اين مفاسد را نصبالعين خود فرموده، به همان فطرت پاک ايماني و به شرافت طبع اسلامپرستي از اين امتعه خبيثه و فصول عيش که موجب ذهاب دين مبين و استيلاي کفر بر ممالک اسلاميه است، بهکلي اغماض، در فوز به فيض اين جهاد اقتصادي که به منزله جهد و شهادت در رکاب امام زمان ارواحنا فداه است، مسارعت و بر همديگر مسابقت خواهند فرمود.»
در سيره عملي علمايي چون شهيد آيتا... مدرس، آيتا... العظمي آخوند ملا حسينقلي همداني، آيتا... العظمي مرعشي نجفي و... آمده است که ايشان هيچگاه از منسوجات و لباسهاي خارجي استفاده نکردند.
خودكفائي اقتصادي نيازمند مشاركت همه آحاد مردم است
بيائيد با آيندهنگري از منافع فردي به خاطر منافع كشور چشم پوشي كنيم
از اسراف، مصرف گرائي، غرب زدگي، تجمل گرائي، چشم و هم چشمي بپرهيزيم
استفاده از كالاي ايراني بايد به يك فرهنگ و افتخار تبديل شود  ــــــ والسلام
 
جنبش تاريخي براي تحريم
 كالاهاي خارجي
 
ويژهنامه سال
شماره 2
تنظيم : اداره تبليغات اسلامي
الگوی عملیاتی مبارزه با اقتصاد وابسته در دوره قاجاریه
 
رهبر معظم انقلاب در دیدار با کارگران بر حمايت از توليد داخلي تأکید نموده و درباره آن فرمودند: «[حلّ] مشکلات مجموعهی اقتصادی کشور را در درون کشور باید پیدا کرد؛ ستون فقرات هم عبارت است از تولید؛ ستون فقرات اقتصاد مقاومتی که ما عرض کردیم، عبارت است از تقویت تولید داخلی؛ اگر این کار تحقّق پیدا کرد و همّتها متوجّه به این مسئله شد، مسائل کار بتدریج حل میشود، کار ارزش پیدا میکند، کارگر ارزش پیدا میکند، اشتغال عمومی میشود، بیکاری که یک معضلی است در جامعه بتدریج کم میشود و از بین میرود. اساس کار، مسئلهی تولید است.»
حمایت از تولید داخلی همواره مورد تأکید رهبر عظيم الشأن انقلاب قرار گرفته و با رجوع به تاریخ معاصر ایران میتوان دریافت که چنین موضوعی همواره جزو دغدغهی روحانیون و علمای کشور بوده است. در اين یادداشت به یکی از جمله اقدامات علمای عصر قاجار در مواجهه با واردات افسارگسیختهی کالای خارجی و حمایت از تولید داخلی اشاره میشود.
اولین پیامدهای اقتصاد وابسته در ایران
«تمام سراها و خانههای ایران یک دکان شد از اجناس بیاصل و بیدوام دولتهای خارجه. بلکه بالمره چشم از اولین مایهی ثروت خود که غلهجات و پنبه و اجناس دیگر است پوشیده، به حمالی دیگران کوشیدیم. ما به حمالی و دستفروشی قناعت کردیم.»
جملات فوق توصیفی است از «ملا عبدالرسول کاشانی» در رسالهی «اصنافیه» از اوضاع و احوال جامعهی ایران در اواخر عهد ناصری و اوایل سلطنت مظفرالدین شاه.
در زمان سلطنت ناصرالدین شاه اتفاق جدیدی در ایران رخ میدهد که شاید تا به امروز نیز امتداد پیدا کرده است، و آن اینکه از همین سالها است که تدریجاً طبقهی جدیدی از سرمایهداران تجاری در ایران ظهور پیدا کرد. همین طبقه نیز به مرور موجب وابستگی بیشتر اقتصاد ایران به بازار غربی و در نتیجه واردات بیرویهی کالاهای خارجی به ایران شد بهنحوی که طبق مستندات تاریخی، ارزش پول ملی ایران به میزان ۴۱۰ درصد کاهش یافت!
