اللّهُمَّ كُنْ لِوَلِيِّكَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُكَ عَلَيْهِ وَعَلى آبائِهِ في هذِهِ السّاعَةِ وَفي كُلِّ ساعَةٍ وَلِيّاً وَحافِظاً وَقائِدا ‏وَناصِراً وَدَليلاً وَعَيْناً حَتّى تُسْكِنَهُ أَرْضَك َطَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فيها طَويلاً

اداره تبلیغات اسلامی | ۱۳۹۴/۰۸/۱ - ۱۳۹۴/۰۸/۳۰
اداره تبلیغات اسلامی

حضرت آقا (آقا سید علی قاضی) خیلی در گفتارشان و در قیام و قعودشان و به طور کلی در مواقع تغییر از حالی به حالتی دیگر , خصوص کلمه (یا صاحب الزمان) را بر زبان جاری می کردند. یک روز یک نفر از ایشان پرسیدند : آیا شما خدمت حضرت ولی عصر ارواحنا له الفداء مشرف شده اید ؟!! فرمودند: کور است هر چشمی که صبح از خواب بیدار شود و در اولین نظر نگاهش به امام زمانش نیفتد...

 

 

 

 

حاج سید علی آقا قاضی فرزند حاج سید حسین قاضی است. ایشان در سیزدهم ماه ذی الحجة الحرام سال 1282هـ.ق. از بطن دختر حاج میرزا محسن قاضی، در تبریز متولد شد و او را علی نام نهادند، بعد از بلوغ و رشد به تحصیل علوم ادبیه و دینیه مشغول گردید و مدتی در نزد پدر بزرگوار خود و میرزا موسی تبریزی و میرزا محمد علی قراچه داغی درس خواند.ایشان در سال 1308هـ.ق. در سن 26 سالگی به نجف اشرف مشرف شد و تا آخر عمر آن جا را موطن اصلی خویش قرار داد.آیت الله سید علی آقا قاضی از زمانی که وارد نجف اشرف شد، دیگر از آنجا به هیچ عنوان خارج نشد مگر یک بار برای زیارت مشهد مقدس حدود سال 1330هـ ق به ایران سفر کرد و بعد از زیارت به طهران بازگشت و مدت کوتاهی در شهرری در جوار شاه عبدالعظیم اقامت گزید.


 

آیت الله سید علی قاضی طباطبائی

پس از اقامت در نجف، تحصیلات خود را نزد اساتیدی از جمله فاضل شربیانی، شیخ محمد ممقانی، شیخ فتح الله شریعت و آخوند خراسانی ادامه داد، و در سن ۲۷ سالگی به درجه اجتهاد نائل شد. او همچنین نزد آیت‌الله شیخ محمد بهاری و آیت‌الله سید احمد کربلایی که هر دو از شاگردان مبرز ملا حسینقلی همدانی بودند به کسب مکارم اخلاقی و علوم عرفانی پرداخت. آقازاده سید علی آقا قاضی نقل می کند: « ... میرزا علی آقا قاضی بسیار از استادش میرزا حسین خلیلی یاد می کرد و او را به نیکی نام می برد و من ندیدم کسی مثل این استادش او را در شگفتی اندازد و هر وقت نام این استاد نزدش برده می شد به او حالت بهت و سکوت دست می داد و غرق تأملات و تفکرات می شد! »

ایشان از جوانی به دنبال تزکیه و تهذیب نفس و کسب معنویت و معارف بلند اسلام بود و در این راه چهل سال صبر و مجاهده کرد و چهل سال درد طلب و عشق، آرام و قرار و خواب و خوراک را از وی ربوده بود. آیت الله قاضی به این زودی ها خسته نمی شود. و می گوید: « هر چه بادا باد، در بحر جنون پا می زنم، امشب کشفی نصیبم شد شد، نشد نشد، امشب خوابی دیدم دیدم، ندیدم ندیدم، من کشف نمی خواهم تمام این مدت چهل سال آن هم برای زرق و برق و کشف و کرامتی چند، نه! من معرفت خودش را می خواهم، من خودش را می خواهم. » . آیت اله قاضی برای ادای نماز مغرب و عشاء به حرم حضرت ابوالفضل میروند.آیت الله نجابت می گوید:« تکبیره الاحرام را که می گوید، می بیند که وضع در اطراف حرم حضرت ابوالفضل علیه السلام به طور کلی عوض می شود، آن گونه که نه چشمی تا به حال دیده و نه گوشی شنیده و نه به قلب بشری خطور کرده است ...... آری و بالاخره درهای آسمان برایش گشوده و فتح باب می شود. می گوید: « آن چه را می خواستم، تماماً بدست آوردم و امام حسین علیه السلام در را به رویم گشود»

 

شاگردان از استاد می گویند ..

http://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/ver2/li_star_1.gif استاد علاّمه‌ طباطبائی می‌فرمودند: چون‌ به‌ نجف‌ اشرف‌ برای‌ تحصیل‌ مشرّف‌ شدم‌، از نقطۀ نظر قَرابت‌ و خویشاوندی‌ و رَحِمیّت‌ گاهگاهی‌ بمحضر مرحوم‌ قاضی‌ شرفیاب‌ می‌شدم‌؛ 

 « انسان هیچ وقت نباید مأیوس شود و از دیر کرد نتیجه نباید دست از سیر و سلوک بردارد زیرا ممکن است کسی با ناخن زمین را بخراشد و سپس ناگهان به اندازه گردن شتر آب زلال و روان جاری شود. »

 تا یک‌ روز درِ مدرسه‌ای‌ ایستاده‌ بودم‌ که‌ مرحوم‌ قاضی‌ از آنجا عبور می‌کردند، چون‌ بمن‌ رسیدند دست‌ خود را روی‌ شانۀ من‌ گذاردند و گفتند: «ای‌ فرزند! دنیا می‌خواهی‌ نماز شب‌ بخوان‌؛ و آخرت‌ می‌خواهی‌ نماز شب‌ بخوان‌!»این‌ سخن‌ آنقدر در من‌ اثر کرد که‌ از آن‌ ببعد تا زمانیکه‌ به‌ ایران‌ مراجعت‌ کردم‌ پنج‌ سال‌ تمام‌ در محضر مرحوم‌ قاضی‌ روز و شب‌ بسر می‌بردم‌؛ و آنی‌ از ادراک‌ فیض‌ ایشان‌ دریغ‌ نمی‌کردم‌. و از آن‌ وقتیکه‌ بوطن‌ مألوف‌ بازگشتم‌، تا وقت‌ رحلت‌ استاد پیوسته‌ روابط‌ ما برقرار بود و مرحوم‌ قاضی‌ طبق‌ روابط‌ استاد و شاگردی‌ دستوراتی‌ می‌دادند و مکاتبات‌ از طرفین‌ برقرار بود.ایشان‌ می‌فرمودند: «ما هر چه‌ داریم‌ از مرحوم‌ قاضی‌ داریم‌.»علامه طهرانی می فرماید: « ایشان [یعنی علامه طباطبائی] نام «استاد» را فقط بر او می بردند و هر وقت «استاد» به طور اطلاق می گفتند، مراد مرحوم قاضی بود؛ و گویا در مقابل قاضی تمام اساتید دیگر با وجود آن مقام و عظمت علمی، کوچک جلوه می کردند. 

 

 

 

 

http://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/ver2/li_star_1.gif آیت الله محمد تقی آملی (ره) در شرح حال خود می نویسد: « ... همواره از خستگی ملول و در فکر برخورد به کاملی وقت می گذراندم. و به هر کس می رسیدم با ادب و خضوع تجسسی می کردم که مگر از مقصود حقیقی اطلاعی بگیرم. و در خلال این احوال به سالکی ژنده پوش برخوردم و شبها را در حرم مطهر حضرت مولی الموالی ـ ارواحنا فداه عتبته ـ تا جار حرم با ایشان به سر می بردم. و او اگر چه کامل نبود لکن من از صحبتش استفاداتی می بردم. [ استاد حسن زاده آملی می فرماید: از جنابش پرسیدم که این سالک ژنده پوش چه کسی بودند؟ در جوابم نام او را به زبان نیاورد بلکه همین قدر فرمود که آدم خوبی بود ولکن جوابگوی ما نبود.] تا آنکه موفق به ادراک خدمت کاملی شدم و به آفتابی در میان سایه برخوردم و از انفاس قدسیه او بهره ها بردم و در مسجد کوفه و سهله شبهائی تنها مشاهداتی کردم ... 

[ استاد حسن زاده می فرماید: از حضرتش پرسیدم این «انسان کامل» کدام بزرگوار بوده است که سرکار عالی در محضرش زانو زده اید و تسلیم او شدید و آن همه او را به عظمت یاد می فرمائید؟ فرمودند: جناب حاج سید علی آقای قاضی طباطبائی تبریزی ـ قدس سره ـ ]»

 

ویژگی های اخلاقی استاد

http://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/ver2/li_star_1.gif نسبت به بچه ها دلسوز و مهربان است و شیطنت های کودکانه شان او را آشفته نمی کند و حتی اگر مادر عصبانی می شود که چرا بچه ها پابرهنه در کوچه بازی می کنند و با پای کثیف به خانه می آیند، باز هم می گوید: « بگذار بچه ها بروند بازیشان را بکنند. »

http://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/ver2/li_star_1.gif دخترش که ازدواج می کند خیلی به خانه شان می رود و دائم سفارش می کند که: « حرف همسرت را گوش کن و مواظبش باش. »

http://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/ver2/li_star_1.gif آیت الله کاشانی نقل کردند:زمانی که عده ای از ایران خدمتشان می رسند و می گویند که ما از شما مطالبی شنیدیم و تقلید می کنیم، گریه می کنند، دستشان را بالا می برند و می فرمایند: « خدایا تو می دانی که من آن نیستم که این ها می گویند و بعد می فرمایند که شما بروید از آیت الله سید ابوالحسن اصفهانی تقلید کنید. » 
و این همان اوصافی است که امیرالمؤمنین علیه السلام در وصف عارفان مکتبش می فرماید: لا یرضون من اعمالهم القلیل و لا یستکثرون الکثیر فهم لا نفسهم متهمون و من أعمالهم مشفقون إذا زکی احدهم خاف مما یقال له فیقول: أنا أعلم بنفسی من غیری، و ربی اعلم بی من نفسی، اللهم لا تؤاخذنی بما یقولون، واجعلنی أفضل مما یظنون، واغفرلی مما لا یعلمون. 
از کردار اندک خود خرسندی ندارند، و طاعت های فراوان را بسیار نشمارند، پس آنان خود را متهم شمارند و از کرده های خویش بیم دارند. و اگر یکی از ایشان را بستایید، از آن چه ـ درباره او ـ گویند بترسد، و گوید: من خود را بهتر از دیگران می شناسم و خدای من مرا از خودم بهتر می شناسد، بار خدایا! مرا مگیر بدان چه بر زبان می آورند، و بهتر از آنم کن که می پندارند و بر من ببخشای آن را که نمی دانند. »

http://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/ver2/li_star_1.gif آیت الله سید عباس کاشانی می فرماید: من آن موقع سن کمی داشتم، ولی آیت اله سید علی قاضی (ره) اهل این حرف ها نبود. بچه های کم سن و سال هم که به مجلسشان می آمدند بلند می شدند و هر چه به ایشان می گفتند اینها بچه هستند، می فرمودند: « خوب است بگذارید این ها هم یاد بگیرند. »

http://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/ver2/li_star_1.gif آقا سید هاشم حداد می فرماید : حضرت آقا (آقا سید علی قاضی) خیلی در گفتارشان و در قیام و قعودشان و به طور کلی در مواقع تغییر از حالی به حالتی دیگر , خصوص کلمه (یا صاحب الزمان) را بر زبان جاری می کردند. یک روز یک نفر از ایشان پرسیدند : آیا شما خدمت حضرت ولی عصر ارواحنا له الفداء مشرف شده اید ؟!! فرمودند: کور است هر چشمی که صبح از خواب بیدار شود و در اولین نظر نگاهش به امام زمانش نیفتد... 

علامه حسن زاده (حفظه الله ) از آیت اله محمدتقی آملی(ره) پرسیدند :
این « انسان کامل » کدام بزرگوار بوده است که سرکار عالی در محضرش زانو زده اید و تسلیم او شدید و آن همه او را به عظمت یاد می فرمائید؟ فرمودند: جناب حاج سید علی آقای قاضی طباطبائی تبریزی ـ قدس سره ـ »

 

 

 

 

تـوفـی ولـی الله

سید عبدالحسین قاضی نوه ایشان جریان شب رحلت آقای قاضی را این طور بیان می کند: « ایشان مدتی بیمار بودند. یک شب به پدرم که در آن زمان 20 ساله بودند می گویند که امشب نخواب و بیدار باش. پدرم هم متوجه نمی شود که جریان چیست. ایشان نقل می کند که ساعتی از نیمه شب آقای قاضی او را صدا می زنند و رو به قبله دراز می کشند و می گویند من در حال مرگ هستم و به او سفارش می کنند که همسر و بچه های دیگرشان را بیدار نکند و تا صبح بالای سرشان بنشیند و قرآن بخواند. پدرم می گوید علی رغم این که اگر کسی بداند که پدش در حال مرگ است و هیچ نگوید، سخت است، اما من این موضوع را با کمال آرامش پذیرفتم و به کسی هیچ نگفتم و پیش او نشستم. آقای قاضی به من فرمودند که دارم راحت می شوم و این راحتی از طرف پاهایم شروع شده و به طرف بالا می آید. سپس فرمودند فقط قلبم درد می کند بعد فرمودند که رویم را بپوشان، من هم روی صورتشان را پوشاندم و ایشان از دنیا رفتند. من بدون هیچ دغدغه و اضطراب تا صبح پیش ایشان نشستم و قرآن خواندم تا آن که هنگام اذان صبح شد و خانواده آمدند و پرسیدند که جریان چیست و من هم گفتم که پدر فوت شده است و فریاد و سر و صدا از اهل خانه بلند شد و در آن لحظه تازه متوجه تصرف او شدم و فهمیدم چه اتفاقی افتاده است و از مرگ پدرم بسیار متأثر شدم. »

آیت الله بهجت می فرمودند: « شب قبل از وفات آقای قاضی، کسی خواب دیده بود که تابوتی را می برند که رویش نوشته شده بود « توفی ولیّ الله » فردا دیدند آقای قاضی وفات کرده است. »

آیت الله کشمیری فرمودند: « بعد از وفاتش خواستم بفهمم مقام ایشان چقدر است، در رؤیا دیدم از قبر آقای قاضی تا به آسمان نور کشیده شده است، فهمیدم خیلی مقام والایی دارد. »

 

آرامگاه آیت‌الله قاضی طباطبایی در وادی‌السلام
قبرستان وادی‌السلام که بزرگ‌ترین قبرستان جهان اسلام است، در شمال نجف و نیز شمال حرم مطهر امیر المومنین (ع) قرار گرفته است. گرچه تاریخ پیدایش این قبرستان به زمان به وجود آمدن شهر نجف بر می‌گردد؛ اما پیشینه و فضائلش فراتر از این حد است.

 

 

نظر بدهید

سید علی قاضی،جامع علم وعمل

 

سید علی قاضی،جامع علم وعمل 
سید علی قاضی،جامع علم وعمل

 

 

زندگی نامه آیت الله سید علی قاضی طباطبایی 

ولادت

حاج سید علی آقا قاضی فرزند حاج سید حسین قاضی است. ایشان در سیزدهم ماه ذی الحجة الحرام سال 1282هـ.ق. از بطن دختر حاج میرزا محسن قاضی، در تبریز متولد شد و او را علی نام نهادند، بعد از بلوغ و رشد به تحصیل علوم ادبیه و دینیه مشغول گردید و مدتی در نزد پدر بزرگوار خود و میرزا موسی تبریزی و میرزا محمد علی قراچه داغی درس خواند. 

پدر

پدر ایشان، سید حسین قاضی، انسانی بزرگ و وارسته بود که از شاگردان برجسته آیت الله العظمی میرزا محمد حسن شیرازی بود و از ایشان اجازه اجتهاد داشت. درباره ایشان گفته اند زمانی که قصد داشت سامرا را ترک کند و به زادگاه خویش تبریز باز گردد استادش میرزای شیرازی به وی فرمود در شبانه روز یک ساعت را برای خودت بگذار. یک سال بعد چند نفر از تجار تبریز به سامرا مشرف می شوند و با آیت الله میرزا محمد حسن شیرازی ملاقات می کنند؛ وقتی ایشان احوال شاگرد خویش را جویا می شود، می گویند: 
« یک ساعتی که شما نصیحت فرموده اید، تمام اوقات ایشان را گرفته، و در شب و روز با خدای خود مراوده دارند. » 

تحصیلات

سید علی قاضی از همان ابتدای جوانی تحصیلات خود را نزد پدر بزرگوار سید حسین قاضی و میرزا موسوی تبریزی و میرزا محمد علی قراچه داغی آغاز کرد. پدرش به علم تفسیر علاقه و رغبت خاص و ید طولایی داشته است، چنانکه سید علی آقا خودش تصریح کرده که تفسیر کشاف را خدمت پدرش خوانده است. همچنین ایشان ادبیات عربی و فارسی را پیش شاعر نامی و دانشمند معروف میرزا محمد تقی تبریزی معروف به «حجة الاسلام» و متخلص به « نیر» خوانده و از ایشان اشعار زیادی به فارسی و عربی نقل می کرد و شعر طنز ایشان را که هزار بیت بود از بر کرده بود و می خواند. 
ایشان در سال 1308هـ.ق. در سن 26 سالگی به نجف اشرف مشرف شد و تا آخر عمر آن جا را موطن اصلی خویش قرار داد.آیت الله سید علی آقا قاضی از زمانی که وارد نجف اشرف شد، دیگر از آنجا به هیچ عنوان خارج نشد مگر یک بار برای زیارت مشهد مقدس حدود سال 1330هـ ق به ایران سفر کرد و بعد از زیارت به طهران بازگشت و مدت کوتاهی در شهرری در جوار شاه عبدالعظیم اقامت گزید.

درجه اجتهاد

پس از اقامت در نجف اشرف، تحصیلات حوزوی خود را نزد اساتیدی از جمله فاضل شربیانی، شیخ محمد مامقانی، شیخ فتح الله شریعت، آخوند خراسانی و... ادامه دادند و سرانجام کوشش های خستگی ناپذیر مرحوم آیت الله قاضی در راه کسب علم، کمال و دانش، در سن 27 سالگی به ثمر نشست و این جوان بلند همت در عنفوان جوانی به درجه اجتهاد رسید. 

جامعیت علمی

آقا سید هاشم حداد از شاگردان ایشان می فرمود: 
« مرحوم آقا (قاضی) یک عالمی بود که از جهت فقاهت بی نظیر بود. از جهت فهم روایت و حدیث بی نظیر بود. از جهت تفسیر و علوم قرآنی بی نظیر بود. از جهت ادبیات عرب و لغت و فصاحت بی نظیر بود، حتی از جهت تجوید و قرائت قرآن. و در مجالس فاتحه ای که احیاناً حضور پیدا می نمود، کمتر قاری قرآن بود که جرأت خواندن در حضور وی را داشته باشد، چرا که اشکالهای تجویدی و نحوه قرائتشان را می گفت... » 
آیت الله خسروشاهی از علامه طباطبائی نقل می کردند که: کتابهای معقول را خواندم ولی وقتی خدمت سید علی آقا قاضی رسیدم فهمیدم که یک کلمه هم نفهمیدم!
مرحوم قاضی در لغت عرب بی نظیر بود، گویند: چهل هزار لغت از حفظ داشت. و شعر عربی را چنان می سرود که اعراب تشخیص نمی دادند سراینده این شعر عجمی(غیر عرب) است. روزی در بین مذاکرات، مرحوم آیت الله حاج شیخ عبدالله مامقانی(ره) به ایشان می گوید: من آن قدر در لغت و شعر عرب تسلط دارم که اگر شخص غیر عرب، شعری عربی بسراید من می فهمم که سراینده عجم است، اگرچه آن شعر در اعلی درجه از فصاحت و بلاغت باشد. مرحوم قاضی یکی از قصائد عربی را که سراینده اش عرب بود شروع به خواندن می کند و در بین آن قصیده، از خود چند شعر بالبداهه اضافه می کند و سپس به ایشان می گوید: کدام یک از اینها را غیر عرب سروده است؟ و ایشان نتوانستند تشخیص دهند. 
مرحوم قاضی در تفسیر قرآن کریم و معانی آن ید طولائی داشت و علامه طهرانی از قول مرحوم استاد علامه طباطبائی می فرمودند: « این سبک تفسیر آیه به آیه را مرحوم قاضی به ما تعلیم دادند و ما در تفسیر{المیزان}، از مسیر و روش ایشان پیروی می کنیم. ایشان در فهم معانی روایات وارده از ائمه معصومین علیهم السلام ذهن بسیار باز و روشنی داشتند و ما طریقه فهم احادیث را که « فقه الحدیث» گویند از ایشان آموخته ایم. »

شاگردان 

آیت الله قاضی طی سه دوره، اخلاق و عرفان اسلامی را با کلام نافذ و عمل صالح خویش تدریس فرمودند و در هر دوره شاگردانی پرورش دادند که هر کدام از بزرگان وادی عرفان و اخلاق محسوب می شوند؛ و البته فقط نام تعدادی از آن ها بر ما معلوم است و این که ایشان در حقیقت چه کسانی را تا قله های بلند عرفان و معنویت بالا کشیده و از شراب گوارای معرفت بر کامشان ریختند، برای ما بصورت کامل و دقیق آشکار نیست. اما به تعدادی از آن ها که مبرز و شناخته شده هستند، اشاره می کنیم:
آیت الله شیخ محمد تقی آملی(ره)
آیت الله سید محمد حسین طباطبائی(ره)
آیت الله سید محمد حسن طباطبایی(ره)
آیت الله محمد تقی بهجت فومنی(حفظه الله)
آیت الله سید عباس کاشانی(حفظه الله)
آیت الله سید عبد الکریم کشمیری(ره)
آیت الله شهید سید عبدالحسین دستغیب(ره)
آیت الله علی اکبر مرندی(ره)
آیت الله سید حسن مصطفوی تبریزی
آیت الله علی محمد بروجردی(ره)
آیت الله نجابت شیرازی(ره)
آیت الله سید محمد حسینی همدانی
آیت الله سید حسن مسقطی(ره)
آیت الله سید هاشم رضوی کشمیری(ره)
حاج سید هاشم حداد(ره) و ...