در این سالها بهواسطهی هجوم کالاهای خارجی و مرعوب بودن دولتمرد قاجاری نسبت به استعمار صاحبان حرف و صناعت در شهرهای مختلف ایران، تدریجاً مشاغل و بازار کار خود را از دست دادند و از میزان تولیدات داخلی به شدت کاسته شد و در عوض، بخشی از بازار و تجار ایرانی به عامل فروش کالاهای خارجی بدل گردیدند. آش واردات کالای خارجی به بازار ایران آنقدر شور شد که در نهایت با اعتراض روحانیون بزرگی چون حاج ملا علی کنی، آیتا... میرزای شیرازی، شیخ فضلا... نوری و... مواجه شد. در حقیقت اولین رگههای سیاست اقتصاد مقاومتی و حمایت از تولید داخلی بهمنظور توانمندسازی صنایع مختلف تولیدی ایران در برابر کالای خارجی، نمونه بارزش در اين بُرهه تاريخي رخ داد.
اعتراض روحانیون به وابستگی اقتصادی به غرب
شیخ فضلا... نوری در سال ۱۳۰۶ قمری، چندی پیش از قیام تحریم تنباکو، با ورود اجناس و کالاهای خارجی به ایران نظیر قند، احساس خطر میکند و سؤالی را تحت این عنوان که «تکلیف مسلمانان نسبت به مصرف کالایی نظیر قند و... که از بلاد کفر (یعنی فرنگستان) وارد بازار ایران میشود، چیست؟» از محضر بزرگ مرجع شیعه حضرت آیتالله میرزای شیرازی، میپرسد تا ایشان را متوجه ورود کالای خارجی به کشور نماید. میرزای شیرازی نیز در نامهای مفصل پاسخ میدهد: «در خصوص مفاسد ورود اجناس و کالاهای بلاد کفر به سرزمین ایران، همیشه ملتفت به آن بودهام و زیادهروی در این امر را مایهی خرابی دین و دنیای مسلمانان میدانم و از اهتمام شما در تهیهی دفع آنها زیاد مسرور شدم...» شیخ فضلا... نیز این استفتاء را در سراسر ایران گسترش داده و علمای بلاد را متوجه این امر میکند.
واکنش روحانیون نسبت به اوضاع اقتصادی کشور و واردات بیرویه کالا از خارج، موجب ناراحتی و عصبانیت غربیها شد بهطوری که فردی انگلیسی به انگلیسی دیگری به نام سالیسبوری، در تاریخ ۲۹ آوریل ۱۸۹۱ م، مطابق با رمضان ۱۳۰۸ق، طی نامهای چنین نوشت: «ملایان متعصب همهجا علیه تسلیم مسلمانان به کفار، وعظ میکنند و میگویند تجارت، معدن، بانک، جاده و دخانیات را به اروپاییان فروختهاند؛ چه دیدی کشتزارهای غله و زنان مسلمانان را هم ببرند.»
تأسیس شرکت اسلامیه و استقبال مردم از تولید داخلی
در کنار این انذارها، از جمله نقاط درخشان عملکرد علما و دلسوزان در حمایت از تولید داخل، تأسیس «شرکت اسلامیه» از سوی ایشان است. حضرات آیات آقانجفی اصفهانی و آقا نورا... نجفی اصفهانی، دو برادری بودند که این شرکت را برای تولید محصولات نساجی داخلی بنیانگذاری نمودند. شرکت اسلامیه در همان مقطع بهسرعت با استقبال گستردهی مردم در خرید سهام و همچنین محصولات خود مواجه شد و بهتدریج شعبههایی در بسیاری شهرها و همینطور در خارج از ایران ایجاد کرد.
با آغاز به کار شرکت، اطلاعیهی تأسیس شرکت اسلامیه از سوی بنیانگذاران آن صادر شد که در آن به چرایی تأسیس این شرکت پرداخته شده بود. در آن اطلاعیه آمده بود: «حال تصور کنیم شرکت به چه کار خواهد رسید؟ بلی همان است که آب رفته را به جوی آورد و رشتهی گسیخته تجارت داخلهی ما را محکم خواهد نمود. ملک و وطن ما را آباد و صنایع منقرضشدهی ما را حیات میدهد. ما را از ذلت احتیاج به امتعهی خارجی میرهاند... این شرکت اول بشارت نیکبختی و آبادی مملکت و ترقی ملتی خواهد بود. هر کار را اولی است. این اول افتتاح ابواب سعادت این ملت قدیم و خاک قویم خواهد داشت.»
همانطور که از متن اعلامیه مشخص است، دغدغهی توجه و حمایت از تولید داخل و آبادانی مملکت، اصلیترین عامل اقدام علما و دلسوزان کشور در تأسیس این شرکت بود. آیتا... آخوند خراسانی در حمایت از شرکت، به مظفرالدینشاه نامه مینویسد و با بیان اینکه «این شرکت اسلامیه... خشنودی حضرت امام عصر ارواحالعالمینلهالفداء و ترویج ملت بیضاء و تقویت دولت عظمی… است» از شاه میخواهد که این شرکت را مورد حمایت و پشتیبانی قرار دهد.
در همان مقطع، روزنامهی «حبلالمتین» نیز در شمارهی بیستم خود، در گزارشی دربارهی شرکت اسلامیه چنین مینویسد: «مرحوم حضرت آیتا... آقا نجفی اصفهانی بههمراه برادرش حاجآقا نورا... در جهت مقابله با تسلط و نفوذ اقتصادی ممالک استعماری دست به اقدامات بسیاری زدهاند که شاید در تاریخ معاصر بینظیر باشد. جدای از عملکرد درخشان ایشان در ماجرای نهضت تحریم تنباکو، با حمایتهای بیدریغ آقا نجفی و تلاشهای مستمر حاجآقا نورا... و همراهی برخی علما و تجار متدین آن روزگار، جهت تولید اجناس داخلی و بینیازی از اجناس خارجی شرکت اسلامیه به سال ۱۳۱۶ق، تأسیس و تحریم منسوجات فرنگی و کار ید اقمشهی بافندگان وطنی، در قالب شرکت اسلامیه، بهتدریج یک جریان و حرکت عمومی در سراسر کشور شد.»
بازخوانی تاریخ گذشتهی این سرزمین، بهخصوص تاریخ دویستسالهی اخیر که تاریخ مواجههی ایران و غرب مدرن است، نشان میدهد که دلسوزان این مملکت، که همواره علما در رأس آن قرار داشتند، برای اعتلا و مجد اسلام و مسلمین و پیشرفت مملکت، از هیچ تلاشی فروگذار نبودهاند. تأکید بر تولید، کار و سرمایهی داخلی همواره اولویت فعالیت ایشان بوده است. تأسیس شرکت اسلامیه توسط علمای اصفهان برای تولید البسهی داخلی نیز از همین روی اتفاق افتاد. شاید بتوان تأسیس و فعالیت شرکت اسلامیه را جزء اولین اقدامات صورتگرفته در تاریخ مواجهه ایران با غرب مدرن برای استحکام ساخت درونی قدرت و اقتصاد مقاومتی دانست؛ اولینی که در افق فعالیتهای خود، ایرانی آباد را جستوجو میکرد.
جنبش تاریخی برای تحریم کالاهای خارجی
سرآغاز این جنبش دامنهدار، نهضت تحریم تنباکو بود. سال 1315، مجدالاسلام کرمانی به یاری سیدجمال واعظ اصفهانی و ملک المتکلمین و میرزاعلی جناب، انجمن شرقی را با هدف رفع احتیاج به کالاهای فرنگی به وجود آوردند
تحریم در لغت به معنای حرام کردن و ناروا دانستن است و در سیاست و حقوق بینالملل، اصطلاحی نسبتاً جدید است که به نظر میرسد از متون فقه اسلامی به ادبیات سیاسی و حقوقی راه یافته و بر مصادیقی فراتر از مسائل شرعی اطلاق شده است.