رحلت

به هر حال، میرزا علی آقا قاضی پس از سالها تدریس معارف بلند اسلامی و تربیت شاگردان الهی، در روز دوشنبه چهارم ماه ربیع المولود سال 1366 مطابق هفتم بهمن ماه در نجف اشرف وفات کرد و در وادی الاسلام نزد پدر خود دفن شد. مدت عمر شریف ایشان هشتاد و سه سال و دو ماه و بیست و یک روز بوده است. ایشان در سال های آخر عمر عطش و بی تابی، جسم و روحش را با هم می سوزاند و او مرتب آب می خواهد و می گوید:
« در سینه ام آتش است ساکت نمی شود. » 
و دائم با خود تکرار می کند: 
گفت من مستسقی ام آبم کشد 
گر چه می دانم که هم آبم کشد 
طبیبش به وی می گوید: 
« آقا من طبیب شما هستم، به شما می گویم در این ماه رمضان روزی 3-2 لیوان آب بخورید. » 
و او که می داند این آب آن آتش را خاموش نمی کند تا آخر روزه هایش را کامل می گیرد و می گوید:
« رها کن تا که چون ماهی گدازان غمش باشم »
لحظات احتضار سخت ترین لحظات برای زمین و زیباترین لحظات برای عارف است. 
آیت الله کشمیری می فرمودند:
هنگام احتضار، خودش با اشاره به بدن خود می فرمود: 
« این دارد می رود. » 
و هنگام غسل مشاهده شد که صورتش باز و لبانش خندان بود. 
باز آیت الله کشمیری فرمودند: 
« بعد از وفاتش خواستم بفهمم مقام ایشان چقدر است، در رؤیا دیدم از قبر آقای قاضی تا به آسمان نور کشیده شده است، فهمیدم خیلی مقام والایی دارد. » 
سید عبدالحسین قاضی نوه ایشان جریان شب رحلت آقای قاضی را این طور بیان می کند: 
« ایشان مدتی بیمار بودند. یک شب به پدرم که در آن زمان 20 ساله بودند می گویند که امشب نخواب و بیدار باش. پدرم هم متوجه نمی شود که جریان چیست. 
ایشان نقل می کند که ساعتی از نیمه شب آقای قاضی او را صدا می زنند و رو به قبله دراز می کشند و می گویند من در حال مرگ هستم و به او سفارش می کنند که همسر و بچه های دیگرشان را بیدار نکند و تا صبح بالای سرشان بنشیند و قرآن بخواند.
پدرم می گوید علی رغم این که اگر کسی بداند که پدش در حال مرگ است و هیچ نگوید، سخت است، اما من این موضوع را با کمال آرامش پذیرفتم و به کسی هیچ نگفتم و پیش او نشستم. 
آقای قاضی به من فرمودند که دارم راحت می شوم و این راحتی از طرف پاهایم شروع شده و به طرف بالا می آید. سپس فرمودند فقط قلبم درد می کند بعد فرمودند که رویم را بپوشان، من هم روی صورتشان را پوشاندم و ایشان از دنیا رفتند. 
من بدون هیچ دغدغه و اضطراب تا صبح پیش ایشان نشستم و قرآن خواندم تا آن که هنگام اذان صبح شد و خانواده آمدند و پرسیدند که جریان چیست و من هم گفتم که پدر فوت شده است و فریاد و سر و صدا از اهل خانه بلند شد و در آن لحظه تازه متوجه تصرف او شدم و فهمیدم چه اتفاقی افتاده است و از مرگ پدرم بسیار متأثر شدم. » او که عمری با عشق و سر سپردگی به مولایش امام حسین علیه السلام سر کرده، غریب نیست اگر حضرتش، کریمانه، خود کسی را سراغش بفرستد تا کارهای دفن و کفن او را بجا آورد. آقا یحیی هرگز آقای قاضی را نمی شناخته ولی از طرف امام حسین علیه السلام در حالت خواب یا مکاشفه برای این امر مأموریت پیدا می کند و تمام کارهای کفن و دفن ایشان را انجام می دهد. 
آیت الله بهجت می فرمودند: 
« شب قبل از وفات آقای قاضی، کسی خواب دیده بود که تابوتی را می برند که رویش نوشته شده بود « توفی ولیّ الله » فردا دیدند آقای قاضی وفات کرده است. » 

تناثر نجوم در رحلت ایشان

مرحوم علامه آقا سید عبدالعزیز طباطبائی یزدی نقل نمود که از استادم مرحوم آیت الله العظمی خوئی شنیدم که فرمود: 
« در ایام وفات استاد اخلاق آقا سید علی قاضی تبریزی تناثر نجوم رخ داد و این به جهت رفعت مقام آن مرحوم بود. مرحوم طباطبائی یزدی نقل کرد که ما گفتیم: این اصلاً محال است که ستاره ها به خاطر کسی ریزش کنند و سقوط نمایند ولی استادمان آقای خوئی تأکید نمود، شما انکار کنید من که خودم این واقعه شگفت انگیز را با چشمان خود دیدم و نمی توانم چیزی را که در پیش من یقینی است، انکار نمایم. »

در احوال مرحوم قاضي، استاد علامه طباطبايي 

و امّا معارف‌ الهيّه‌ و اخلاق‌ و فقه‌ الحديث‌ را نزد عارف‌ عاليقدر و كم‌ نظير يا بي‌نظير، مرحوم‌ آية‌ الحقّ حاج‌ ميرزا علي‌ آقا قاضي قدَّس‌ اللَه‌ تربتَه‌ الزّكيّة‌ آموخته‌اند؛ و در سير و سلوك‌ و مجاهدات‌ نفسانيّه‌ و رياضات‌ شرعيّه‌ تحت‌ نظر و تعليم‌ و تربيت‌ آن‌ استاد كامل‌ بوده‌اند. مرحوم‌ قاضي‌ از بني‌ اعمام‌ ايشان‌ بوده‌اند، و در نجف‌ اشرف‌ به‌ تربيت‌ شاگردان‌ الهي‌ و وارستگان‌ و شوريدگان‌ جمال‌ الهي‌ و مشتاقان‌ لقاء و زيارت‌ حضرت‌ احديّت‌ مشغول‌ و در آن‌ خطّه‌، عالِم‌ وحيد و يگانه‌ در اين‌ فنّ بوده‌اند؛ بطوريكه‌ ايشان‌ نام‌ «استاد» را فقط‌ بر او مي‌بردند، و هر وقت‌ استاد بطور اطلاق‌ مي‌گفتند مراد مرحوم‌ قاضي‌ است‌؛ و گويا در مقابل‌ مرحوم‌ قاضي‌، تمام‌ اساتيد ديگر با وجود آنمقام‌ و عظمت‌ علمي‌، كوچك‌ جلوه‌ مي‌كردند.
ليكن‌ در مجالس‌ عمومي‌ اگر مثلاً سخن‌ از اساتيد ايشان‌ به‌ ميان‌ مي‌آمد، از فرط‌ احترام‌، نام‌ «قاضي‌» را نمي‌بردند و او را همرديف‌ سائر اساتيد نمي‌شمردند. همچنانكه‌ در مقالة‌ مختصر و كوتاهي‌ كه‌ بقلم‌ خود ايشان‌ دربارة‌ زندگاني‌ ايشان‌ آمده‌، و در مقدّمة‌ مجموعه‌ مقالات‌ و رسائل‌ ايشان‌ بنام‌ «بررسي‌هاي‌ اسلامي‌» منتشر شده‌ است‌ نامي‌ از مرحوم‌ قاضي‌ در رديف‌ اساتيد بچشم‌ نمي‌خورد.
كما آنكه‌ از شب‌ زنده‌داريهاي‌ ايشان‌ و عبادت‌ها و بيتوته‌ها در مسجد سهله‌ و كوفه‌ بچشم‌ نمي‌خورد؛ و در آنجا مرقوم‌ داشته‌اند كه‌ بسيار مي‌شد (وبويژه‌ در بهار و تابستان‌) كه‌ شب‌ را تا طلوع‌ آفتاب‌ با مطالعه‌ مي‌گذراندم‌.
معلوم‌ است‌ كه‌ اوّلاً: بيان‌ عبادت‌ها و مقدار شب‌زنده‌داري‌ بتهجّد و ذكر و فكر براي‌ عامّة‌ مردم‌ بعنوان‌ مقالة‌ عمومي‌ چقدر سبك‌ و فاقد ارزش‌ است‌، آنهم‌ از مثل‌ چنين‌ استادي‌ كه‌ يكقدم‌ بطرف‌ شخصيّت‌ طلبي‌ نزديك‌ نشد؛ و ريشة‌ خودنمائي‌ و انانيّت‌ در وجودشان‌ بكلّي‌ محترق‌ گشته‌ بود.
و ثانياً: جائيكه‌ استاد يكي‌ از شرائط‌ حتميّة‌ پيمودن‌ راه‌ خدا را كتمان‌ سِرّ مي‌شمرند كجا احتمال‌ آن‌ مي‌رود كه‌ عبادات‌ مستحبّة‌ خود را كه‌ سرّي‌ بين‌ خود و بين‌ ذات‌ حيّ قيّوم‌ است‌ افشاء نموده‌ و در دسترس‌ انظار عمومي‌ بگذارند! پس‌ همانطور كه‌ معلوم‌ است‌ در اين‌ عبارت‌ ايشان‌ فريضة‌ صبح‌ مستثني‌ است‌، سائر عبادات‌ مستحبّه‌ و لازمه‌ نيز در استثناء مقدّر مندرج‌ است‌.
وليكن‌ در جائيكه‌ محلّ مناسب‌ ذكر آن‌ بزرگوار بود، از ذكر آن‌ دريغ‌ نداشتند و با تجليل‌ و تكريمي‌ خاصّ بيان‌ مي‌نمودند. از جمله‌ در تصديري‌ كه‌ بر تذييلات‌ مرقومه‌ بر مكاتبات‌ عَلَمين‌: كربلائي‌ و كمپاني‌ بعنوان‌ «محاكمات‌» نوشته‌اند چنين‌ مرقوم‌ داشته‌اند كه‌:
‎... ] آقاي‌ آقا سيّد احمد كربلائي‌ [ اخيراً در بوتة‌ تربيت‌ و تهذيب‌ مرحوم‌ آية‌ الحقّ و استاد وقت‌، شيخ‌ بزرگوار آخوند ملاّ حسينقلي‌ همداني‌ قدّس‌ الله‌ سرّه‌ العزيز قرار گرفته‌ و ساليان‌ دراز در ملازمت‌ مرحوم‌ آخوند بوده‌، و از همگنان‌ گوي‌ سبقت‌ ربوده‌؛ و بالاخره‌ در صفّ اوّل‌ و طبقة‌ نخستين‌ تلامذه‌ و تربيت‌ يافتگان‌ ايشان‌ مستقرّ گرديده‌؛ و در علوم‌ ظاهري‌ و باطني‌ مكاني‌ مكين‌ و مقامي‌ امين‌ اشغال‌ نمود.
و بعد از درگذشت‌ مرحوم‌ آخوند، در عتبة‌ مقدّسة‌ نجف‌ اشرف‌ اقامت‌ گزيده‌ و بدرس‌ فقه‌ اشتغال‌ ورزيده‌، و در معارف‌ الهيّه‌ و تربيت‌ و تكميل‌ مردم‌، يد بيضا نشان‌ مي‌داد. 
جمعي‌ كثير از بزرگان‌ و وارستگان‌، به‌ يمن‌ تربيت‌ و تكميل‌ آن‌ بزرگوار قدم‌ در دائرة‌ كمال‌ گذاشته‌ و پشت‌ پاي‌ ببساط‌ طبيعت‌ زده‌؛ و از سُكّان‌دار خُلد و محرمان‌ حريم‌ قرب‌ شدند.
كه‌ از آن‌ جمله‌ است‌ سيّد اجَلّ، آية‌ حقّ، و نادرة‌ دَهر، عالم‌ عابد فقيه‌ مُحَدِّث‌ شاعر مُفلِق‌، سيّد العلماء الرّبّانيّين‌ مرحوم‌ حاج‌ ميرزا عليّ قاضي‌ طباطبائي‌ تبريزي‌، متولّد سال‌ هزار و دويست‌ و هشتاد و پنج‌ هجري‌ قمري(1285‌) و متوفّاي‌ سال‌ هزار و سيصد و شصت‌ و شش‌ هجري‌ قمري(1366)‌؛ كه‌ در معارف‌ الهيّه‌ و فقه‌ حديث‌ و اخلاق‌، استاد اين‌ ناچيز مي‌باشند. رفَع‌ اللهُ درجاتِه‌ السّاميَة‌ و أفاضَ علَينا مِن‌ بركاتِه‌. ـ تمام‌ شد كلام‌ استاد ما علاّمة‌ طباطبائي‌ قدّس‌ اللهُ سرَّه‌.

جامعيت علامه طباطبايي در علم و عمل

آية‌ الله‌ علاّمة‌ طباطبائي‌ گذشته‌ از جامعيّت‌ در علوم‌، جامع‌ بين‌ علم‌ و عمل‌ بود؛ آنهم‌ عمليكه‌ از تراوشات‌ نفسانيّه‌ صورت‌ گيرد و بر اساس‌ طهارت‌ سرّ تحقّق‌ پذيرد. جامع‌ بين‌ علوم‌ و كمالات‌ فكريّه‌ و بين‌ وجدانيّات‌ و اذواق‌ قلبيّه‌ و بين‌ كمالات‌ عمليّه‌ و بدنيّه‌ بود؛ يعني‌ مردِ حقّي‌ بود كه‌ شراشر وجودش‌ به‌ حقّ متحقّق‌ بود. 
خطّ نستعليق‌ و شكستة‌ ايشان‌ از بهترين‌ و شيواترين‌ خطّ اساتيد خطّ بود. گرچه‌ در اين‌ اواخر بعلّت‌ كسالت‌ اعصاب‌ و رعشة‌ حاصل‌ در دست‌، دست‌ تكان‌ داشت‌ و خطّ مرتعش‌ بود ولي‌ جوهرة‌ خطّ حكايت‌ از استادي‌ در اين‌ فنّ را داشت‌. خودشان‌ مي‌فرمودند: قطعاتي‌ از خطّ زمان‌ جواني‌ مانده‌ است‌ كه‌ وقتي‌ به‌ آنها نگاه‌ مي‌كنم‌ در تعجّب‌ مي‌افتم‌ كه‌ آيا اين‌ خطّ من‌ است‌؟ در علوم‌ غريبه‌، در رَمْل‌ و جَفْر وارد بودند؛ ولي‌ ديده‌ نشد كه‌ عمل‌ كنند. در علم‌ اعداد و حساب‌ جُمَل‌ به‌ ابْجَد و طرق‌ مختلف‌ آن‌، مهارتي‌ عجيب‌ داشتند. 
در جَبر و مقابله‌ و هندسة‌ فضائي‌ و مسطّحه‌ و حساب‌ استدلالي‌ سَهمي‌ بسزا داشتند. و در هيئت‌ قديم‌ استاد بودند؛ بپايه‌اي‌ كه‌ به‌ آساني‌ مي‌توانستند استخراج‌ تقويم‌ كنند، و همانطور كه‌ عرض‌ شد يكدورة‌ از آنرا بما درس‌ گفتند. ولي‌ چون‌ رياضيّات‌ را چه‌ از حساب‌ و هندسه‌ و چه‌ از مثلّثات‌، اين‌ حقير در مدارس‌ جديده‌ بطور مستوفَي‌ خوانده‌ بودم‌ ديگر لزومي‌ نداشت‌ كه‌ نزد ايشان‌ نيز بخوانم‌. 
باري‌، استاد ما علوم‌ رياضي‌ را در نجف‌ اشرف‌ نزد آقا سيّد أبوالقاسم‌ خونساريّ كه‌ از رياضي‌دان‌هاي‌ مشهور عصر بود فرا گرفته‌ بودند. و خود ايشان‌ مي‌فرمودند كه‌: براي‌ بعضي‌ از استادان‌ رياضي‌ جامعة‌ بغداد (دانشگاه‌) مسأله‌اي‌ مشكل‌ پيش‌ مي‌آمد كه‌ از حلّ آن‌ عاجز مي‌شدند، به‌ نجف‌ مي‌آمدند و بخدمت‌ آقاي‌ سيّد أبوالقاسم‌ مي‌رسيدند و اشكال‌ خود را رفع‌ مي‌كردند. 
علاّمة‌ طباطبائي‌ در ادبيّات‌ عرب‌ و معاني‌ و بيان‌ و بديع‌ استاد بودند. در فقه‌ و اصول‌ استاد بودند و ذوق‌ فقهي‌ بسيار روان‌ و نزديك‌ بواقع‌ داشتند. و دوره‌هائي‌ از فقه‌ و اصول‌ را نزد استاداني‌ چون‌ مرحوم‌ آية‌ الله‌ نائيني‌ و مرحوم‌ آية‌ الله‌ كمپاني‌ خوانده‌ بودند، و نيز از فقه‌ آية‌ الله‌ اصفهاني‌ بهرمند شده‌اند؛ و مدّت‌ اين‌ دوره‌هاي‌ از درس‌ مجموعاً به‌ ده‌ سال‌ كشيده‌ شد. و استاد وحيد ايشان‌ در فلسفه‌، حكيم‌ متألّه‌ معروف‌ مرحوم‌ آقا سيّد حسين‌ بادكوبه‌اي‌ بوده‌ است‌ كه‌ سالياني‌ دراز در نجف‌ اشرف‌ در معيّت‌ برادرشان‌ مرحوم‌ آية‌ الله‌ آقا حاج‌ سيّد محمّد حسن‌ طباطبائيّ إلهي‌ نزد او بدرس‌ و بحث‌ مشغول‌ بوده‌اند؛ و چون‌ «أسفار» و «شفاء» و «مشاعر» و غيرها را نزد او خوانده‌اند. مرحوم‌ حكيم‌ بادكوبه‌اي‌ به‌ ايشان‌ عنايتي‌ خاصّ داشته‌ است‌ و براي‌ تقويت‌ برهان‌ و استدلال‌، ايشانرا امر كرده‌ است‌ كه‌ علوم‌ رياضي‌ را دنبال‌ كنند.
علاّمه‌ طباطبائی‌ در ادبيّات‌ عرب‌ و معانی‌ و بيان‌ و بديع‌ استاد بودند.
منبع:کتاب اسوه عارفان 
منبع:سوره مهر/ ویژه نامه

 

 

نظر بدهید

پیام مقام معظم رهبری به کنگره آیت الله سید علی قاضی ره

حضرت آیت الله خامنه ای رهبر معظم انقلاب اسلامی در پیامی به کنگره بزرگداشت آیت الله سید علی قاضَی(ره) بر تجلیل از شخصیت علمی، عملی و مقامات معنوی و عرفانی مرحوم قاضی تاکید کردند و افزودند: مرحوم آقاى قاضى یكى از حسنات دهر است و شخصیت برجسته‌ى ایشان حقّاً در بین بزرگان كم‌نظیر است.

 

 

  

متن این پیام که توسط حجت الاسلام و المسلمین محمدی گلپایگانی در تالار وحدت دانشگاه تبریز قرائت شد به شرح زیر است:

 

 

بسم‌الله‌الرّحمن‌الرّحیم‌*
خب، كار بسیار شایسته‌اى است؛ تجلیل از مرحوم آقاى حاج میرزا على آقاى قاضى، ان‌شاءالله یكى از كارهاى بسیار مفید و كار بزرگى است. مرحوم آقاى قاضى - میرزا على آقاى قاضى - یكى از حسنات دهر است؛ یعنى واقعاً شخصیت برجسته‌ى علمى و عملى مرحوم آقاى قاضى، حالا اگر نگوییم بى‌نظیر، حقّاً در بین بزرگان كم‌نظیر است.
خب، ایشان علاوه بر مقامات معنوى و عرفانى خودشان، شاگردان زیادى را هم تربیت كردند كه این خیلى با ارزش است؛ شخصیتهاى بزرگى كه ما بعضى از اینها را ملاقات كردیم، زیارت كردیم: مرحوم آقاى طباطبائى، مرحوم آقاى آسید محمدحسن الهى - اخوى ایشان - مرحوم آقاى آمیرزا ابراهیم شریفى - كه داماد مرحوم آقاى قاضى بودند، در زابل بودند و جزو شاگردان برجسته‌ى آقاى قاضى بودند - مرحوم آقاى حاج شیخ عباس قوچانى، و در این اواخر هم مرحوم آقاى بهجت؛ بزرگان دیگرى هم بودند، مثل مرحوم آقاى حاج شیخ محمدتقى آملى، مرحوم آقاى حاج شیخ على‌محمد بروجردى و شخصیتهاى متعدد دیگرى.
مهمترین مسئله در این باب، این است كه ما در بین سلسله‌ى علمى فقهى و حِكمى خودمان در حوزه‌هاى علمیه - در این صراط مستقیم - یك گذرگاه و جریان خاص‌الخاص داریم كه میتواند براى همه الگو باشد، هم براى علما الگو باشد - علماى بزرگ و كوچك - هم براى آحاد مردم و هم براى جوانها؛ میتوانند واقعاً الگو باشند. اینها كسانى هستند كه به پایبندى به ظواهر اكتفاء نكردند، در طریق معرفت و طریق سلوك و طریق توحید تلاش كردند مجاهدت كردند كار كردند، و به مقامات عالیه رسیدند. و مهم این است كه این حركت عظیم سلوكى و ریاضتى را نه با طرق من‌درآوردى و تخیّلى - مثل بعضى از سلسله‌ها و دكانهاى تصوّف و عرفان و مانند اینها - بلكه صرفاً از طریق شرع مقدّس آن هم با خبرویت بالا، به دست آوردند.
همین سلسله‌ى مرحوم آقاى قاضى - مجموعه‌ى این بزرگواران كه از مرحوم حاج سید على شوشترى شروع میشود - همه‌شان مجتهدین طراز اول بودند. یعنى مرحوم آسید على شوشترى كه شاگرد شیخ بود و استاد اخلاقى و سلوكى شیخ بود - در فقه و اصول شاگرد شیخ بود، در سلوك و اخلاق استاد شیخ بود [و] شیخ مى‌آمد از ایشان استفاده میكرد - بعد از فوت مرحوم شیخ كه یك مدت خیلى كوتاهى هم [ایشان بعد از شیخ‌] زنده بودند، درس شیخ را از همان جایى كه بود شروع كردند؛ شاگردانى كه در درس مرحوم حاج سید على شوشترى شركت كردند، میگفتند ما فرقى ندیدیم بین شیخ و بین او؛ یعنى مقام او از لحاظ علمى و فقهى در این مرحله است. شاگرد برجسته‌ى ایشان، مرحوم آخوند ملا حسینقلى همدانى است كه از لحاظ عرفانى و معنوى و سلوكى حقیقتاً در عرش است، یعنى عظمت مقام مرحوم آخوند ملا حسینقلى همدانى قابل توصیف نیست؛ ایشان از لحاظ ملائى و علمى - كه ایشان جزو شاگردان شیخ بودند - جزو شاگردان درجه‌ى یك شیخ در علم فقه و اصول بودند؛ ولى معناى سلوكى و عرفانى و توحیدى بر زندگى ایشان غلبه كرد، چون در این طریق مشى میكرد. شاگردان ایشان - كه اساتید مرحوم آقاى قاضى باشند - مثل مرحوم حاج سید احمد كربلائى، مرحوم حاج شیخ محمد بهارى و افرادى از این قبیل، اینها همه افرادى بودند كه از لحاظ فقهى در رتبه‌ى بالا بودند؛ یعنى مرحوم حاج سید احمد كربلائى جورى بود كه مرحوم میرزا محمدتقى شیرازى احتیاطات خودش را به ایشان مراجعه میكرد و قطعاً [ایشان‌] در معرض مرجعیت بود؛ امّا خود ایشان امتناع كردند - گله كردند كه چرا احتیاطات را به من مراجعه میكنید، اجتناب كردند  - و در همین عالم معنویت بودند. مرحوم جدّ ما - مرحوم آقاى آسید هاشم نجف‌آبادى - دیده بود، درك كرده بود مرحوم آسید احمد را؛ میگفت ما وقتى سحر یا شب میرفتیم طرف سهله یا از سهله برمیگشتیم، صداى گریه‌ى این مرد - آسید احمد - از داخل خانه‌اش كه سر راه بود شنیده میشد. اینها یك حالات اینجورى‌اى داشتند.
خب، مرحوم آقاى قاضى هم شاگرد اینها است. ایشان البته هم شاگرد پدرشان مرحوم آقاى آسید حسین هستند، هم -  بعد كه مى‌آیند نجف - شاگرد مرحوم آسید احمد بودند، ده سال یا دوازده سال هم شاگرد مرحوم سید مرتضاى كشمیرى بودند؛ البته در این كتابى كه آقازاده‌ى مرحوم آقاى قاضى - مرحوم آسید محمدحسن - نوشتند، میگویند ایشان پیش مرحوم آسید مرتضاى كشمیرى تلمذ نمیكرده، از مصاحبت او استفاده میكرده؛ لكن در همان كتاب یا در نوشته‌هاى مرحوم آقاى آسید محمدحسین طهرانى دیدم - یادم نیست الان كجا خواندم - مرحوم آقاى قاضى میگوید من نماز خواندن را از آسید مرتضاى كشمیرى یاد گرفتم. شما ببینید معانى این كلمات چقدر عمیق است. ماها هم نماز میخوانیم و خیال هم میكنیم كه نمازِ خوب میخوانیم. این مردِ عارفِ بزرگى كه سالها پیشِ پدرش در تبریز تربیت شده بود و پیش رفته بود، وقتى مى‌آید نجف [و] ده سال پیش مرحوم آسید مرتضاى كشمیرى میماند، میگوید من نماز خواندن را از او یاد گرفتم. آن وقت شاگردهاى مرحوم آقاى حاج میرزا على آقاى قاضى نقل میكنند كه ایشان با همه‌ى [گرفتارى‌] - خیلى گرفتار بوده در زندگى، عائله‌ى سنگین و فقر و مشكلات - وقتى وارد نماز میشد، از همه‌ى دنیا غافل میشد؛ یعنى آنچنان غرق در ذكر و خشوع و توسّلْ در حال نماز بود كه از همه‌ى عالم فارغ میشد. خب، این یك گذرگاه فوق‌العاده‌اى است؛ گذرگاه خاص‌الخاص است. براى ماها از این جهت حجّت است كه ما بفهمیم این هم هست؛ این مقامات، این حركت، این سلوك، این خلوص در راه خدا هست.
هیچ اهل بُروز مكاشفات و مانند اینها هم نبودند؛ خب خیلى چیزها از آنها نقل شده - نقلیات موثقى كه در مورد عجایب زندگى مرحوم آقاى قاضى كه به نظر ماها عجایب است نقل شده، یكى دو تا نیست؛ موثق هم هست، آدم یقین پیدا میكند از صحّت طُرقى كه دارد - لكن اصلاً اینها در زندگى این بزرگوارها اهمیتى ندارد، نقشى ندارد. خود ایشان هم به شاگردهایشان میگفتند؛ میگفتند اگر چنانچه یك حالت مكاشفه‌اى برایتان دست داد اعتناء نكنید، كارتان را بكنید، ذكرتان را بگویید، آن حالت خشوع را حفظ بكنید؛ یعنى مقامات اینها این است. بالاخره خیلى مهم است كه شخصیتهاى اینجورى احیاء بشوند، شناخته بشوند، معرفى بشوند؛ منتها در معرفى اینها از آدمهاى خبره استفاده كنید؛ یعنى كسانى بیایند درباره‌ى اینها حرف بزنند كه بتوانند مقامات اینها را - لااقل در لفظ، در زبان - براى ماها بیان كنند كه ما یك استفاده‌اى ببریم، بهره‌اى ببریم؛ والّا صِرف [بیان‌] مقامات علمى و فقهى - كه در حد اعلى اینها داشتند - كافى نیست براى معرفى امثال شخصیتى مثل مرحوم آقاى حاج میرزا على آقاى قاضى.
خب، ایشان عمر طولانى هم الحمدلله داشتند، و توفیقات زیادى هم داشتند، شاگردهاى زیادى هم تربیت كردند، از لحاظ معانى سلوك و عرفان و مانند اینها هم از افرادى است كه عرض كردم حداقل این است كه بگوییم كم‌نظیر [است‌]، یعنى واقعاً شخصیت ایشان برجسته است. در این كتابى كه آقازاده‌ى ایشان - مرحوم آقاى آسید محمدحسن - نوشتند كه من چند سال پیش دستم رسید و مكرر نگاه كردم، چند تا نامه از ایشان هست [ولى‌] در این كتاب جورى حاشیه زده شده كه آدم نمیفهمد كدام قسمت جزو متن است كدام قسمت جزو حاشیه است. اگر بتوانید متن این نوشته‌ها را كه حتماً در اختیار بقیه‌ى بازماندگان آن مرحومین است به دست بیاورید - چهار پنج نامه است كه یكى‌اش به احتمال قوى خطاب به آقاى طباطبائى است، البته عنوان ندارد امّا آدم از متنش حدس میزند كه خطاب به آقاى طباطبائى است؛ یكى‌اش احتمالاً خطاب به مرحوم آقاى آسید محمدحسن الهى است؛ یكى دو نامه خطاب به مرحوم آشیخ ابراهیم شریفى زابلى است كه داماد ایشان بوده است؛ یكى خطاب به عموم شاگردانشان است به مناسبت حلول ماه رجب یا حلول ماه ذیقعده كه میگویند ماه حرام شروع شد و درباره‌ى اهمیت ماه‌هاى حرام چیزهایى آنجا مینویسند؛ و شاید بعضى هم خطاب به دیگرها - و اگر خود این نامه‌ها را جداگانه منتشر كنید، به نظر من یك یادگار خیلى خوبى است. به هر حال از آقایان متشكر هستیم و امیدواریم ان‌شاءالله كار به بهترین وجهى پیش برود.

.........................................
* متن پیام مقام معظم رهبری به کنگره بزرگداشت آیت الله سید علی قاضی برگرفته از سخنان ایشان در جمع اعضاء ستاد بزرگداشت مرحوم قاضی در 1391/4/26 می باشد.

منبع: پایگاه اطلاع رسانی دفتر مقام معظم رهبری



 
غار علیصدر تنها غار تالابی ایران و از معدود غارهای آبی جهان است. علیصدر همچنین بزرگ‌ترین غار آبی جهان می‌باشد. این غار در ارتفاعات ساری قیه نزدیک روستای علی‌صدر شهرستان کبود راهنگ در استان همدان واقع شده‌است. غار از سطح دریا ۲۱۰۰ متر است. محوطه غار دالان‌های پیچ در پیچ و دهلیزهای متعددی دارد. از مجموعه رشته آبها، دریاچه بزرگی در درون غار بوجود آمده و از این رو نفوذ به ژرفای غار تنها با قایق میسر است. غار علیصدر یکی از دیدنی‌های جهانگردی استان همدان است.































 



 
غیر فعال كردن اجرای نرم افزار های نصب شده در هنگام بالا آمدن ویندوز

 

بعضی برنامه ها بعد از نصب شدن در سیستم در هنگام روشن شدن سیستم اجرا می شوند و هر موقع كه وارد محیط ویندوز می شویم باز می شوند و باید آنها را ببندیم مثل نرم افزار موبایل ها و ... . برای اینكه هر دفعه مجبور به خارج شدن از این برنامه ها نشویم می توانیم از این ترفند استفاده كنیم .

 

به این صورت كه :

 

از منوی استارت وارد Run می شویم و ... سپس عبارت msconfig را در كادر آن تایپ كرده و Ok می كنیم .

 

مثل شكل زیر :

 

 

 

 

بعد از انجام این كار پنجره ای مطابق شكل باز خواهد شد . كه تحت عنوان System Configuration Utility می باشد . حال وارد سربرگ Start Up آن می شویم لیست نرم افزار ها و برنامه های سیستم دیده می شود هر كدام را كه مورد نظر ماست از حالت انتخاب خارج كرده و سپس Ok می كنیم و یكبار ویندوز را ریستارت می كنیم تا تغییرات اعمال شود .

 

 

بعد از انجام این كار پنجره ای مطابق شكل باز خواهد شد . كه تحت عنوان System Configuration Utility می باشد . حال وارد سربرگ Start Up آن می شویم لیست نرم افزار ها و برنامه های سیستم دیده می شود هر كدام را كه مورد نظر ماست از حالت انتخاب خارج كرده و سپس Ok می كنیم و یكبار ویندوز را ریستارت می كنیم تا تغییرات اعمال شود .

 



 

 


جمعیت زیادی دور حضرت علی(علیه السلام) حلقه زده بودند. مردی وارد مسجد شد و در فرصتی مناسب پرسید:

- یا علی! سؤالی دارم. علم بهتر است یا ثروت؟

علی(علیه السلام) در پاسخ گفت: علم بهتر است؛ زیرا علم میراث انبیاست و مال و ثروت میراث قارون و فرعون و هامان و شداد.

مرد که پاسخ سؤال خود را گرفته بود، سکوت کرد. در همین هنگام مرد دیگری وارد مسجد شد و همان‌طور که ایستاده بود بلافاصله پرسید:

- اباالحسن! سؤالی دارم، می‌توانم بپرسم؟ امام در پاسخ آن مرد گفت: بپرس! مرد که آخر جمعیت ایستاده بود پرسید: علم بهتر است یا ثروت؟

علی علیه السلام فرمود: علم بهتر است؛ زیرا علم تو را حفظ می‌کند، ولی مال و ثروت را تو مجبوری حفظ کنی.

نفر دوم که از پاسخ سؤالش قانع شده بود، همان‌‌جا که ایستاده بود نشست.

در همین حال سومین نفر وارد شد، او نیز همان سؤال را تکرار کرد، و امام در پاسخش فرمود: علم بهتر است؛ زیرا برای شخص عالم دوستان بسیاری است، ولی برای ثروتمند دشمنان بسیار!

هنوز سخن امام به پایان نرسیده بود که چهارمین نفر وارد مسجد شد. او در حالی که کنار دوستانش می‌نشست، عصای خود را جلو گذاشت و پرسید:

- یا علی! علم بهتر است یا ثروت؟

حضرت ‌علی علیه اسلام در پاسخ به آن مرد فرمودند: علم بهتر است؛ زیرا اگر از مال انفاق کنی کم می‌شود؛ ولی اگر از علم انفاق کنی و آن را به دیگران بیاموزی بر آن افزوده می‌شود.

نوبت پنجمین نفر بود. او که مدتی قبل وارد مسجد شده بود و کنار ستون مسجد منتظر ایستاده بود، با تمام شدن سخن امام همان سؤال را تکرار کرد. حضرت‌ علی ع در پاسخ به او فرمودند: علم بهتر است؛ زیرا مردم شخص پولدار و ثروتمند را بخیل می‌دانند، ولی از عالم و دانشمند به بزرگی و عظمت یاد می‌کنند.

با ورود ششمین نفر سرها به عقب برگشت، مردم با تعجب او را نگاه ‌کردند. یکی از میان جمعیت گفت: حتماً این هم می‌خواهد بداند که علم بهتر است یا ثروت! کسانی که صدایش را شنیده بودند، پوزخندی زدند. مرد، آخر جمعیت کنار دوستانش نشست و با صدای بلندی شروع به سخن کرد:

یا علی! علم بهتر است یا ثروت؟

امام نگاهی به جمعیت کرد و گفت: علم بهتر است؛ زیرا ممکن است مال را دزد ببرد، اما ترس و وحشتی از دستبرد به علم وجود ندارد. مرد ساکت شد.

همهمه‌ای در میان مردم افتاد؛ چه خبر است امروز! چرا همه یک سؤال را می‌پرسند؟ نگاه متعجب مردم گاهی به حضرت‌ علی و گاهی به تازه‌واردها دوخته می‌شد.

در همین هنگام هفتمین نفر که کمی پیش از تمام شدن سخنان حضرت ‌علی ع وارد مسجد شده بود و در میان جمعیت نشسته بود، پرسید:

- یا اباالحسن! علم بهتر است یا ثروت؟

امام فرمودند: علم بهتر است؛ زیرا مال به مرور زمان کهنه می‌شود، اما علم هرچه زمان بر آن بگذرد، پوسیده نخواهد شد.

در همین هنگام هشتمین نفر وارد شد و سؤال دوستانش را پرسید که امام در پاسخش فرمود: علم بهتر است؛ برای اینکه مال و ثروت فقط هنگام مرگ با صاحبش می‌ماند، ولی علم، هم در این دنیا و هم پس از مرگ همراه انسان است.

سکوت، مجلس را فراگرفته بود، کسی چیزی نمی‌گفت. همه از پاسخ‌‌های امام شگفت‌زده شده بودند که… نهمین نفر هم وارد مسجد شد و در میان بهت و حیرت مردم پرسید:

یا علی! علم بهتر است یا ثروت؟

امام در حالی که تبسمی بر لب داشت، فرمود: علم بهتر است؛ زیرا مال و ثروت انسان را سنگدل می‌کند، اما علم موجب نورانی شدن قلب انسان می‌شود.

نگاه‌های متعجب و سرگردان مردم به در دوخته شده بود، انگار که انتظار دهمین نفر را می‌کشیدند. در همین حال مردی که دست کودکی در دستش بود، وارد مسجد شد. او در آخر مجلس نشست و مشتی خرما در دامن کودک ریخت و به روبه‌رو چشم دوخت. مردم که فکر نمی‌کردند دیگر کسی چیزی بپرسد، سرهایشان را برگرداندند، که در این هنگام مرد پرسید:

- یا اباالحسن! علم بهتر است یا ثروت؟

نگاه‌های متعجب مردم به عقب برگشت. با شنیدن صدای علی مردم به خود آمدند:

علم بهتر است؛ زیرا ثروتمندان تکبر دارند، تا آنجا که گاه ادعای خدایی می‌کنند، اما صاحبان علم همواره فروتن و متواضع‌اند. فریاد هیاهو و شادی و تحسین مردم مجلس را پر کرده بود.

سؤال کنندگان، آرام و بی‌صدا از میان جمعیت برخاستند. هنگامی‌که آنان مسجد را ترک می‌کردند، صدای امام را شنیدند که می‌گفت: اگر تمام مردم دنیا همین یک سؤال را از من می‌پرسیدند، به هر کدام پاسخ متفاوتی می‌دادم.

 

کشکول بحرانی، ج1، ص27. به نقل از امام علی‌بن‌ابی‌طالب، ص142



 
ترفند: خودتان فونت طراحی کنید

 

شما می توانید در محیط ویندوز XP بدون هیچ نرم افزاری، فونت های زیبایی را برای خود طراحی كنید. این برنامه كه مانند بسیاری از برنامه های ویندوز در آن مخفی شده است را می توان منوی RUN اجرا کرد.

از منوی START گزینه RUN را برگزینید و سپس با تایپ این كلمهEUDCEDIT ، برنامه را اجرا كنید.

در پنجره ابتدایی،‌ دكمه OK را بزنید. حال در محیط EDIT به طراحی و ویرایش كاراكتر موردنظرتان بپردازید.

بعد از آنكه كار طراحی كاراكتر جدید به اتمام رسید، با انتخاب گزینه SAVE CHARACTER از منویEDIT، آنرا ذخیره كنید.

خوب این برنامه تنها فونت های شما را طراحی می كند اما جهت استفاده از این فونت ها، شما باید از منوی START ، گزینه ALL PROGRAMS و سپس ACCESSORIES و SYSTEM TOOLS و در آخر CHARACTER MAP را كلیك كنید.