مطالعه تاریخ معاصر ایران در آستانه انقلاب مشروطیت، بویژه رخدادهای مرتبط با جنبش تحریم کالاهای خارجی، تحول و گسترش معنایی اصطلاح تحریم را به روشنی نشان میدهد. امروزه محققان و مترجمان علوم اجتماعی، بویژه جامعهشناسی و علوم سیاسی و حقوق و روابط بینالملل، برای توصیف صورتی از تعاملات و مناسبات بین گروههای اجتماعی یا ملتها و دولتها اصطلاح تحریم را به کار میبرند.
در جهان اسلام در دو سده اخیر، مسلمانان جنبشهای تحریمی گستردهای علیه قدرتهای استعماری همچون بریتانیا، روسیه، آمریکا و رژیم صهیونیستی اسرائیل داشتهاند و هدف آنان مبارزه با سیطره این قدرتها بر سرزمینهای اسلامی و دستیابی به استقلال بوده است. بنیانگذاران و رهبران این جنبشها غالباً علما و رهبران دینی بودهاند، بویژه از آن جهت که این تحریمها در بسیاری موارد، عنوان حکم ثانوی شرعی داشته است که اساساً تشخیص و اعلام آن از شئون فقهاست.
جنبشهای تحریمی در میان مسلمانان، مبارزهای مقدس و برخوردار از مبانی اسلامی بوده است و در آنها از توسل به زور اجتناب میشده و به شیوه مقاومت منفی یا عدم همکاری صورت میگرفته و از حمایت گسترده مسلمانان جوامع اسلامی برخوردار میشده است. جنبش تحریم کالاهای خارجی به رهبری علما در آستانه انقلاب مشروطه و پس از آن، تحریم همهجانبه حکومت اسرائیل از ابتدای تأسیس و بویژه پس از جنگ خرداد 1346 (ژوئن 1967) و نیز تأکید بر این تحریم در نظام جمهوری اسلامی ایران، از نمونههای جنبش تحریمی است.
در ایران از نیمه دوم قرن 13، رشد سریع بازرگانی خارجی و رواج کالاهای فرنگی و خو گرفتن مردم ایران به مصرف این کالاها، سبب کاهش تولیدات ملی شد، بتدریج بازارهای داخلی به تصرف اجناس خارجی درآمد و تولیدکنندگان از رقابت با کالاهای خارجی بازماندند و در نتیجه ورشکست شدند. همزمان با افزایش خطر وابستگی اقتصاد ایران به اروپا و آشفتگی اوضاع بازرگانی ملی در آستانه انقلاب مشروطه، جنبش تحریم کالاهای فرنگی به رهبری علما با هدف دستیابی به استقلال اقتصادی و سامان دادن به تجارت ملی شروع شد.
سرآغاز این جنبش دامنهدار، نهضت تحریم تنباکو (از بیست و هشتم رجب 1307 تا پنجم جمادیالثانی 1309) بود. سال 1315، مجدالاسلام کرمانی به یاری سیدجمال واعظ اصفهانی و ملک المتکلمین و میرزاعلی جناب، انجمن شرقی را با هدف رفع احتیاج به کالاهای فرنگی به وجود آوردند و از علما خواستند در ماه رمضان مردم را به استفاده از کالاهای داخلی ترغیب کنند.
آقانجفی، فقیه صاحب نفوذ عصر قاجار، در اصفهان حکم تحریم کالاهای فرنگی را صادر کرد. نشریه حبلالمتین با استفتاء از برخی علمای بزرگ نجف، مانند سیداسماعیل صدر و سیدمحمدکاظم طباطبایی و شیخالشریعه اصفهانی و ملامحمدکاظم خراسانی، درخصوص استفاده نکردن از کالاهای فرنگی و درج فتواهای آنان، به پیشبرد این جنبش کمک مؤثری کرد.