پس از انتخاب گزینه ALL FONT (PRIVATE CHARACTERS) از لیست فونت ها، همه كاراكتر هایی را كه قبلا طراحی كرده اید، در جدول وسط صفحه نمایان می شود. حال روی كاراكتر های مورد نظرتان دو بار كلیك كرده و پس از انتقال آنها به قسمتCHARACTER TO COPY ،‌ دكمه COPY را كلیك كرده و سپس آنها را در محیط مورد نظرتان مانندWORD ،PASTE كنید.

منبع:

 

 

ترفند : حذف کلماتی که قبلا جستجو کرده اید

 

یکی از مشکلاتی که شاید شما هم در هنگام کار با مرورگر اینترنت اکسپلورر مواجه شده‌اید این است که وقتی کلمه ای را در موتورهای جستجوگر تایپ می کنند این کلمات در هارد کامپیوتر ذخیره می شود و وقتی قصد دارید دوباره از این موتور جستجوگر استفاده کنید کلماتی را که قبلا تایپ کرده اید به صورت یک منوی کشویی نمایش داده خواهند شد و متاسفانه این کلمات با استفاده از CLEAN UP و یا پاک کردن کوکی ها ، پاک نمی شوند و برخی برای پاک کردن این کلمات به سراغ نرم افزار های مختلف می روند در حالی که با خود مرورگر IE به راحتی می توان این مشکل را بر طرف کرد.

بدین منظور:

1- در مرورگر IE بروی نوار ابزار TOOLS کلیک نمایید و از منوی آن بروی عبارت INTERNET OPTIONS کلیک کنید.

2- بعد از باز شدن پنجره INTERNET OPTIONS برروی برگه CONTENT کلیک نمایید .

3- در این برگه بروی دکمه AUTOCOMPLETE کلیک نمایید.

4- در صفحه جدید (AUTOCOMPLETE SETTINGS ) بروی دکمه CLEAR FORMS کلیک نمایید.

با انجام این کار تمامی کلماتی که در موتور های جستجوگر تایپ کرده اید پاک می شوند . همچنین تمامی کلماتی که به عنوان USERNAME و PASSWORD در سایت های مختلف برای ورود به حساب کاربری خود وارد می کرده اید نیز پاک می شود.

اگر قصد ذخیره این اطلاعات را ندارید، در همان صفحه گزینه FORMS را از حالت انتخاب خارج نمایید.

 

 

4 ترفند کوچک در YAHOO MAIL

 

برای استفاده از ترفندهای زیر ابتدا از MAIL.YAHOO.COM وارد صفحه YAHOO MAIL شوید. سپس ترفندهای زیر را اجرا کنید:

 

1- آدرس‌های مسدود شده

بدین وسیله قصد داریم تا آدرس‌هایی که نمی‌خواهیم از جانب آنها ایمیلی برای ما ارسال شود را مسدود کنیم. بدین منظور روی لینک OPTIONS کلیک کنید. در صفحه بعد به BLOCK ADDRESSES بروید. در این صفحه در قسمت ADD BLOCK ایمیل فردی را که می‌خواهید از جانب او ایمیلی برای شما نیاید را وارد کنید. در حال حاضر شما ایمیل 500 نفر را می‌توانید مسدود کنید.

 

2- تنظیم تعداد ایمیل‌های قرار گرفته شده در صفحه

با استفاده از این ترفند می‌توانید تعداد ایمیل‌های وارد شده در هر صفحه را تنظیم کنید که در هر صفحه INBOX جای بگیرد. اگر قصد پاک کردن کلیه ایمیل هایتان را داشته باشید این روش می‌تواند کار شما را آسان تر کند. برای این کار پس از رفتن به صفحه OPTIONS مجدد به GENERAL PREFERENCES بروید. حال در قسمت MESSAGES PER PAGE یکی از اعداد 10 ، 25 ، 50 ، 100 و 200 را انتخاب کنید. این اعداد نمایانگر تعداد ایمیل‌ها در هر صفحه است. در پایان دکمه SAVE را بزنید تا اطلاعات ذخیره شود.

 

3- نام شما در ایمیل‌های ارسالی

ممکن است دوست داشته باشید نام شما در ایمیل‌هایی که ارسال می‌کنید یک نام خاص باشد تا نام و نام خانوادگی تان که در ابتدای ثبت نام وارد کرده اید. برای تنظیم نام‌تان در ایمیل‌های ارسالی پس از مراجعه به OPTIONS و سپس GENERAL PREFERENCES در قسمت FROM NAME یک نام برای خود در نظر بگیرید و با استفاده از دکمه SAVE تغییرات را ذخیره کنید.

 

4- مشاهده IP افراد فرستنده ایمیل

بدین وسیله شما می‌توانید IP افرادی که برایتان ایمیل ارسال کرده اند را پس از باز کردن ایمیل‌شان مشاهده نمایید. بدین منظور پس از مراجعه بهOPTIONS ، به GENERAL PREFERENCES بروید. در قسمت HEADERS گزینه دوم یعنی SHOW ALL HEADERS ON INCOMING MESSAGES را انتخاب کنید. در پایان روی دکمه SAVE کلیک کنید. اکنون هر ایمیلی را که در INBOX تان باز کنید در قسمت X-ORIGINATING-IP می‌توانید IP ارسال کننده را مشاهده نمایید.

منبع :


 

روز عید غدیر عیدُ اللهِ اکبر و عید آل محمد علیهم السلام از عظیم ترین اعیاد است و حق تعالی هیچ پیغمبری را مبعوث نفرموده مگر آنکه این روز را عید کرده وحرمت آنرا دانسته است عید غدیر در آسمانها روز عهد معهود و در زمین روز میثاق نام دارد – از امام صادق (ع) پرسیدند : آیا مسلمانان را غیر از فطر وقربان عیدی هست ؟ امام صادق (ع) فرمودند: بلی عیدی هست که از همه حرمتش بیشتر است وآن عید غدیر است.

اعمال روز عید غدیر :

1. روزه : که کفاره شصت سال گناه است

2. غسل

 3. زیارت حضرت امیرالمؤمنین (ع) (زیارت امین الله و...)

4. دو رکعت نماز مخصوص که درکتب دعا ومفاتیح ذکر شده است

 5.خواندن دعای ندبه

 6. خواندن دعای مخصوص روز عید غدیر که در مفاتیح الجنان وسایر کتب ادعیه ذکر شده است

 7. پوشیدن جامه های نیکو واستعمال بوی خوش

 8 .شاد نمودن شیعیان امیر المؤمنین(ع) وصله رحم ومصافحه با مؤمنین

 9. اطعام مؤمنان ودادن هدیه: طعام دادن به یک مؤمن در این روزمثل طعام دادن به جمیع پیغمبران  وصدیقان است

 10.بستن عقداُ خوت با مؤمنین (کفیت عقد اُخوت در مفاتیح ذکر شده است )

فضیلت این روز شریف زیاد تر از آن است که ذکر شود چراکه این روز، روزِِقبولی اعمال شیعیان و برطرف شدنِ غمهای ایشان است و طبق حدیثی از امام رضا(ع) خداوند در این روز آزاد می کند از جهنم دو برابر آنچه آزاد کرده است در ماه رمضان وشب قدر



 

شعر؛ من به مهمانی تان سوی شما آمده‌ام

بست روی سر عمامه پیغمبر را
رفت تا بلکه پشیمان بکند لشکر را

من به مهمانی تان سوی شما آمده‌ام
یادتان نیست نوشتید بیا؟ آمده‌ام

ننوشتید بیا کوه فراهم کردیم؟
پشت تو لشکر انبوه فراهم کردیم

ننوشتید زمینها همه حاصلخیزنذ؟
باغهامان همه دور از نفس پاییزند

ننوشتید که ما در دلمان غم داریم؟
در فراوانی این فصل تو را کم داریم

ننوشتید که هستیم تو را چشم به راه؟
نامه نامه لک لبیک ابا عبدالله

حرف هاتان همه از ریشه و بُن و باطل بود
چشمه هاتان همگی از  ده بالا گِل بود

باز در آینه، کوفی صفتان رخ دادند
آیه‌ها را همه با هلهله پاسخ دادند

نیست از چهره آیینه کسی شرمنده
که شکم ها همه از مال حرام آکنده

بی‌گمان در صدف خالی‌شان درّی نیست
بین این لشکر وامانده دگر حرّی نیست

بی وفایی به رگ و ریشه آن مردم بود
قیمت یوسف زهرا دو سه مَن گندم بود

آی مردم پسر فاطمه یاری می‌خواست
فقط از آن همه یک پاسخ آری می‌خواست

چه بگویم به شما هست زبانم قاصر
دشت لبریز شد از جمله هل من ناصر

در سکوتی که همه مُلک عدم را برداشت
ناگهان کودک شش ماهه علم را برداشت

همه دیدند که در دشت هماوردی نیست
غیر آن کودک گهواره نشین مردی نیست

چون ابالفضل به ابروی خودش چین انداخت
خویش را از دل گهواره به پایین انداخت

خویش را از دل گهواره می اندازد ماه
تا نماند به زمین حرف اباعبدالله

آیه آیه رجز گریه تلاوت می کرد
با همان گریه خود غسل شهادت می کرد

گاه در معرکه آن کار دگر باید کرد
گریه برنده تر از تیغ عمل خواهد کرد

عمق این مرثیه را مشک و علم می دانند
داستان را همه اهل حرم می دانند

بعد عباس دگر آب سراب است سراب..
غیر آن اشک که در چشم رباب است رباب…

مرغِ در بین قفس این در و آن در می‌زد
هی از این خیمه به آن خیمه زنی سر می زد

آه بانو چه کسی حال تو را می فهمد؟
علی از فرط عطش سوخت، خدا می فهمد

می رسد ناله آن مادر عاشورایی
زیر لب زمزمه دارد: پسرم لالایی

کمی آرام که صحرا پر گرگ است علی
و خدای من تو نیز بزرگ است علی

کودک من به سلامت سفرت، آهسته
می‌روی زیر عبای پدرت آهسته

پسرم می روی آرام و پر از واهمه‌ام
بیشتر دل نگران پسر فاطمه ام

پسرم شادی این قوم فراهم نشود
تاری از موی حسین ابن علی کم نشود

تیر حس کردی اگر سوی پدر می‌آید
کار از دست تو از حلق تو بر می‌آید

خطری بود اگر، چاره خودت پیدا کن
قد بکش حنجره‌ات را سپر بابا کن

 

سید حمیدرضا برقعی



 
مسلك بهائيت از سال 1260 ق توسط علي محمد باب كه خود را « باب » امام و وسيله تماس مردم با امام زمان (ع ) معرفي كرد , به وجود آمد. او سپس دعوي مهدويت كرد و گفت كه درآينده از ميان بابي ها پيامبري قيام خواهد كرد و دين تازه اي خواهد آورد . وي در سال 1266 به دستور ناصرالدين شاه و اميركبير , تيرباران شد. بعد از آن , از بين پيروانش دو برادر مدعي جانشيني وي شدند و بدين ترتيب , اختلافاتي ميان پيروان فرقه افتاد. گروهي پيرو برادر اول , مشهور به « صبح ازل » (بابي ها) , و عده اي ديگر پيرو برادر دوم « بهاالله » (بهائي ها) شدند و در نزاع آنها عده زيادي به هلاكت رسيدند دولت عثماني در عراق همه آنها را از بغداد به آدرنه در آسياي صغير تبعيد كرد. اما در آنجا هم نزاع دو برادر ادامه يافت و بدين جهت , دولت عثماني بهاالله و طرفدارانش را به عكا در فلسطين اشغالي و صبح ازل را به قبرس تبعيد كرد. فعاليت بهاالله در عكا باعث شد كه بيشتر با بيان و به ويژه با بيان ايران پيرو او شوند.

 

از آنجا كه عمده ويژگي هاي رفتاري بهائيت با ويژگي هاي رفتاري اسرائيلي ها همخواني داشت , با تشكيل دولت اسرائيل و تشكيلات مركزي بهائيت در شهر حيفا , اين فرقه كاملا در خدمت اسرائيل قرار گرفت و فعاليت هاي آنها براساس خواسته هاي اسرائيلي ها تنظيم شد. در اين ميان بهائي ها از حمايت آمريكا و انگلستان نيز برخودرار بودند. از سوي ديگر , فعاليت بهائيان به خصوص در ارتباط با اسلام زدايي سازگاري زيادي با روحيه محمدرضا پهلوي داشت . مجموعه اين مسائل سبب شد كه بهائيت براي حفظ موجوديت و تحقق اهداف خود در عصر محمدرضا شاه كه براي آنها به منزله دوران طلايي بود , در زمينه گسترش روابط ايران و اسرائيل كه كاملا در راستاي منافع آنها بود , به فعاليت قابل توجهي بپردازند.

 

مسلك بهائيت از سال 1260 ق توسط علي محمد باب كه خود را « باب » امام و وسيله تماس مردم با امام زمان (ع ) معرفي كرد , به وجود آمد. او سپس دعوي مهدويت كرد و گفت كه درآينده از ميان بابي ها پيامبري قيام خواهد كرد و دين تازه اي خواهد آورد . وي در سال 1266 به دستور ناصرالدين شاه و اميركبير , تيرباران شد. بعد از آن , از بين پيروانش دو برادر مدعي جانشيني وي شدند و بدين ترتيب , اختلافاتي ميان پيروان فرقه افتاد. گروهي پيرو برادر اول , مشهور به « صبح ازل » (بابي ها) , و عده اي ديگر پيرو برادر دوم « بهاالله » (بهائي ها) شدند و در نزاع آنها عده زيادي به هلاكت رسيدند دولت عثماني در عراق همه آنها را از بغداد به آدرنه در آسياي صغير تبعيد كرد. اما در آنجا هم نزاع دو برادر ادامه يافت و بدين جهت , دولت عثماني بهاالله و طرفدارانش را به عكا در فلسطين اشغالي و صبح ازل را به قبرس تبعيد كرد. فعاليت بهاالله در عكا باعث شد كه بيشتر با بيان و به ويژه با بيان ايران پيرو او شوند.

 

تشكيلات مركزي بهائيت در شهر حيفا و در كنار قبر عباس افندي قرار دارد. تشكيلات و موسسات بهائيان در هر نقطه اي از جهان زير نظر هيئت نه نفره بيت العدل اعظم قرار دارد. در يكي از نشريات فرقه آمده است :

« آنها نهايت افتخار و مسرت , بسط و گسترش روابط بهائيت با اولياي امور بن ]جمعي از دوستان بهائي [دولت اسرائيل را به اطلاع بهائيان مي رسانيم . گوريون ـ نخست وزير اسرائيل ـ احساسات صميمانه بهائيان را براي پيشرفت دولت مزبور به او ابراز نمودند و او در جواب گفته است : « از ابتداي تاسيس حكومت اسرائيل , بهائيان همواره روابط صميمانه اي با دولت اسرائيل داشته اند » . (1 )

فرقه بهائيت كه شاخه اي از صهيونيسم به شمار مي رود , طبق دستور , همه قواي خود را براي اجراي نقشه نابودي انديشه هاي ملي و مذهبي در ايران به كار گرفت و براي اين منظور مجريان خود را انتخاب كرد تا در بلندمدت آرمان هاي ملي و سنت هاي ديني را تخريب كنند. از اين رو بهائيان , به تدريج درصدد تسخير پست هاي حساس و كليدي كشور برآمدند. اين نقشه با روي كارآمدن « حسنعلي منصور » در ايران پياده شد و براي نخستين بار پاي بهائيان به كابينه وزيران ايران رسيد. گرچه با ترور منصور , نقشه هاي وي جامه عمل نپوشيد , اما به هرحال , كابينه بهائي هويدا روي كار آمد. در كابينه نخست وي , چهار وزير بهائي حضور داشتند. هويدا در مدت حكومت خود با به كاربستن تصميمات كادر رهبري كميته . نفوذ بهائيان را در همه سطوح سياسي , اقتصادي و نظامي به حد كامل گسترش داد . (2 )

 

بهائيان با تمام وجود خود را در اختيار اسرائيلي ها قرار داده بودند به گونه اي كه توانستند اعتماد بيش از حد اسرائيلي ها را كسب كنند و اسرائيلي ها نيز در برابر خوش خدمتي آنها رفتار ويژه اي داشتند. در يكي از اسناد , به نقل از يكي از بهائيان به نام « فريدون رامش فر » كه مسافرتي به اسرائيل داشته , درباره نحوه برخورد اسرائيلي ها با بهائيان آمده است :

« ... دولت اسرائيل آن قدر نسبت به بهائيان خوشبين است كه در فرودگاه خود , احيا (بهائيان ) را بازرسي نمي كند. به طوري كه وقتي رئيس كاروان به پليس اظهار مي دارد اينها بهائي هستند , حتي يك چمدان را باز نمي كنند. ولي بقيه مسافرين و حتي كليمي ها را بازرسي مي كنند به طوري كه يك كليمي اعتراض كرده بود كه چرا بهائيان را بازرسي نمي كنيد و ما را كه اينجا موطن مان است , مورد بازرسي قرار مي دهيد ! » (3 )

 

بهائيان در كنار عناصر فراماسون و صهيونيست , در دوران محمدرضاشاه نقش مهمي در اجراي نظرات و سياست هاي خود داشتند. در اين دوران باتوجه به نفوذ بيشتر آمريكا و اسرائيل , تلاش فراواني براي رسميت بخشيدن به فرقه بهائيت مي شد; زيرا آنها نقش موثري در تثبيت رژيمن سلطنتي و حكومت شاه داشتند : به گونه اي كه بسیاری از نزديكان شاه و خاندان پهلوي و عده زيادي از كارگزاران و متوليان پست هاي حساس و كليدي كشور بهايي بودند . (4 )

 

( البته نفوذ و سیتره فرقه بهائیت آنچنان گسترده و ریشه ایی شده بود که بعضا برخی از ملا ها و متولیان دینی اسلام را نیز وابسته و عوامل این انحراف عقیدتی می دانند ! ( البته این قضیه منبع مهم و قابل رجوع تاریخی آنچنانی ندارد - اما شاهد بسیاری از گفته ها و برخی شنیده های بسیاری از مردمان آن زمان در ایران هستیم . ) این فرقه علل خصوص در ایران بسیار ریشه ایی و پرنفوذ دیده می شود گرچه دامنه آن به بسیاری از بلاد  اسلامی نیز کشیده شده است . ) { ۱ }

در سال 1339 فهرستي از اسامي مقامات نظامي و غيرنظامي تهيه شد كه نشانگر تصدي بيشتر پست هاي اطلاعاتي , امنيتي , سياسي و اقتصادي كشور به وسيله بهائيان بود. البته به دليل پنهانكاري و عدم اظهار , بعضي از افراد در پست هاي مهمي بودند كه نام آنان در اين فهرست نيامده و بي ترديد , تعداد بهائيان شاغل در دستگاه ها چندين برابر فهرست مزبور بوده است . در سال هاي بعد , تعداد بهائيان شاغل و سطوح اشتغال آنان بالا رفت ; به طوريكه اميرعباس هويدا نخست وزير سيزده ساله , ليلي امير ارجمند مشاوره ويژه فرح و مدير برنامه هاي آموزشي و تربيتي رضا پهلوي , عباس شاهقلي وزير بهداري و وزير علوم , روحاني وزير آب و برق و كشاورزي در دولت هويدا , شاپور راسخ ماشور عالي و در واقع گرداننده سازمان برنامه و بودجه و مدير تشكيلات بهائيت در ايران , عبدالكريم ايادي پزشك مخصوص شاه و 23 شغل ديگر و ده ها تن از سران رژيم , از اعضاي فرقه بهائيت بودند . (5 )

 

بهائيت در تمام دوران سلطنت پهلوي و در مقاطع حساس , به رغم ادعاي غيرسياسي بودن هماهنگ با سياست هاي موردنظر رژيم و در جهت تثبيت موقعيت آن تلاش كرد. تاييد انقلاب سفيد شاه , همكاري با ساواك , جلب حمايت دولت هاي بزرگ از شاه و سلطنت او به وسيله اسرائيل , و عضويت در حزب رستاخيز , قسمتي از مواضع سياسي فرقه مزبور بود. يكي از مبلغان بهائيت درباره تاثير متقابل بهائيت بر شاه و خاندان پهلوي گفته بود :

« كارهايي كه اكنون به دست اعلي حضرت شاهنشاه صورت مي گيرد , هيچ كدامشان روي اصول دين اسلام نيست زيرا شاه به تمام دستورهاي بهائي آشنايي دارد و حتي ايشان با اشرف پهلوي در دوران كودكي در مدرسه بهائيان ... درس خوانده اند... حالا مردم ... مي گويند بهائي است . چه كاري مي توانند بكنند ! ... » (6 )

 

محمدرضا پهلوي آن قدر بهائيان را مورد حمايت قرار داد كه يكي از افراد نظامي به نام سرهنگ اقدسيه در جلسه بهائيان شيراز مورخ 1347,4,18 , ضمن بهائي خواندن شاه , درباره نحوه برخورد خود با افراد مسلمانان اظهار داشت :

« ... افتخار ما بر ديانت بهائي است . من زماني كه در ارتش بودم , سربازان و درجه داران و افسران بهائي را احترام مي گذاشتم . ولي اگر يك فرد مسلمان از ديگري شكايت مي كرد , دستور شلاق زدنش را مي دادم ... ما اطلاع داريم كه شاهنشاه آريامهر بهائي مي باشند. ما بهائيان همه پولدار هستيم و ترقي بيشتري خواهيم كرد . » (7 )

 

بهائيان در جنگ اعراب و اسرائيل , همواره از اسرائيل جانبداري كرده , عليه مسلمانان به تبليغ مي پرداختند و حتي براي كمك به ارتش اسرائيل به جمع آوري پول مي پرداختند. در همين ارتباط , در يكي از اسناد پس از جنگ شش روزه اعراب و اسرائيل در سال 1346 آمده است :

« ... مبلغي در حدود 120 ميليون تومان به وسيله بهائيان ايران جمع آوري گرديد و تصميم دارند اين مبلغ را در ظاهر به بيت العدل در حيفا ارسال نمايند , ولي منظور اصلي آنها از ارسال اين مبلغ كمك به ارتش اسرائيل مي باشد. مقدار قابل ملاحظه اي از اين پول به وسيله حبيب ثابت , تعهد و پرداخت شده است ... » (8 )

 

در سال 1347 در يكي از كميسيون هاي فرقه مزبور , سخنگوي كميسيون پس از ابراز خرسندي از پيروزي اسرائيل در جنگ هاي با اعراب گفت :

« پيشرفت و ترقي ما بهائيان اين است كه در هر اداره ايران و تمام وزارتخانه ها يك جاسوس داريم و هفته اي يك بار , طرح هاي تهيه شده , به وسيله دول به عرض شاهنشاه مي رسيد. گزارش هايي در زمينه آن طرح ها به محافل روحاني بهايي مي رسد. مثلا در پيمان كار , كادر بهائيان ايران هر روز گزارش خود را در زمينه ارتش ايران و اينكه چگونه چتربازان را آموزش مي دهند , به محفل روحاني بهائيان تسليم مي نمايند . » (9 )

 

اسرائيل پس از اطمينان از نفوذ گسترده بهائيت در اركان رژيم پهلوي و به منظور بهره برداري سياسي , اطلاعاتي و اقتصادي بيشتر از آنها , در كشورهاي جهان و به ويژه ايران , بهائيت را به صورت آشكار به عنوان يك مذهب به رسميت شناخت . در يكي از اسناد ساواك در اين باره چنين آمده است :

« اسرائيل مذهب بهائي ها را به عنوان يك مذهب رسمي در سال 1974 به رسميت شناخته است . دولت اسرائيل با اجراي برنامه تحبيب از افراد مزبور مي كوشد از اقليت فوق الذكر در ساير كشورهاي جهان به ويژه ايران بهره برداري سياسي ـ اطلاعاتي و اقتصادي بنمايد . » (10 )

 

نمايندگي ايران در تل آويو هرازچندگاهي گزارش هاي مربوط به بهائيان را به وزارت امور خارجه ارسال مي داشت . در يكي از اين گزارش ها , مرتضي مرتضايي به چگونگي انتخابات و تعداد بهائيان جهان اشاره دارد :

 

« چهارمين كنوانسيون بين المللي پيروان بهائيت روز شنبه نهم ارديبهشت ماه در شهر حيفا گشايش خواهد يافت . به همين مناسبت بالغ بر]1357 [جاري هزار و يكصد نفر از نمايندگان منتخب از طرف هشتاد هزار محافل بهائي پراكنده در سراسر جهان به اين شهر مسافرت كرده اند تا نسبت به انتخاب يك هيئت مديره نه نفري كه در طي پنج سال آينده امور اداري , ... و مذهبي در بين هيئت نه نفره فعلي , ]اقدام كنند[... ]نمود[اين فرقه را تعقيب خواهد دو نفر از بهائيان تبعه ايران (فتح اعظم و نخجواني ) حضور دارند كه در حيفا به طور دائم مقيم اند . » (11 )

بنابراين , اسرائيل با حمايت همه جانبه از فرقه ضاله بهائيت و نفوذدادن آنها در پست هاي كليدي هيئت حاكمه رژيم شاه به ويژه در دربار , دولت و ارتش , در جهت اغراض و اهداف خود و ضربه زدن به فرهنگ اسلام و مسلمين به ويژه به مردم ايران و فلسطين , به عنوان يك ابزار نهايت بهره برداري را در جنبه هاي مختلف به عمل مي آورد. در واقع , مي توان گفت يكي از عوامل موثر در بسط و گسترش روابط ايران و اسرائيل , بهائيان بودند كه نقش مهمي را در اين زمينه ايفا كردند.

 

پاورقي:

1 ـ جواد منصوري , تاريخ قيام پانزدهم خرداد به روايت اسناد , ج .1 تهران , مركز اسناد انقلاب اسلامي , .1377 ص .332

2 ـ محمد اختريان , همان , ص .164

3 ـ جواد منصوري , همان , ص .330

4 ـ همان , ص .324

5 ـ همان , صص 325 ـ.324

6 ـ همان , ص .326

7 ـ همان , ص .322

8 ـ همان , صص 323 ـ.322

9 ـ همان . ص .332

10 ـ عليرضا زهيري , « عوامل موثر در شكل گيري رفتار سياسي ايران در قبال اسرائيل » , فصلنامه علمي , تخصصي انقلاب اسلامي , پيش شماره اول . نهاد نمايندگي مقام معظم رهبري در دانشگاه ها , سال اول , زمستان .1377 ص .159

11 ـ بايگاني اسناد وزارت امور خارجه . سال 38 ـ2536 , كارتن شماره 12 , پرونده 50 ـ.250

بهائيت در دوران رژيم پهلوي با آزادي كامل در راستاي تحقق اهداف رژيم صهيونيستي در ايران عمل مي كرد

بن گوريون از بنيانگذاران رژيم صهيونيستي : « از ابتداي تاسيس حكومت اسرائيل , بهائيان همواره روابط صميمانه اي با دولت اسرائيل داشته اند » .

 

نکته : علي محمد باب بهاالله آدرنه صبح ازل امام زمان (ع ) اسرائيل بهائيت



 
آیا می دانید : تقریبا یک سوم وزن یک زن و یک دوم وزن یک مرد را ماهیچه تشکیل می دهد.

 


 

آیا می دانید : ۳۰ برابر جمعیتی که امروزه بر روی کره زمین است در زیر خاک مدفون اند...

 


 

آیا می دانید : با یک مداد می توان خطی به طول ۵۶ کیلومتر کشید.

 


 

آیا می دانید : عقرب ها تنها موجوداتی هستند که اشعه رادیواکتیو تاثیری بر آنها ندارد.

 


 

آیا می دانید : عقرب ها دو دشمن دارند که یکی از آن ها یک نوع سار و دیگری مگس است.

 


 

آیا می دانید : شیشه به ظاهر جامد است ولی مایعی است که با سرعت بسیار کند حرکت می کند.

 


 

آیا می دانید : اولین راه شوسه و زیرسازی شده در جهان توسط داریوش ساخته شد.

 


 

آیا می دانید : نور می تواند در یک ثانیه ۷٫۵ دور، دور زمین بچرخد.

 


 

آیا می دانید : اگر تمام رگ های خونی را در یک خط بگذاریم تقریبا ۹۷۰۰۰ کیلومتر می شود.

 


 

آیا می دانید : سرعت صوت در فولاد ۱۴بار سریع تر از سرعت آن در هواست.

 


 

آیا می دانید : وقتی مگس بر روی یک میله فولادی می نشیند به اندازه ۲میلیونیم میلیمتر خم می شود.

 


 

آیا می دانید : فشار در مرکز خورشید تقریبا ۷۰۰ میلیون تن بر ۵/۴ مترمربع است.

 


 

آیا می دانید : طول عمر مردم سوئد و ژاپن از دیگر ملل جهان بیشتر است.

 


 

آیا می دانید : داغ ترین نقطه زمین در دالول اتیوپی است که دمای هوا در سایه ۹۴ درجه است.

 


 

آیا می دانید : ۱ لیتر سرکه در زمستان سنگین تر از تابستان است.

 


 

آیا می دانید : ۶۰ درصد از ماهواره های جهان، نظامی و ۴۰ درصد بقیه غیرنظامی است.

 


 

آیا می دانید : در هر ثانیه ۵۰۰۰ بیلیون بیلیون الکترون به صفحه TV برخورد می کند تا تصویر را ایجاد کند.

 


 

آیا می دانید : یک بیلیون برابر با میلیون ضرب در میلیون است.

 


 

آیا می دانید : شانس شبیه بودن دو اثر انگشت ۱ به ۶۴ میلیارد است.

 


 

آیا می دانید : یک گالن روغن سوخته، می تواند تقریبا ۱ میلیون گالن آب تمیز را آلوده کند.

 


 

آیا می دانید : خوردن ۱ سیب اول صبح، بیشتر از قهوه باعث دورشدن خواب آلودگی می شود.

 


 

آیا می دانید : قدیمی ترین آدامسی که جویده شده، متعلق به ۹۰۰۰ سال پیش بوده است.

 


 

آیا می دانید : اسکیموها هم از یخچال استفاده می کنند، منتها برای محافظت غذا در مقابل یخ زدن.

 


 

آیا می دانید : جویدن آدامس هنگام خردکردن پیاز مانع از اشک ریزی شما می شود.

 


 

آیا می دانید : در ۴۰۰۰ سال قبل، هیچ حیوانی اهلی نبود.

 


 

آیا می دانید : به طور متوسط روزانه ۱۲ نوزاد به خانواده ها اشتباه داده می شوند.

 


 

آیا می دانید : هیچ کس نمی داند چرا صدای اردک ها اکو نمی شود.

 


 

آیا می دانید : سس کچاپ در سال ۱۸۳۰ به عنوان یک دارو به فروش می رفته است.

 


 

آیا می دانید : لئوناردو داوینچی ۱۰ سال طول کشید تا لب های مونالیزا را نقاشی کند.

 


 


 

آیا می دانید : وقتی پاهایتان را آرام بالا بیاورید و به پشت بخوابید در ماسه فرو نمی روید.

 


 

آیا می دانید : اکثر افراد در کمتر از ۷ دقیقه خوابشان می برد!

 


 

آیا می دانید : یک انسان ۸ ثانیه بعد از قطع گردن هنوز به هوش است.

 


 

آیا می دانید : سالی ۵۰۰ شهاب سنگ به زمین برخورد می کنند.

 


 

آیا می دانید : خورشید روزی ۱۲۶۰۰۰ میلیارد اسب بخار انرژی به زمین می فرستد.

 


 

آیا می دانید : کوچک ترین زمین فوتبال ساخته شده یک بیست هزارم یک تار مو است.

 


 

آیا می دانید : با دویدن می توان مسافر زمان بود و کسری از ثانیه از دیگران بیشتر عمر کرد.

 


 

آیا می دانید : ۵۶ درصد افرادی که چپ دست هستند، تایپیست اند.

 


 

آیا می دانید : برای تولید ۱ لیتر بنزین ۲۳٫۵ تن گیاه در گذشته مدفون شده است.

 


 

آیا می دانید : هر ۱ دقیقه نسل یک موجود زنده منقرض می شود.

 


 

آیا می دانید : داوینچی با یک دست می نوشت و با دست دیگر نقاشی می کشید.

 


 

آیا می دانید : گوش و بینی در تمام طول عمر رشد می کنند.

 


 

آیا می دانید : آب دریا بهترین ماسک صورت است.

 


 

آیا می دانید : در ساخت برج ایفل ۲٫۵ میلیون پیچ و مهره به کار رفته است.

 


 

آیا می دانید : بینی انسان قادر به تشخیص ۱۰۰۰۰ نوع بوی مختلف است.

 


 


 

آیا می دانید :  

 

 انرژی که خورشید در ۱ ثانیه تولید می کند 

 

برای مصرف ۱ میلیون سال زمین 

 

کافی است.  

 


 

آیا می دانید : غیرممکن است که بتوانید با چشم باز عطسه کنید.

 


آیا می دانید : ما در طول زندگیمان ۱۸ کیلو پوست می اندازیم


 
آیا می دانید : تقریبا یک سوم وزن یک زن و یک دوم وزن یک مرد را ماهیچه تشکیل می دهد.

 


 

آیا می دانید : ۳۰ برابر جمعیتی که امروزه بر روی کره زمین است در زیر خاک مدفون اند...

 


 

آیا می دانید : با یک مداد می توان خطی به طول ۵۶ کیلومتر کشید.

 


 

آیا می دانید : عقرب ها تنها موجوداتی هستند که اشعه رادیواکتیو تاثیری بر آنها ندارد.

 


 

آیا می دانید : عقرب ها دو دشمن دارند که یکی از آن ها یک نوع سار و دیگری مگس است.

 


 

آیا می دانید : شیشه به ظاهر جامد است ولی مایعی است که با سرعت بسیار کند حرکت می کند.

 


 

آیا می دانید : اولین راه شوسه و زیرسازی شده در جهان توسط داریوش ساخته شد.

 


 

آیا می دانید : نور می تواند در یک ثانیه ۷٫۵ دور، دور زمین بچرخد.

 


 

آیا می دانید : اگر تمام رگ های خونی را در یک خط بگذاریم تقریبا ۹۷۰۰۰ کیلومتر می شود.

 


 

آیا می دانید : سرعت صوت در فولاد ۱۴بار سریع تر از سرعت آن در هواست.

 


 

آیا می دانید : وقتی مگس بر روی یک میله فولادی می نشیند به اندازه ۲میلیونیم میلیمتر خم می شود.

 


 

آیا می دانید : فشار در مرکز خورشید تقریبا ۷۰۰ میلیون تن بر ۵/۴ مترمربع است.

 


 

آیا می دانید : طول عمر مردم سوئد و ژاپن از دیگر ملل جهان بیشتر است.

 


 

آیا می دانید : داغ ترین نقطه زمین در دالول اتیوپی است که دمای هوا در سایه ۹۴ درجه است.

 


 

آیا می دانید : ۱ لیتر سرکه در زمستان سنگین تر از تابستان است.

 


 

آیا می دانید : ۶۰ درصد از ماهواره های جهان، نظامی و ۴۰ درصد بقیه غیرنظامی است.

 


 

آیا می دانید : در هر ثانیه ۵۰۰۰ بیلیون بیلیون الکترون به صفحه TV برخورد می کند تا تصویر را ایجاد کند.

 


 

آیا می دانید : یک بیلیون برابر با میلیون ضرب در میلیون است.

 


 

آیا می دانید : شانس شبیه بودن دو اثر انگشت ۱ به ۶۴ میلیارد است.

 


 

آیا می دانید : یک گالن روغن سوخته، می تواند تقریبا ۱ میلیون گالن آب تمیز را آلوده کند.

 


 

آیا می دانید : خوردن ۱ سیب اول صبح، بیشتر از قهوه باعث دورشدن خواب آلودگی می شود.

 


 

آیا می دانید : قدیمی ترین آدامسی که جویده شده، متعلق به ۹۰۰۰ سال پیش بوده است.

 


 

آیا می دانید : اسکیموها هم از یخچال استفاده می کنند، منتها برای محافظت غذا در مقابل یخ زدن.

 


 

آیا می دانید : جویدن آدامس هنگام خردکردن پیاز مانع از اشک ریزی شما می شود.

 


 

آیا می دانید : در ۴۰۰۰ سال قبل، هیچ حیوانی اهلی نبود.

 


 

آیا می دانید : به طور متوسط روزانه ۱۲ نوزاد به خانواده ها اشتباه داده می شوند.

 


 

آیا می دانید : هیچ کس نمی داند چرا صدای اردک ها اکو نمی شود.

 


 

آیا می دانید : سس کچاپ در سال ۱۸۳۰ به عنوان یک دارو به فروش می رفته است.

 


 

آیا می دانید : لئوناردو داوینچی ۱۰ سال طول کشید تا لب های مونالیزا را نقاشی کند.

 


 


 

آیا می دانید : وقتی پاهایتان را آرام بالا بیاورید و به پشت بخوابید در ماسه فرو نمی روید.

 


 

آیا می دانید : اکثر افراد در کمتر از ۷ دقیقه خوابشان می برد!

 


 

آیا می دانید : یک انسان ۸ ثانیه بعد از قطع گردن هنوز به هوش است.

 


 

آیا می دانید : سالی ۵۰۰ شهاب سنگ به زمین برخورد می کنند.

 


 

آیا می دانید : خورشید روزی ۱۲۶۰۰۰ میلیارد اسب بخار انرژی به زمین می فرستد.

 


 

آیا می دانید : کوچک ترین زمین فوتبال ساخته شده یک بیست هزارم یک تار مو است.

 


 

آیا می دانید : با دویدن می توان مسافر زمان بود و کسری از ثانیه از دیگران بیشتر عمر کرد.

 


 

آیا می دانید : ۵۶ درصد افرادی که چپ دست هستند، تایپیست اند.

 


 

آیا می دانید : برای تولید ۱ لیتر بنزین ۲۳٫۵ تن گیاه در گذشته مدفون شده است.

 


 

آیا می دانید : هر ۱ دقیقه نسل یک موجود زنده منقرض می شود.

 


 

آیا می دانید : داوینچی با یک دست می نوشت و با دست دیگر نقاشی می کشید.

 


 

آیا می دانید : گوش و بینی در تمام طول عمر رشد می کنند.

 


 

آیا می دانید : آب دریا بهترین ماسک صورت است.

 


 

آیا می دانید : در ساخت برج ایفل ۲٫۵ میلیون پیچ و مهره به کار رفته است.

 


 

آیا می دانید : بینی انسان قادر به تشخیص ۱۰۰۰۰ نوع بوی مختلف است.

 


 


 

آیا می دانید :  

 

 انرژی که خورشید در ۱ ثانیه تولید می کند 

 

برای مصرف ۱ میلیون سال زمین 

 

کافی است.  

 


 

آیا می دانید : غیرممکن است که بتوانید با چشم باز عطسه کنید.