*تحریم خرید و فروش اجناس و وسایل خارجی
اقدام دوم علما برای مبارزه با تهاجم اقتصادی دشمن از نوع مبارزه منفی بود که میتوانست به نوبه خود ضربه جبرانناپذیری بر اقتصاد کشورهای استعمارگر وارد آورد. در این مرحله، علما از مردم خواستند که حتیالامکان از خرید و فروش و استفاده از کالاهای استعمارگران بپرهیزند. از این اقدام ممکن بود عدهای از بازرگانان ایرانی مقدار کمی متضرر شوند، ولی منافع فراوانی برای کشور داشت از جمله: رشد و شکوفایی اقتصاد داخلی، کم شدن وابستگی ایران به کشورهای استعمارگر و معطل ماندن سرمایههای خارجی
بخشي از سخنراني رهبر عظيم الشأن انقلاب در مشهد مقدس
با فساد مبارزهی جدّی بشود، با ویژهخواری مبارزهی جدّی بشود، با قاچاق مبارزهی جدّی بشود؛ اینها دارد به اقتصاد کشور لطمه میزند و ضررش را مردم میبرند. اگر ما در مقابل آن مجموعهای که فرض بفرمایید با زد و بستهایی در زمینهی مسائل اقتصادی ویژهخواری میکنند، خودشان را از امتیازات ویژه برخوردار میکنند و یا دچار فساد پولی و مالی و اقتصادی میشوند، سهلانگاری کنیم، قطعاً کشور ضرر خواهد کرد؛ نباید سهلانگاری بشود. البتّه در مقام بیان و در روزنامهها و جنجال و بخصوص با جهتگیریهای سیاسی، حرفهای قشنگ خوبی زده میشود امّا اینها فایدهای ندارد. حالا یک مجرم اقتصادی را مثلاً فرض کنیم دستگیر کردند، روزنامهها دربارهاش بنویسند و عکس و تفصیلات و کارهایی مانند اینها را با اهداف جناحی و سیاسی بکنند، اینها فایدهای ندارد؛ دو صد گفته چون نیم کردار نیست. باید جلوی آن فسادی را که امروز ممکن است پیش بیاید بگیرند و مانع فساد بشوند. قاچاق همین جور است؛ مانع قاچاق [بشوند]. باید با قاچاق، بهمعنای واقعی کلمه مبارزه کنند. . .
....و البتّه باید مردم کمک کنند. من به شما عرض بکنم که مردم -چه افراد سیاسی، چه افراد اقتصادی، چه آحاد مردم- باید به دولت کمک کنند، به مسئولین کشور کمک کنند. این کار البتّه فقط هم کار دولت نیست؛ هر سه قوّه باید با یکدیگر همکاری کنند تا کار پیش برود؛ و مردم هم باید کمک کنند به اینها؛ این کمک لازم است و جدّیت مسئولین بخصوص قوّهی مجریه هم لازم است. اگر بتوانیم این حرکت را راه بیندازیم، عرض کردیم که این جریان، جریان انقلابی است و هم سرعت خواهد داشت، هم موفّقیت خواهد داشت. ما در هرجایی که کار انقلابی کردیم، اینها را داریم.
براي رسيدن به خودكفائي اقتصادي، كاهش تورم و بيكاري و رونق توليد همه بايد كمك كنيم مسئولين قواي سه گانه، مديران، صنعتگران، كارآفرينان، هنرمندان، وعاظ، كشاورزان، فرهنگيان، رسانهها و تك تك هموطنان عزيز بايد دغدغه داشته باشند
پایان فرمایشات رهبرعظیم الشان انقلاب
كاهش تجملات و تشريفات، پرهيز از برگزاري مراسمات تجملي و پرهزينه چه در شادي و چه در غم، كمك به ازدواج آسان و آگاهانه جوانان، پرهيز از گرانفروشي و مراعات انصاف توسط بازاريان، خودداري از خريد كالاي خارجي و ترجيح كالاي وطني هرچند با تفاوت كمِ قيمت و كيفيت
يقين داشته باشيم خريد كالاي خارجي موجب تعطيلي كارخانهها و كارگاهها و بيكاري جوانانمان ميشود.
براي اشتغال منتظر دولت نباشيم، همه كه نميشود استخدام دولت بشوند و كارمند باشند مگر دولت چقدر توان و ظرفيت دارد هر كسي در توانش هست با قصد قربت به يك جوان كار و حرفه ياد بدهد و دست يك جواني را بگيرد