 


آیا می دانید : ما در طول زندگیمان ۱۸ کیلو پوست می اندازیم


 
http://www.mashreghnews.ir/files/fa/news/1390/11/9/130212_344.jpg



 

استعمال كلمة «حجاب» در مورد پوشش زن يك اصطلاح نسبتاً جديد است. در قديم و مخصوصاً در اصطلاح فقها كلمة «سَتر» كه به معني پوشش است به كار رفته است. فقها چه در كتاب الصلوه و چه در كتاب‌النكاح كه متعرض اين مطلب شده‌اند كلمة «ستر» را به كار برده‌اند نه كلمة «حجاب» را. بهتر اين بود كه اين كلمه عوض نمي‌شد و ما هميشه همان كلمة «پوشش» را به كار مي‌برديم، زيرا چنانكه گفتيم معني شايع لغت «حجاب» پرده است و اگر در مورد پوشش به كار برده مي‌شود به اعتبار پشت پرده واقع شدن زن است و همين امر موجب شده كه عدة زيادي گمان كنند كه اسلام خواسته است زن هميشه پشت پرده و در خانه محبوس باشد و بيرون نرود. وظيفة پوشش كه اسلام براي زنان مقرر كرده است بدين معني نيست كه از خانه بيرون نروند. زنداني كردان و حبس زن در اسلام مطرح نيست. در برخي از كشورهاي قديم مثل ايران قديم و هند چنين چيزهايي وجود داشته است ولي در اسلام وجود ندارد. پوشش زن در اسلام اين است كه زن در معاشرت خود با مردان بدن خود را بپوشاند و به جلوه‌گري و خودنمايي نپردازد. آيات مربوطه همين معني را ذكر مي‌كند و فتواي فقها هم مؤيد همين مطلب است و ما حدود اين پوشش را با استفاده از قرآن و منابع سنت ذكر خواهيم كرد. در آيات مربوطه لغت «حجاب» به كار نرفته است. آياتي كه در اين باره هست، چه در سورة مباركة نور و چه در سورة مباركة احزاب، حدود پوشش و تماسهاي زن و مردم را ذكر كرده است بدون آنكه كلمة «حجاب» را به كار برده باشد. آيه‌اي كه كه در آن كلمة «حجاب» به كار رفته است مربوط است به زنان پيغمبر اسلام. مي‌دانيم كه در قرآن‌كريم در بارة زنان پيغمبر دستورهاي خاصي وارد شده است. اولين آيه خطاب به زنان پيغمبر با اين جمله آغاز مي‌شود: «يا نِساءَ النَّبِيِّ لَسْتُنَّ كَأَحَدٍ مِنَ النِّساء» يعني شما با ساير زنان فرق داريد. اسلام عنايت خاصي داشته است كه زنان پيغمبر، چه در زمان حيات آن حضرت و چه بعد از وفات ايشان، در خانه‌هاي خود بمانند، و در اين جهت بيشتر منظورهاي اجتماعي و سياسي در كار بوده است. قرآن‌كريم صريحاً به زنان پيغمبر مي‌گويد: «وَ قَرْنَ في‏ بُيُوتِكُنَّ » يعني در خانه‌هاي خود بمانيد. اسلام مي‌خواسته است «امهات المؤمنين» كه خواه ناخواه احترام زيادي در ميان مسلمانان داشتند از احترام خود سوءاستفاده نكنند و احياناً ابزار عناصر خودخواه و ماجراجو در مسائل سياسي و اجتماعي واقع نشوند. و چنانكه مي‌دانيم يكي از امهات المؤمنين (عايشه) كه از اين دستور تخلف كرد ماجراهاي سياسي ناگواري براي جهان اسلام به وجود آورد. خود او هميشه اظهارتأسف مي‌كرد و مي‌گفت دوست داشتم فرزندان زيادي از پيغمبر مي‌داشتم و مي‌مردند اما به چنين ماجرايي دست نمي‌زدم. سر اينكه زنان پيغمبر ممنوع شدند از اينكه بعد از آن حضرت با شخص ديگري ازدواج كنند به نظر من همين است؛ يعني شوهر بعدي از شهرت و احترام زنش سوءاستفاده مي‌كرد و ماجراها مي‌آفريد. بنابراين اگر در بارة زنان پيغمبر دستور اكيدتر و شديدتري وجود داشته باشد بدين‌جهت است. به هر حال آيه‌اي كه در آن آيه كلمة «حجاب» به كار رفته آية 53 از سورة احزاب است كه مي‌فرمايد: «ِّ وَ إِذا سَأَلْتُمُوهُنَّ مَتاعاً فَسْئَلُوهُنَّ مِنْ وَراءِ حِجابٍ » يعني اگر از آنها متاع و كالاي موردنيازي مطالبه مي‌كنيد از پشت پرده از آنها بخواهيد. در اصطلاح تاريخ و حديث اسلامي هرجا نام «آية حجاب» آمده است مثلاً گفته شده قبل از نزول آية حجاب چنان بود و بعد از نزول آية حجاب چنين شد، مقصود اين آيه است كه مربوط به زنان پيغمبر است نه آيات سورة نور كه مي‌فرمايد: قُلْ لِلْمُؤْمِنينَ يَغُضُّوا مِنْ أَبْصارِهِمْ – الي آخر – وَ قُلْ لِلْمُؤْمِناتِ يَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصارِهِنَّ يا آية‌ سوره احزاب كه مي‌فرمايد: يُدْنينَ عَلَيْهِنَّ مِنْ جَلاَبِيبِهِن‏ الي آخر. اما اينكه چطور در عصر اخير به جاي اصطلاح رايج فقها يعني ستر و پوشش كلمة حجاب و پرده و پردگي شايع شده است براي من مجهول است، و شايد از ناحية اشتباه كردن حجاب اسلامي به حجابهايي كه در ساير ملل مرسوم بوده است باشد. ما در اين باره بعداً توضيح بيشتري خواهيم داد. سيماي حقيقي مسأله حجاب حقيقت امر اين است كه در مسألة پوشش – و به اصطلاح عصر اخصر حجاب – سخن در اين نيست كه آيا زن خوب است پوشيده در اجتماع ظاهر شود يا عريان؟ روح سخن اين است كه آيا زن و تمتعات مرد از زن بايد رايگان باشد؟ آيا مردم بايد حق داشته باشد كه از هر زني در هر محفلي حداكثر تمتعات را به استثناي زنا ببرد يا نه؟ اسلام كه به روح مسائل مي‌نگرد جواب مي‌دهد: خير، مردان فقط در محيط خانوادگي و در كادر قانون ازدواج و همراه با يك سلسله تعهدات سنگين مي‌توانند از زنان به عنوان همسران قانوني كامجويي كنند، اما در محيط اجتماع استفاده از زنان بيگانه ممنوع است. و زنان نيز از اينكه مردان را در خارج از كانون خانوادگي كامياب سازند به هر صورت و به هر شكل ممنوع مي‌باشند. درست است كه صورت ظاهر مسأله اين است كه زن چه بكند؟ پوشيده بيرون بياييد يا عريان؟ يعني آن كس كه مسأله به نام او عنوان مي‌شود زن است و احياناً مسأله با لحن دلسوزانه‌اي طرح مي‌شود كه آيا بهتر است زن آزاد باشد يا محكوم و اسير و در حجاب؟ اما روح مسأله و باطن مطلب چيز ديگر است و آن اينكه آيا مردم بايد در بهره‌كشي جنسي از زن، جز از جهت زنا، آزادي مطلق داشته باشد يا نه؟ يعني آن كه در اين مسأله ذي‌نفع است مرد است نه زن، و لااقل مرد از زن در اين مسأله ذي‌نفع‌تر است. به قول ويل دورانت: «دامنهاي كوتاه براي همة جهانيان بجز خياطان نعمتي است.» پس روح مسأله، محدوديت كاميابيها به محيط خانوادگي و همسران مشروع، يا آزاد بودن كاميابيها و كشيده شدن آنها به محيط اجتماع است. اسلام طرفدار فرضية اول است. از نظر اسلام محدوديت كاميابيهاي جنسي به محيط خانوادگي و همسران مشروع، از جنبة رواني به بهداشت رواني ا جتماع كمك مي‌كند، و از جنبة خانوادگي سبب تحكيم روابط افراد خانواده و برقراري صميميت كامل بين زوجين مي‌گردد، و از جنبة اجتماعي موجب حفظ و استيفاي نيروي كار و فعاليت اجتماع مي‌گردد، و از نظر وضع زن در برابر مرد، سبب مي‌گردد كه ارزش زن در برابر مرد بالا رود. فلسفة پوشش اسلامي به نظر ما چند چيز ا ست. بعضي از آنها جنبة رواني دارد و بعضي جنبة خانه و خانوادگي، و بعضي ديگر جنبة اجتماعي، و بعضي مربوط است به بالابردن احترام زن و جلوگيري از ابتذال او. حجاب در اسلام از يك مسألة كلي‌تر و اساسي‌تر ريشه مي‌گيرد و آن اين است كه اسلام مي‌خواهد انواع التذاذهاي جنسي، چه بصري و لسمي و چه نوع ديگر، به محيط خانوادگي و در كار ازدواج قانوني اختصاص يابد، اجتماع منحصراً براي كار و فعاليت باشد. برخلاف سيستم غربي عصر حاضر كه كار و فعاليت را با لذت‌جوييهاي جنسي به هم مي‌آميزد اسلام مي‌خواهد اين دو محيط را كاملاً از يكديگر تفكيك كند. اكنون به شرح چهار قسمت فوق مي‌پردازيم: 1- آرامش رواني نبودن حريم ميان زن و مرد آزادي معاشرتهاي بي‌بند و بار هيجانها و التهابهاي جنسي را فزوني مي‌بخشد و تقاضاي سكس را به صورت يك عطش روحي و يك خواست اشباع‌نشدني درمي‌آورد. غريزة جنسي نيرومند، عميق و «دريا صفت» است، هرچه بيشتر اطاعت شود سركش‌تر مي‌گردد، همچون آتش كه هرچه به آن بيشتر خوراك بدهند شعله‌ور مي‌شود. براي درك اين مطلب به دو چيز بايد توجه داشت: 1 – تاريخ همان‌طوري كه از آزمندان ثروت ياد مي‌كند كه با حرص و آزي حيرت‌آور در پي گردآوردن پول و ثروت بوده‌اند و هرچه بيشتر جمع مي‌كرده‌اند حريصتر مي‌شده‌اند، همچنين از آزمنداني كه در زمينة مسائل جنسي ياد مي‌كند. اينها نيز به هيچ وجه از نظر حس تصرف و تملك زيبارويان در يك حدي متوقف نشده‌اند. صاحبان حرامسراها و در واقع همة كساني كه قدرت استفاده داشته‌اند چنين بوده‌اند. كريستن سن نويسندة كتاب ايران در زمان ساسانيان در فصل نهم كتاب خويش مي‌‌نويسد: «در نقش شكار طاق‌بستان‌ فقط چند تن از سه هزار زني كه خسرو(پرويز) در حرم داشت مي‌بينيم. اين شهريار هيچ‌گاه از اين ميل سير نمي‌شد. دوشيزگان و بيوگان و زنان صاحب اولاد را در هر جا نشان مي‌دادند به حرم خود مي‌آورد. هر زمان كه ميل تجديد حرم مي‌كرد نامه‌اي چند به فرمانروايان اطراف مي‌فرستاد و در آن وصف زن كامل عيار را درج مي‌كرد. پس عمال او هر جا زني را با وصف‌نامه مناسب مي‌ديدند به خدمت مي‌بردند.» از اين‌گونه جريانها در تاريخ قديم بسيار مي‌توان يافت. در جديد اين جريانها به شكل حرمسرا نيست، به شكل ديگر است، با اين تفاوت كه در جديد لزومي ندارد كسي به اندازة‌ خسروپرويز و هارون‌الرشيد امكانات داشته باشد. در جديد به بركت تجدد فرنگي، براي مردمي كه يك صد هزارم پرويز و هارون امكانات داشته باشد ميسر است كه به اندازة آنها از جنس زن بهره‌كشي كند. 2 – هيچ فكر كرده‌ايد كه حس «تعزل» در بشر چه حسي است؟ قسمتي از ادبيات جهان عشق و غزل است. در اين بخش از ادبيات، مرد، محبوب و معشوق خود را ستايش مي‌كند، به پيشگاه او نياز مي‌برد. او را بزرگ و خود را كوچك جلوه مي‌دهد، خود را نيازمند كوچكترين عنايت او مي‌داند، مدعي مي‌شود كه محبوب و معشوق «صد ملك جان به نيم‌نظر مي‌‌توان بخرد، پس چرا در اين معامله تقصير مي‌كند»،‌ از فراق او دردمندانه مي‌نالد. اين چيست؟ چرا بشر در مورد ساير نيازهاي خود چنين نمي‌كند؟ آيا تاكنون ديده‌ايد كه يك آدم پول‌پرست براي پول، يك آدم جاه‌پرست براي جاه و مقام غزلسرايي كند؟! آيا تاكنون كسي براي نان غزلسرايي كرده است؟ چرا هر كسي از شعر و غزل ديگري خوشش مي‌آيد؟ چرا همه از ديوان حافظ اينقدور لذت مي‌برند؟ آيا جز اين است كه همه كس آن را با زبان يك غريزة عميق كه سراپاي وجودش را گرفته است منطبق مي‌بيند؟ چقدر اشتباه مي‌كنند كساني كه مي‌گويند يگانه عامل اساسي فعاليتهاي بشر عامل اقتصاد است!! بشر براي عشقهاي جنسي خود موسيقي خاصي دارد، همچنانكه براي معنويات نيز موسيقي خاص دارد، در صورتي كه براي حاجتهاي صرفاً مادي از قبيل آب و نان موسيقي ندارد. من نمي‌‌خواهم ادعا كنم كه تمام عشقها جنسي است و هم هرگز نمي‌گويم كه حافظ و سعدي و ساير غزلسرايان صرفاً از زبان غريزة جنسي سخن گفته‌اند. اين مبحث، مبحث ديگري است كه جداگانه بايد بحث شود. ولي قدر مسلم اين است كه بسياري از عشقها و غزلها عشق و غزل‌هايي است كه مرد براي زن داشته است. همين قدر كافي است كه بدانيم توجه مرد به زن از نوع توجه به نان و آب نيست كه با سير شدن شكم اقناع شود، بلكه يا به صورت حرص و آز و تنوع پرستي درمي‌آيد و يا به صورت عشق و غزل. ما بعداً در اين باره بحث خواهيم كرد كه در چه شرايطي حالت حرص و آز جنسي تقويت مي‌شود و در چه شرايطي شكل عشق و غزل پيدا مي‌كند و رنگ معنوي به خود مي‌گيرد. به هر حال اسلام به قدرت شگرف اين غريزة آتشين توجه كامل كرده است. روايات زيادي در باره خطرناك بودن «نگاه»،‌خطرناك بودن خلوت با زن، و بالاخره خطرناك بودن غريزه‌اي كه مرد و زن را به يكديگر پيوند مي‌دهد وارد شده است. اسلام تدابيري براي تعديل و رام كردن اين غريزه انديشيده است و دراين زمينه، هم براي زنان و هم براي مردان تكليف معين كرده است. يك وظيفه مشترك كه براي زن و مردن هر دو مقرر فرموده مربوط به نگاه كردن است: قُلْ لِلْمُؤْمِنينَ يَغُضُّوا مِنْ أَبْصارِهِمْ وَ يَحْفَظُوا فُرُوجَهُم‏... وَ قُلْ لِلْمُؤْمِناتِ يَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصارِهِنَّ وَ يَحْفَظْنَ فُرُوجَهُن‏خلاصة اين دستور اين است كه زن و مرد نبايد به يكديگر خيره شوند، نبايد چشم‌چراني كنند، نبايد نگاههاي مملو از شهوت به يكديگر بدوزند، نبايد به قصد لذت بردن به يكديگر نگاه كند. يك وظيفه هم خاص زنان مقرر فرمودهاست و آن اين است كه بدن خود را از مردان بيگانه پوشيده دارند و در اجتماع به جلوه‌گري و دلربايي نپردازند، به هيچ وجه و هيچ صورت و با هيچ شكل و رنگ و بهانه‌اي كاري نكنند كه موجبات تحريك مردان بيگانه را فراهم كنند. روح بشر فوق‌العاده تحريك‌پذير است. اشتباه است كه گمان كنيم تحريك‌پذيري روح بشر محدود به حد خاصي است واز آن پس آرام مي‌گيرد. همان طور كه بشر – اعم از مرد و زن – در ناحيه ثروت و مقام از تصاحب ثروت و از تملك جاه و مقام سير نمي‌شود و اشباع نمي‌گردد، در ناحيه جنسي نيز چنين است. هيچ مردي از تصاحب زيبارويان و هيچ زني از متوجه كردن مردان و تصاحب قلب آنان و بالاخره هيچ دلي از هوس سير نمي‌شود. و از طرفي تقاضاي نامحدود خواه ناخواه انجام ناشدني است و هميشه مقرون به نوعي احساس محروميت. دست نيافتن به آرزوها به نوبة خود منجر به اختلالات روحي و بيماريهاي رواني مي‌گردد. چرا در دنياي غرب اينهمه بيماري رواني زياد شده است؟ علتش آزادي اخلاقي جنسي و تحريكات فراوان سكسي است كه به وسيلة‌ جرايد و مجلات و سينماها و تئاترها و محافل و مجالس رسمي و غيررسمي و حتي خيابانها و كوچه‌ها انجام مي‌شود. اما علت اينكه در اسلام دستور پوشش اختصاص به زنان يافته است اين است كه ميل به خودنمايي و خودآرايي مخصوص زنان است. از نظر تصاحب قلبها و دلها مرد شكار است و زن شكارچي، همچنانكه از نظر تصاحب جسم و تن، زن شكار است و مرد شكارچي. ميل زن به خودآرايي از اين نوع حس شكارچيگري او ناشي مي‌شود. در هيچ جاي دنيا سابقه ندارد كه مردان لباسهاي بدن‌نما و آرايشهاي تحريك‌كننده به كار برند. اين زن است كه به حكم طبيعت خاص خود مي‌خواهد دلبري كند و مرد را دلباخته و در دام علاقة به خود اسير سازد. لهذا انحراف تبرج و برهنگي از انحرافهاي مخصوص زنان است و دستور پوشش هم براي آنان مقرر گرديده است. ما در بارة طغيان‌پذيري غريزة جنسي و اينكه برخلاف ادعاي افرادي مانند راسل غريزة جنسي با‌آزاد گذاشتن كامل و خصوصاً با فراهم كردن وسائل تحريك هرگز سير نمي‌شود و اشباع نمي‌گردد و همچنين در بارة انحراف «چشم‌چراني» در مردان انحراف «تبرج» در زنان، باز هم بحث خواهيم كرد. 2 – استحكام پيوند خانوادگي شك نيست كه هر چيزي كه موجب تحكيم پيوند خانوادگي و سبب صميميت رابطة زوجين گردد براي كانون خانواده مفيد است و در ايجاد آن بايد حداكثر كوشش مبذول شود، و بالعكس هر چيزي كه باعث سستي روابط زوجين و دلسردي آنان گردد به حال زندگي خانوادگي زيانمند است و بايد با آن مبارزه كرد. اختصاص يافتن استمتاعات و التذاذهاي جنسي به محيط خانوادگي و در كادر ازدواج مشروع، پيوند زن و شوهري را محكم مي‌سازد و موجب اتصال بيشتر زوجين به يكديگر مي‌شوند. فلسفة پوشش و منع كاميابي جنسي از غيرهمسر مشروع، از نظر اجتماع خانوادگي اين است كه همسر قانوني شخص از لحاظ رواني عامل خوشبخت كردن او به شمار برود؛ در حالي كه در سيستم‌‌ آزادي كاميابي، همسر قانوني از لحاظ رواني يك نفر رقيب و مزاحم و زندانبان به شمار مي‌رود و در نتيجه كانون خانوادگي براساس دشمني و نفرت پايه‌گذاري مي‌شود. علت اينكه جوانان امروز از ازدواج گريزانند و هر وقت به آنان پيشنهاد مي‌شود، جواب مي‌دهند كه حالا زود است، ما هنوز بچه‌ايم، و يا به عناوين ديگر از زيربار آن شانه خالي مي‌كنند همين است؛ و حال آنكه در قديم يكي از شيرين‌ترين آرزوهاي جوانان ازدواج بود. جوانان پيش از آنكه به بركت دنياي اروپا كالاي زن اينهمه ارزان و فراوان گردد «شب زفاف را كم از تخت پادشاهي» نمي‌دانستند. ازدواج در قديم پس از يك دوران انتظار و ‌آرزومندي انجام مي‌گرفت و به همين دليل زوجين يكديگر را عامل نيكبختي و سعادت خود مي‌دانستند، ولي امروز كامجوييهاي جنسي در غير كادر ازدواج به حد اعلي فراهم است و دليلي براي آن اشتياقها وجود ندارد. معاشرتهاي آزاد و بي‌بند و بار پسران و دختران ازدواج را به صورت يك وظيفه و تكليف و محدوديت درآورده است كه بايد آن را با توصيه‌هاي اخلاقي و يا احياناً چنانكه برخي از جرايد پيشنهاد مي‌كنند – با اعمال زور بر جوانان تحميل كرد. تفاوت آن جامعه كه روابط جنسي را محدود مي‌كند به محيط خانوادگي و كادر ازدواج قانوني، با اجتماعي كه روابط آزاد در آن اجازه داده مي‌شود اين است كه ازدواج در اجتماع اول پايان ا نتظار و محروميت، و در اجتماع دوم آغاز محروميت و محدوديت است. در سيستم روابط آزاد جنسي پيمان ازدواج به دوران آزادي دختر و پسر خاتمه مي‌دهد و آنها را ملزم مي‌سازد كه به يكديگر وفادار باشند و در سيستم اسلامي به محروميت و انتظار آنان پايان مي‌بخشد. سيستم روابط آزاد اولاً موجب مي‌شود كه پسران تا جايي كه ممكن است از ازدواج و تشكيل خانواده سرباز زنند و فقط هنگامي كه نيروهاي جواني و شور و نشاط آنها رو به ضعف و سستي مي‌نهد اقدام به ازدواج كنند و در اين موقع زن را فقط براي فرزندزادن و احياناً براي خدمتكاري و كلفتي بخواهند، و ثانياً پيوند ازدواجهاي موجود را سست مي‌كند و سبب مي‌گردد به جاي اينكه خانواده بر پاية يك عشق خالص و محبت عميق استوار باشد و هر يك از زن و شوهر همسر خود را عامل سعادت خود بداند برعكس به چشم رقيب و عامل سلب آزادي و محدوديت ببيند و چنانكه اصطلاح شده است يكديگر را «زندانبان» بنامند. وقتي پسر يا دختري مي‌خواهد بگويد ازدواج كرده‌ام، مي‌گويد براي خودم زندانبان گرفته‌ام. اين تعبير براي چيست؟ براي اينكه قبل از ازدواج آزاد بود هر كجا بخواهد برود، با هر كس بخواهد برقصد، هيچ كس نبود كه بگويد بالاي چشمت ابروست. ولي پس از ازدواج اين آزاديها محدود شده است، اگر يك شب دير به خانه بيايد مورد مؤاخذه همسرش قرار مي‌گيرد كه كجا بودي؟ و اگر در محفلي با التهاب با دختري برقصد همسرش به او اعتراض مي‌كند. واضح است كه روابط خانواده در چنين سيستمي تا چه اندازه سرد و سست و غيرقابل اطمينان است. بعضيها مانند برتراند راسل پنداشته‌اند كه جلوگيري از معاشرتهاي آزاد صرفاً به خاطر اطمينان مرد نسبت به نسل است؛ براي حل اشكال، استفاده از وسائل ضدآبستني را پيشنهاد كرده‌اند؛ در صورتي كه مسأله، تنها پاكي نسل نيست؛ مسألة مهم ديگر ايجاد پاكترين و صميمي‌ترين عواطف بين زوجين و برقرار ساختن يگانگي و اتحاد كامل در كانون خانواده است؛ تأمين اين هدف وقتي ممكن است كه زوجين از هرگونه استمتاع از غيرهمسر يا همسران قانوني چشم بپوشند، مردم چشم به زن ديگر نداشته باشد و زن نيز درصدد تحريك و جلب توجه كسي جز شوهر خود نباشد و اصل ممنوعيت هر نوع كاميابي جنسي در غير كادر خانواده قبل از ازدواج هم رعايت كرد. به علاوه، زني كه تا اينجا پيش رفته است كه به پيروي از امثال رسال و تقليد از صاحبان مكتب «اخلاق نوين جنسي» با داشتن همسر قانوني عشق خود را در جاي ديگر جستجو مي‌كند و با مرد مورد عشق و علاقة خود همبستر مي‌شود، چه اطميناني هست كه به خاطر همسر قانوني كه چندان مورد علاقه‌اش نيست وسائل ضدآبستني به كار برد و از مرد مورد عشق و علاقة خود آبستن نشود و فرزند را به ريش همسر قانوني نبندد؟ قطعاً چنين زني مايل است كه فرزندي كه به دنيا مي‌آورد از مرد مورد علاقه‌اش باشد نه از مردي كه فقط به حكم قانون همسر اوست و الزاماً به حكم قانون نبايد از غير او آبستن شود. همچنان مرد نيز طبعاً علاقه‌مند است كه از زن مورد عشق و علاقه‌اش فرزند داشته باشد نه از زني كه با زور قانون به او پيوند كرده‌اند. دنياي اروپا عملاً نشان داده است كه با وجود وسائل ضدآبستني آمار فرزندان غيرمشروع وحشت‌آور است. 3 – استواري اجتماع كشانيدن تمتعات جنسي از محيط خانه به اجتماع، نيروي كار و فعاليت اجتماع را ضعيف مي‌كند. برعكس آنچه كه مخالفين حجاب خرده‌گيري كرده‌اند و گفته‌اند: «حجاب موجب فلج كردن نيروي نيمي از افراد اجتماع است» بي‌حجاي و ترويج روابط آزاد جنسي موجب فلج‌كردن نيروي اجتماع است. آنچه موجب فلج‌كردن نيروي زن و حبس استعدادهاي اوست حجاب به صورت زنداني كردن زن و محروم ساختن او از فعاليتهاي فرهنگي و اجتماعي و اقتصادي است و در اسلام چنين چيزي وجود ندارد. اسلام نه مي‌گويد كه زن از خانه بيرون نرود و نه مي‌گويد حق تحصيل علم و دانش ندارد – بلكه علم و دانش را فريضة مشترك زن و مرد دانسته است – و نه فعاليت اقتصادي خاصي را براي زن تحريم مي‌كند. اسلام هرگز نمي‌خواهد زن بيكار و بيعار بنشيند و وجود عاطل و باطل بار آيد. پوشانيدن بدن به استثناي وجه و كفين مانع هيچ‌گونه فعاليت فرهنگي يا اجتماعي يا اقتصادي نيست. آنچه موجب فلج‌كردن نيروي اجتماع است آلوده كردن محيط كار به لذت‌جوييهاي شهواني است. آيا اگر پسر و دختري در محيط جداگانه‌اي تحصيل كنند و فرضاً در يك محيط درس مي‌خوانند دختران بدن خود را بپوشانند و هيچ‌گونه آرايشي نداشته باشند بهتر درست مي‌خواهند و فكر مي‌كنند و به سخن استاد گوش مي‌كنند يا وقتي كه كنار هر پسري يك دختر آرايش كرده نشسته باشد؟ آيا اگر مردي در خيابان و آبازار و اداره و كارخانه و غيره با قيافه‌هاي محرك و مهيج زنان آرايش كرده دائماً مواجه باشد بهتر سرگرم كار و فعاليت مي‌شود يا در محيطي كه با چنين مناظري روبرو نشود؟ اگر باور نداريد، از كساني كه در اين محيطها كار مي‌كنند بپرسيد. هر مؤسسه يا شركت يا اداره‌اي كه سخت مايل است كارها به خوبي جريان يابد از اين نوع آميزشها جلوگيري مي‌كند. اگر باور نداريد تحقيق كنيد. 4 – ارزش و احترام زن قبلاً گفتيم كه مرد به طور قطع از نظر جسماني بر زن تفوق دارد. از نظر مغز و فكر نيز تفوق مرد لااقل قابل بحث است. زن در اين دو جبهه در برابر مرد قدرت مقاومت ندارد، ولي زن از طريق عاطفي و قلبي هميشه تفوق خود را بر مرد ثابت كرده است. حريم نگه داشتن زن ميان خود و مرد يكي از وسائل مرموزي بوده است كه زن براي حفظ مقام و موقع خود در برابر مرد از آن استفاده كرده است. اسلام زن را تشويق كرده است كه از اين وسيله استفاده كند. اسلام مخصوصاً تأكيد كرده است كه زن هر اندازه متين‌تر و با وفارتر و عفيفتر حركت كند و خود را در معرض نمايش براي مرد نگذارد بر احترامش افزوده مي‌شود. بعداً در تفسير آيات سورة احزاب خواهيم ديد كه قرآن‌كريم پس از آنكه توصيه مي‌كند زنان خود را بپوشانند مي‌فرمايد: «ذلِكَ أَدْنى‏ أَنْ يُعْرَفْنَ فَلا يُؤْذَيْنَ » يعني اين كار براي اينكه به عفاف شناخته شوند و معلوم شود خود را در اختيار مردان قرار نمي‌دهند بهتر است و درنتيجه دورباش و حشمت آنها مانع مزاحمت افراد سبكسر مي‌گردد.



 

شكر و سپاس بي كران خداوندي را كه بربندگان خويش منت نهاد و آنان را در وادي ظلمت واننهاد و با برانگيختن انبياء و نزول كتب آسماني،چراغ هدايت را فرا رهاشان برافروخت و عنايت و رحمت واسعه ي خويش را شامل حالشان ساخت و با تشريع قوانين و احكامي استوار در مجموعه اي به نام دين،راه درست زندگي كردن را به بشريت نماياند هر چند كه دست اندازي بشرِ گمراه در برخي كتب آسماني سبب شده است كه بسياري از حقايق، وارونه جلوه كند و بشر از دستيابي به قوانين حقيقي الهي محروم گردد،اما در آخرين و جامع ترين دين«اسلام» و كتاب مقدس آن«قرآن»كه از هرگونه تحريف وتغيير مصون مانده است،قوانين و احكام حقيقي الهي از جمله قوانين و احكام مربوط به زنان و حقوق آنان به گونه اي روشن و كاربردي بيان شده است، یکی از مسائلی که از دیر باز در بحث پیرامون مسائل زن  مورد سؤال وتحقیق بوده مسأله حجاب است و همین موضوع نیز باعث شد علامه شهید مرتضی مطهری با آن عظمت علمی کتابی پیرامون این موضوع با عنوان مسأله حجاب به رشته تحریر در آورده و پاسخی علمی و محققانه به شبهات ایجاد شده توسط مغرضان بدهد ما نیز در این مقاله کوتاه

 

برخی گمان می کنند که اسلام خواسته است زن همیشه پشت پرده و در خانه محبوس باشد و  بیرون نرود.

پوشش زن در اسلام این است که زن در معاشرت خود با مردان، بدن خود را بپوشاند و به جلوه گری و خودنمائی نپردازد.

آیات مربوط به حجاب همین معنی را ذکر می کنند و فتوای فقها هم مؤید همین مطلب است.آیاتی که در این باره هست، چه در سورة مبارکه نور و چه در سوره مبارکه احزاب،حدودپوشش تماس های زن و مرد را ذکر کرده است.

پیشینه پوشش:

تاریخ باستان هر ملتی را که موردمطالعه قرار دهیم و حتی مجسمه ها و نقش ها و تصاویری که از ملل باستان بر جای مانده استاگر ببینیم متوجه خواهیم شد که حجاب همواره بودهو به تعبیر بهتر زن همواره در طول تاریخ سترو پوشش را با یک نوع الهام فطری برای محفوظ ماندن و بالابردن منزلت و موقعیت خود انتخاب کرده است.

آثار به جا مانده از انسان ها و تمدن های کهن ، نشانگر پیشینة تاریخی و دیرینة پوشش است و به اسلام اختصاص ندارد.

سه هزار سال قبل از میلاد،نقاش مصری تصویری کشیده است که دختران،تمام بدن و پسران نیمه ی پایین بدن خود را پوشانده اند.

نقش برجسته ای که در تل العمارنه(در استان اسیوط مصر)موجود است،مربوط به چهارده قرن پیش از میلاد تصویر ملکه را نشان می دهد که پوشش دارد. المنجد فی الاعلام ص419

نقش برجسته های معبدهای کارنالوس در موزة بریتانیا،کتیبة معبد زئوس در موزة برلین و مجسمه اونارلس در موزه ناپل نشان دهنده پوشش زنان آن دوره می باشد.مجسمه های زنان در این موزه ها از پوشش کامل برخوردارند و پیشینه برخی از آن ها به سه هزار سال پیش از میلاد می رسد. مجله پیام یونسکو اسفند 1369ص 32

زنان در یونان،روم،مصر و ایران باستان به ویژه زنان شهرنشین و ثروتمند خود را می پوشاندند و از نظر ها دور نگه می داشتند.

در یونان،زن هنگامی که از خانه بیرون می آمد، بدن و صورت خود را می پوشانید.

زنان آشوری به حجاب بدن و صورت و سر عادت داشتند.

در روم شرقی(بیزانس)حجاب شدیدتری رواج داشت.

در روسیه تا هنگام سلطنت پطر کبیر،حجاب معمول بود.

(پوشش در ادیان الهی)

در آیین زرتشت،یهودیت،مسحیت و اسلام،پوشش زنان،لازم شمرده شده است.احکام دینی،متن کتابهای مذهبی،آیین وآداب و سیرة عملی و پیروان ادیان الهی بهترین گواه است.

پوشش در آیین زرتشت:

مرکز بعثت آشور زرتشت،ایران بوده است و زنان ایران زمین از زمان مادها که نخستین ساکنان این دیار بودند،پوشش کاملی شامل پیراهن بلند چین دار،شلوار تا مچ پا و چادر و شنلی بلند بر روی لباس ها داشتند.این حجاب در زمان پارس ها (هخامنشیان،اشکانیان و ساسانیان)نیز رایج بوده است.

بنابراین در زمان بعثت و قبل و بعد از آن,زنان ایرانی از پوشش کامل برخوردار بودند...

روش عملی زنان زرتشتی،جامة ویژه زرتشتیان لزوم پوشاندن موی سر در مراسم عبادی و حرمت نگاه به زنان و پند و اندرزهای دینی،نشانگر تشریع حجاب در آیین زرتشت و بیانگر حد و کیفیت پوشش از دیدگاه انان است.

با توجه به متون تاریخی در زمان زرتشت، اگر چه زن با آزادی در محیط بیرون خانه رفت وآمد می کرده و یا همپای مردان به کار می پرداخته است، ولی این امور با حجاب کامل وپرهیز شدید از اختلاط های فسادانگیز همراه بوده است. حجاب در ادیان الهی ،علی محمدی آشنایی ص115

پوشش در آیین یهود:

در کتاب مقدس تورات و کتاب فقهی تلمود که آیین نامه زندگی (و کتاب دستورات دینی)یهودیان است،به صراحت،وجوب پوشش سر از نامحرمان در بیرون از خانه حتی برای گذر از راه مخصوص بین دو خانه،نهی از تشبیه زن به مرد و مرد به زن در نوع لباس پوشیدن،منع لمس و تماس و اختلاط با زنان بیگانه،پرهیز از آرایش و ناز و غمزه و به صدا در اوردن خلخال های پا که موجب عذاب الهی می گردد، بیان شده است.

پوشش در آیین مسیح:

مسیحیت نه تنها احکام شریعت یهود در مورد حجاب زنان را استمرار بخشید،بلکه در برخی موارد،آن را تشدید نمود. انجیل نه تنها در مواضع متعدد وجوب پوشش را تذکر داده است،بلکه در برخی از آیات خود کوشیده استعفاف درون را پشتوانه مستحکم حجاب برون قرار دهد.

در کتاب مقدس مسیحیان،آیاتی دربارة لزوم عفت و آراستگی زن به وسیلة حیا ، پرهیز از آرایش و زیورآلات،وجوب پوشاندن موی سر به ویژه در مراسم عبادی،داشتن وقار و دوری از نگاه به نامحرم آمده که کیفیت پوششی را که از نظر دینی واجب بوده است،بیان می کند.

سیره عملی زنان مسیحی که برطبق متون تاریخی ، در آن،استفاده از خمار،برقع و چادر در بیرون خانه و هنگام نماز،جزو ارکان اخلاق عیسوی محسوب می شد و اختلاط با مردان حتی در کلیسا ممنوع و آرایش و تزئین در روبندها مردود تلقی می شد،بهترین آیینة فرهنگ حجاب در دیانت مسیح می باشد.

کتاب های مصوّر پوشاک مسیحیان و ارامنة ایران در گذشته نزدیک نیز که جایگاه والای حجاب و کیفیت آن را در میان زنان مسیحی وارمنی به تصور کشیده،مارا به تأکید دیانت مسیح بر حفظ حجاب واقف می سازد. حجاب در ادیان الهی ،علی محمدی آشنایی ص74

پوشش در ایران باستان:

از مطالعه فرهنگ پوشش در دوران مادها و پارسی ها(هخامنشیان)چنین استفاده می شود که زنان دراین دوره علاوه بر لباسی های بلند نظیر مردان،به جای شنل از چادری استفاده می کردند که سرآنان را می پوشانده است،همچنین لباسشان از تجملات و تزیینات خاص به دور بوده و از اختلاط با نامحرمان و حضور در مجامع عمومی به شدت پرهیز می کردند. حقوق زن در اسلام – صدر ص56

در دورة اشکانیان نیز دارای حجابی کامل بوده اند،به طوری که لباس زنان پیراهنی بلند و گشاد و آستین دار و روی آن چادری هم به سر می کرده اند. دایرة المعارف ،فریدوجدی ج3ص335

فرهنگ پوشش در سایر ملل و تمدن ها:

حجاب زنان از عادات قدیمة تمدن ها ی بشری بوده است، البته در قبایل وحشی و غیر تمدن حجاب و حتی پوشش زنان وجود نداشته،مسلماً پیدایش حجاب از لحاظ حرمت زنان محترمه بوده و بعداً به تدریج صورت عفاف به خود گرفته و با آداب مذهبی اختلاط یافته است. دایرة المعارف ،فریدوجدی ج3ص335

زنان یونانی در دوره های گذشته صورت و اندامشان را تا روی پا می پوشاندند،این نوع حجاب(برای پوشاندن صورت)که شفاف و بسیار زیبا بود در جزیره کرس امرجوس و دیگر جزایر ساخته می شد.

زن های فنیقی نیز دارای حجاب های قرمز رنگ بودند،سخن در مورد حجاب در لابه لای کلمات قدیمی ترین مؤلفین یونانی نیز به چشم می خورد،حتی بنیلوب(همسر پادشاه "عولین" فرمانروای جزیره ایتاک)نیز با حجاب بوده است.زنان شهر ثیب دارای حجاب خاص بودند؛بدین صورت که حتی صورتشان را نیز با پارچه می پوشاندند این پارچه دارای دو منفذ بود که جلو چشمشان قرار می گرفت تا بتوانند ببیننددر ابرطاءاز موقع ازدواج حجاب را رعایت می کردند نقش های برجا مانده حکایت می کند که زنان سر را می پوشانده ولی صورت هایشان باز بوده است ولی وقتی به بازار می رفتند برآنان واجب بوده که صورت هایشان را نیز بپوشانندخواه باکره یا دارای همسر باشند.

حجاب در بین زنان سیبری و ساکنان آسیای صغیر و زنان ماد (و فارس و عرب)وجود داشته است.  پوشاک اقوام مختلف ،براون واشنایدر ترجمه یوسف کیوان شکوهی

بنابراین در عهد باستان،در میان یهودیان،مسیحیان،اعراب،یونانیان،اهالی رم،آلمان،خاور نزدیک و... پوشش زن به طور کل رعایت می شده است و همه ی زنان سر خود را نیز می پوشانده اند.از نیمه دوم قرن هیجدهم در اروپا آثاری مبنی بر کم شدن تدریجی حجاب به چشم می خوردولی حتی تا اواخر قرن نوزدهم پوشاک محلی اکثر قریب به اتفاق اروپاییان،همچنان با پوشیدن سر و لباس بلند همراه بوده است.

از بررسی های تاریخی نتیجه می گیریم که اصل پوشش،پیش از اسلام بوده است و اسلام فقط حد و مرز آن را مشخص کرده است به عبارت دیگر،اسلام این رسم یا عادت را که در برخی جامعه ها به گونة شدید یا ضعیف بوده است به حد اعتدال و حدود شرعی رسانده و آن را اصلاح و تعدیل کرده و جزو فرایض دینی قرار داده است تا ناهنجاری های اجتماعی و خانوادگی را که نتیجه افراط ها و تفریط ها در این زمینه بوده است،برطرف سازد.

 

 

اما محارم چه کسانی هستند؟

Ø    محام نسبی

Ø    محارم سببی

Ø    محارم رضاعی  

محارم نسبی

هفت دسته از بانوان بر هفت دسته از مردان محرم هستند و نمی توانند با یکدیگر ازدواج نمایند:

 

ردیف

برای مردان

ردیف

برای زنان

1

مادر(و مادربزرگ)

1

پدر(و پدر بزرگ)

2

دختر (و نوه های دختری)

2

پسر(و نوادگان پسری)

3

خواهر

3

برادر

4

دختر خواهر و نوادگان او

4

پسر برادر ونوادگان برادر

5

دختر برادر و نوادگان او

5

پسر خواهر و نوادگان خواهر

6

عمه (و عمه ی پدر و مادر)

6

عمو(و عموی پدر و مادر)

7

خاله (و خاله پدر و مادر)

7

دایی(و دایی پدر و مادر)

 

محارم سببی

ردیف

برای مردان

برای بانوان

1

مادر و مادر بزرگ زن

پدر و پدربزرگ شوهر

2

دختر زن(نا دختری) ونوه هایش*

پسر شوهر(نا پسری)

3

زن پدر(نامادری)

شوهر مادر(نا پدری)

4

زن پسر(عروس)

شوهر دختر(داماد)

*در صورتی که مرد با همسر خود آمیزش کرده باشد بنابرین تنها اجرای عقد برای محرمیت کافی نیست

 

محارم رضایی

کسانی که از راه شیرخوارگی با آن ها محرمیت پدید می آید،با شرایط خاصی محارم رضاعی محسوب می شوند و ازدواج با انان حرام است.

 

ردیف

افراد محرم به کودک شیرخواره

توضیح

1

خود زن شیر دهنده

مادر رضاعی

2

شوهر زن شیر دهنده

پدر رضاعی

3

پدر و مادر زن شیر دهنده و جد وجدة او

اگر چه پدر و مادر رضاعی زن باشند

4

فرزندان زن شیر دهنده

چه آنها که قبلاًبه دنیا آمده اند

و چه آنها که بعد به دنیا می آیند

5

نوه های آن زن و هر چه پایین روند

هر چند بچه های رضاعی آن زن باشند

6

خواهران و برادران آن زن

اگر چه رضاعی باشند

7

عمو و عمة آن زن

اگر چه رضاعی باشند

8

دایی و خاله آن زن

اگر چه رضاعی باشند

9

اولاد شوهر آن زن که شیر مال آن شوهر است

اگر چه رضاعی باشند

10

پدر و مادر و شوهر آن زن که شیر مال آن شوهر است

اگر چه رضاعی باشند

11

خواهر و برادر شوهر آن زن که شیر مال آن شوهر است

اگر چه رضاعی باشند

12

عمو و عمه و دایی و خالة شوهر آن زن که شیر مال آن شوهر است

 

 

·        شرایط کسانی که از راه شیر خوارگی با آن ها محرمیت پیدا می شود و ازدواج با آنان حرام است:

1.       شیر مادر محصول آمیزش حلال و شرعی باشد.

2.       کودک شیر را از راه مکیدن سینه بنوشد.

3.       بانوی شیرده زنده باشد.

4.       کودک شیرخوار در مدت دو سال از هنگام تولدش شیر خورده باشد؛یعنی قبل از این که دو سال از تولدش بگذردمنظور از دو سال 24 ماه قمری است.

5.       مقدرا شیرخوارگی به اندازه ای باشد که باعث رویش گوشت و محکم شدن استخوان کودک گردد ویا از نظر مدت،یک شبانه روز پشت سر هم و یا از نظر تعداد،پانزده مرتبة کافی بنوشد.

اگر یکی از این پنج شرط حاصل نگردد،محرمیت رضاعی تحقق نخواهد یافت.

 اگر زنی به کودکی شیر دهد،نه خودش و نه خویشانش به برادران و پدر کودک محرم نمی شوند.



 

شكر و سپاس بي كران خداوندي را كه بربندگان خويش منت نهاد و آنان را در وادي ظلمت واننهاد و با برانگيختن انبياء و نزول كتب آسماني،چراغ هدايت را فرا رهاشان برافروخت و عنايت و رحمت واسعه ي خويش را شامل حالشان ساخت و با تشريع قوانين و احكامي استوار در مجموعه اي به نام دين،راه درست زندگي كردن را به بشريت نماياند هر چند كه دست اندازي بشرِ گمراه در برخي كتب آسماني سبب شده است كه بسياري از حقايق، وارونه جلوه كند و بشر از دستيابي به قوانين حقيقي الهي محروم گردد،اما در آخرين و جامع ترين دين«اسلام» و كتاب مقدس آن«قرآن»كه از هرگونه تحريف وتغيير مصون مانده است،قوانين و احكام حقيقي الهي از جمله قوانين و احكام مربوط به زنان و حقوق آنان به گونه اي روشن و كاربردي بيان شده است، یکی از مسائلی که از دیر باز در بحث پیرامون مسائل زن  مورد سؤال وتحقیق بوده مسأله حجاب است و همین موضوع نیز باعث شد علامه شهید مرتضی مطهری با آن عظمت علمی کتابی پیرامون این موضوع با عنوان مسأله حجاب به رشته تحریر در آورده و پاسخی علمی و محققانه به شبهات ایجاد شده توسط مغرضان بدهد ما نیز در این مقاله کوتاه

 

برخی گمان می کنند که اسلام خواسته است زن همیشه پشت پرده و در خانه محبوس باشد و  بیرون نرود.

پوشش زن در اسلام این است که زن در معاشرت خود با مردان، بدن خود را بپوشاند و به جلوه گری و خودنمائی نپردازد.

آیات مربوط به حجاب همین معنی را ذکر می کنند و فتوای فقها هم مؤید همین مطلب است.آیاتی که در این باره هست، چه در سورة مبارکه نور و چه در سوره مبارکه احزاب،حدودپوشش تماس های زن و مرد را ذکر کرده است.

پیشینه پوشش:

تاریخ باستان هر ملتی را که موردمطالعه قرار دهیم و حتی مجسمه ها و نقش ها و تصاویری که از ملل باستان بر جای مانده استاگر ببینیم متوجه خواهیم شد که حجاب همواره بودهو به تعبیر بهتر زن همواره در طول تاریخ سترو پوشش را با یک نوع الهام فطری برای محفوظ ماندن و بالابردن منزلت و موقعیت خود انتخاب کرده است.

آثار به جا مانده از انسان ها و تمدن های کهن ، نشانگر پیشینة تاریخی و دیرینة پوشش است و به اسلام اختصاص ندارد.

سه هزار سال قبل از میلاد،نقاش مصری تصویری کشیده است که دختران،تمام بدن و پسران نیمه ی پایین بدن خود را پوشانده اند.

نقش برجسته ای که در تل العمارنه(در استان اسیوط مصر)موجود است،مربوط به چهارده قرن پیش از میلاد تصویر ملکه را نشان می دهد که پوشش دارد. المنجد فی الاعلام ص419

نقش برجسته های معبدهای کارنالوس در موزة بریتانیا،کتیبة معبد زئوس در موزة برلین و مجسمه اونارلس در موزه ناپل نشان دهنده پوشش زنان آن دوره می باشد.مجسمه های زنان در این موزه ها از پوشش کامل برخوردارند و پیشینه برخی از آن ها به سه هزار سال پیش از میلاد می رسد. مجله پیام یونسکو اسفند 1369ص 32

زنان در یونان،روم،مصر و ایران باستان به ویژه زنان شهرنشین و ثروتمند خود را می پوشاندند و از نظر ها دور نگه می داشتند.

در یونان،زن هنگامی که از خانه بیرون می آمد، بدن و صورت خود را می پوشانید.

زنان آشوری به حجاب بدن و صورت و سر عادت داشتند.

در روم شرقی(بیزانس)حجاب شدیدتری رواج داشت.

در روسیه تا هنگام سلطنت پطر کبیر،حجاب معمول بود.

(پوشش در ادیان الهی)

در آیین زرتشت،یهودیت،مسحیت و اسلام،پوشش زنان،لازم شمرده شده است.احکام دینی،متن کتابهای مذهبی،آیین وآداب و سیرة عملی و پیروان ادیان الهی بهترین گواه است.

پوشش در آیین زرتشت:

مرکز بعثت آشور زرتشت،ایران بوده است و زنان ایران زمین از زمان مادها که نخستین ساکنان این دیار بودند،پوشش کاملی شامل پیراهن بلند چین دار،شلوار تا مچ پا و چادر و شنلی بلند بر روی لباس ها داشتند.این حجاب در زمان پارس ها (هخامنشیان،اشکانیان و ساسانیان)نیز رایج بوده است.

بنابراین در زمان بعثت و قبل و بعد از آن,زنان ایرانی از پوشش کامل برخوردار بودند...

روش عملی زنان زرتشتی،جامة ویژه زرتشتیان لزوم پوشاندن موی سر در مراسم عبادی و حرمت نگاه به زنان و پند و اندرزهای دینی،نشانگر تشریع حجاب در آیین زرتشت و بیانگر حد و کیفیت پوشش از دیدگاه انان است.

با توجه به متون تاریخی در زمان زرتشت، اگر چه زن با آزادی در محیط بیرون خانه رفت وآمد می کرده و یا همپای مردان به کار می پرداخته است، ولی این امور با حجاب کامل وپرهیز شدید از اختلاط های فسادانگیز همراه بوده است. حجاب در ادیان الهی ،علی محمدی آشنایی ص115

پوشش در آیین یهود:

در کتاب مقدس تورات و کتاب فقهی تلمود که آیین نامه زندگی (و کتاب دستورات دینی)یهودیان است،به صراحت،وجوب پوشش سر از نامحرمان در بیرون از خانه حتی برای گذر از راه مخصوص بین دو خانه،نهی از تشبیه زن به مرد و مرد به زن در نوع لباس پوشیدن،منع لمس و تماس و اختلاط با زنان بیگانه،پرهیز از آرایش و ناز و غمزه و به صدا در اوردن خلخال های پا که موجب عذاب الهی می گردد، بیان شده است.

پوشش در آیین مسیح:

مسیحیت نه تنها احکام شریعت یهود در مورد حجاب زنان را استمرار بخشید،بلکه در برخی موارد،آن را تشدید نمود. انجیل نه تنها در مواضع متعدد وجوب پوشش را تذکر داده است،بلکه در برخی از آیات خود کوشیده استعفاف درون را پشتوانه مستحکم حجاب برون قرار دهد.

در کتاب مقدس مسیحیان،آیاتی دربارة لزوم عفت و آراستگی زن به وسیلة حیا ، پرهیز از آرایش و زیورآلات،وجوب پوشاندن موی سر به ویژه در مراسم عبادی،داشتن وقار و دوری از نگاه به نامحرم آمده که کیفیت پوششی را که از نظر دینی واجب بوده است،بیان می کند.

سیره عملی زنان مسیحی که برطبق متون تاریخی ، در آن،استفاده از خمار،برقع و چادر در بیرون خانه و هنگام نماز،جزو ارکان اخلاق عیسوی محسوب می شد و اختلاط با مردان حتی در کلیسا ممنوع و آرایش و تزئین در روبندها مردود تلقی می شد،بهترین آیینة فرهنگ حجاب در دیانت مسیح می باشد.

کتاب های مصوّر پوشاک مسیحیان و ارامنة ایران در گذشته نزدیک نیز که جایگاه والای حجاب و کیفیت آن را در میان زنان مسیحی وارمنی به تصور کشیده،مارا به تأکید دیانت مسیح بر حفظ حجاب واقف می سازد. حجاب در ادیان الهی ،علی محمدی آشنایی ص74

پوشش در ایران باستان:

از مطالعه فرهنگ پوشش در دوران مادها و پارسی ها(هخامنشیان)چنین استفاده می شود که زنان دراین دوره علاوه بر لباسی های بلند نظیر مردان،به جای شنل از چادری استفاده می کردند که سرآنان را می پوشانده است،همچنین لباسشان از تجملات و تزیینات خاص به دور بوده و از اختلاط با نامحرمان و حضور در مجامع عمومی به شدت پرهیز می کردند. حقوق زن در اسلام – صدر ص56

در دورة اشکانیان نیز دارای حجابی کامل بوده اند،به طوری که لباس زنان پیراهنی بلند و گشاد و آستین دار و روی آن چادری هم به سر می کرده اند. دایرة المعارف ،فریدوجدی ج3ص335

فرهنگ پوشش در سایر ملل و تمدن ها:

حجاب زنان از عادات قدیمة تمدن ها ی بشری بوده است، البته در قبایل وحشی و غیر تمدن حجاب و حتی پوشش زنان وجود نداشته،مسلماً پیدایش حجاب از لحاظ حرمت زنان محترمه بوده و بعداً به تدریج صورت عفاف به خود گرفته و با آداب مذهبی اختلاط یافته است. دایرة المعارف ،فریدوجدی ج3ص335

زنان یونانی در دوره های گذشته صورت و اندامشان را تا روی پا می پوشاندند،این نوع حجاب(برای پوشاندن صورت)که شفاف و بسیار زیبا بود در جزیره کرس امرجوس و دیگر جزایر ساخته می شد.

زن های فنیقی نیز دارای حجاب های قرمز رنگ بودند،سخن در مورد حجاب در لابه لای کلمات قدیمی ترین مؤلفین یونانی نیز به چشم می خورد،حتی بنیلوب(همسر پادشاه "عولین" فرمانروای جزیره ایتاک)نیز با حجاب بوده است.زنان شهر ثیب دارای حجاب خاص بودند؛بدین صورت که حتی صورتشان را نیز با پارچه می پوشاندند این پارچه دارای دو منفذ بود که جلو چشمشان قرار می گرفت تا بتوانند ببیننددر ابرطاءاز موقع ازدواج حجاب را رعایت می کردند نقش های برجا مانده حکایت می کند که زنان سر را می پوشانده ولی صورت هایشان باز بوده است ولی وقتی به بازار می رفتند برآنان واجب بوده که صورت هایشان را نیز بپوشانندخواه باکره یا دارای همسر باشند.

حجاب در بین زنان سیبری و ساکنان آسیای صغیر و زنان ماد (و فارس و عرب)وجود داشته است.  پوشاک اقوام مختلف ،براون واشنایدر ترجمه یوسف کیوان شکوهی

بنابراین در عهد باستان،در میان یهودیان،مسیحیان،اعراب،یونانیان،اهالی رم،آلمان،خاور نزدیک و... پوشش زن به طور کل رعایت می شده است و همه ی زنان سر خود را نیز می پوشانده اند.از نیمه دوم قرن هیجدهم در اروپا آثاری مبنی بر کم شدن تدریجی حجاب به چشم می خوردولی حتی تا اواخر قرن نوزدهم پوشاک محلی اکثر قریب به اتفاق اروپاییان،همچنان با پوشیدن سر و لباس بلند همراه بوده است.

از بررسی های تاریخی نتیجه می گیریم که اصل پوشش،پیش از اسلام بوده است و اسلام فقط حد و مرز آن را مشخص کرده است به عبارت دیگر،اسلام این رسم یا عادت را که در برخی جامعه ها به گونة شدید یا ضعیف بوده است به حد اعتدال و حدود شرعی رسانده و آن را اصلاح و تعدیل کرده و جزو فرایض دینی قرار داده است تا ناهنجاری های اجتماعی و خانوادگی را که نتیجه افراط ها و تفریط ها در این زمینه بوده است،برطرف سازد.

 

 

اما محارم چه کسانی هستند؟

Ø    محام نسبی

Ø    محارم سببی

Ø    محارم رضاعی  

محارم نسبی

هفت دسته از بانوان بر هفت دسته از مردان محرم هستند و نمی توانند با یکدیگر ازدواج نمایند:

 

ردیف

برای مردان

ردیف

برای زنان

1

مادر(و مادربزرگ)

1

پدر(و پدر بزرگ)

2

دختر (و نوه های دختری)

2

پسر(و نوادگان پسری)

3

خواهر

3

برادر

4

دختر خواهر و نوادگان او

4

پسر برادر ونوادگان برادر

5

دختر برادر و نوادگان او

5

پسر خواهر و نوادگان خواهر

6

عمه (و عمه ی پدر و مادر)

6

عمو(و عموی پدر و مادر)

7

خاله (و خاله پدر و مادر)

7

دایی(و دایی پدر و مادر)

 

محارم سببی

ردیف

برای مردان

برای بانوان

1

مادر و مادر بزرگ زن

پدر و پدربزرگ شوهر

2

دختر زن(نا دختری) ونوه هایش*

پسر شوهر(نا پسری)

3

زن پدر(نامادری)

شوهر مادر(نا پدری)

4

زن پسر(عروس)

شوهر دختر(داماد)

*در صورتی که مرد با همسر خود آمیزش کرده باشد بنابرین تنها اجرای عقد برای محرمیت کافی نیست

 

محارم رضایی

کسانی که از راه شیرخوارگی با آن ها محرمیت پدید می آید،با شرایط خاصی محارم رضاعی محسوب می شوند و ازدواج با انان حرام است.

 

ردیف

افراد محرم به کودک شیرخواره

توضیح

1

خود زن شیر دهنده

مادر رضاعی

2

شوهر زن شیر دهنده

پدر رضاعی

3

پدر و مادر زن شیر دهنده و جد وجدة او

اگر چه پدر و مادر رضاعی زن باشند

4

فرزندان زن شیر دهنده

چه آنها که قبلاًبه دنیا آمده اند

و چه آنها که بعد به دنیا می آیند

5

نوه های آن زن و هر چه پایین روند

هر چند بچه های رضاعی آن زن باشند

6

خواهران و برادران آن زن

اگر چه رضاعی باشند

7

عمو و عمة آن زن

اگر چه رضاعی باشند

8

دایی و خاله آن زن

اگر چه رضاعی باشند

9

اولاد شوهر آن زن که شیر مال آن شوهر است

اگر چه رضاعی باشند

10

پدر و مادر و شوهر آن زن که شیر مال آن شوهر است

اگر چه رضاعی باشند

11

خواهر و برادر شوهر آن زن که شیر مال آن شوهر است

اگر چه رضاعی باشند

12

عمو و عمه و دایی و خالة شوهر آن زن که شیر مال آن شوهر است

 

 

·        شرایط کسانی که از راه شیر خوارگی با آن ها محرمیت پیدا می شود و ازدواج با آنان حرام است:

1.       شیر مادر محصول آمیزش حلال و شرعی باشد.

2.       کودک شیر را از راه مکیدن سینه بنوشد.

3.       بانوی شیرده زنده باشد.

4.       کودک شیرخوار در مدت دو سال از هنگام تولدش شیر خورده باشد؛یعنی قبل از این که دو سال از تولدش بگذردمنظور از دو سال 24 ماه قمری است.

5.       مقدرا شیرخوارگی به اندازه ای باشد که باعث رویش گوشت و محکم شدن استخوان کودک گردد ویا از نظر مدت،یک شبانه روز پشت سر هم و یا از نظر تعداد،پانزده مرتبة کافی بنوشد.

اگر یکی از این پنج شرط حاصل نگردد،محرمیت رضاعی تحقق نخواهد یافت.

 اگر زنی به کودکی شیر دهد،نه خودش و نه خویشانش به برادران و پدر کودک محرم نمی شوند.



 
حدیث هفته
آثار تقوا
قال الامام الحسین (ع) : 
اوُصیکُم بِِِتَقوَی الله فَاِنَّ اللهَ قَد ضَمِنَ لِمَن اِتَّقاهُ اَن یُحَوِّلَهُ عَما یَکرَهُ ِالی ما یُحِبُّ ، وَیَرزِقُهُ مِن حَیثُ لایَحتَسِبُ.(صحیفة الحسین، ص 232)
شما رابه تقوای الهی وترس از خدا سفارش می کنم ، زیرا خداوند برای کسی که تقوای الهی داشته باشد ضمانت کرده ، که حالش را از آنچه کراهت وناخوش دارد ، به آنچه که دوست می دارد ، تغییردهد واز آنجایی که گمان نمی برد ، روزی اش را فراهم سازد.

 


پیام هفته
نماز وتنظیم میدان مغناطیسی بدن :
ازتصاویر میدان مغناطیسی زمین پیداست اگر انسان در هر قسمت از زمین بایستد میدان مغناطیسی بدنش بر میدان مغناطیسی زمین منطبق می شود وهنگامی که در حال نماز خواندن است   میدان مغناطیسی بدنش منظم می شود.
سجده از سکته  پیشگیری می کند!
آیا می دانید سجده فشار خون را پائین میآورد وهر چه زمان سجده طولانی تر باشد به همان نسبت فشار خون نیز کاهش می یابد انسان در طول روز به پوشش جوی مقداری ازانرژی  «الکترواستیک» رابارگیری می کند که بر دستگاه عصبی وی فشار می آورد وباید از آن رهایی یابد گفتنی است در هنگام سجده وتماس داشتن با زمین این حجم از انرژی از انسان دفع می شود.  
     
 حدیث هفته
رستگاران حقیقی


قال الحسین علیه السلام: اِعلَمُو اَنَّ الدُّنیا حُلوُها وَ مُرُّها حُلمُ و الاِنتِباهُ فی الاخرة وَالفائِزُ مَن فازَ فیها و الشُقیُّ مَن فازَ فیها! (بحارالانوار، ج 11، ص 149نهج الشهاده ص 169)
بدانید که شیرینی و تلخی دنیا ، خواب و رؤیایی بیش نیست ، و آگاهی و بیداری واقعی در آخرت است ، آن کس که در آنجا به رستگاری رسد ، رستگار و خوشبخت است ، و آنکه در آنجا گرفتار عذاب الهی شود ، تیره روز و بدبخت است.


 حدیث هفته
  

 

 


مال سودمند
قال الحسين :
مالُكَ اِن يَكُن لَكَ كُنتَ لَهُ مُنفِقاً ! فَلا تُبقِهِ بَعَدكَ فيَكَنُ ذَخيرَةً لغَِيركَ و تكونُ اَنتَ المُطالَبُ بِهِ المَأخُوذُ بِحِسابِهِ واعلَم اَنَّكَ لاتَبقي لَهُ ولا يَبقي عَليكَ فَكُلهُ قَبلِ اَنَ يَأَكُلَكَ  (بحار الانوار، ج 71 ،ص 357)

مال تو اگر براي توباشد آن را انفاق خواهي كرد!بنابراين آن را براي كساني ديگر،پس از خود مگذار كه سرمايه غير تو مي شود در حاليكه آن را از تو مي خواهند وحساب آن را از تو مي كشند وبدان كه تو براي حفظ مالت نمي ماني ومال تو هم به تو وفا نخواهد كرد پس از آن استفاده كن ودر مسير رضاي حق مصرف نما پيش از آنكه مرگت فرا رسد ومال تورا بخورد!
                                                            
حدیث هفته
 
برترين سرمايه

  قال الحسين : عبِادَالله!اِتَِّقُوا اللهَ وَكُو نُوا مِنَ الدُّنيا عَلي حَذَرٍ!فَاِنَّ الدُّنيا لُوبَقِيَت لِاَحَدٍ اَو بَقِيَ عَلَيها اَحَدٌ لَكانَتِ الاَ نبياءُ اَحَقُّ بِالبَقاء وَاَولي بِالرِّضا،واَرضي با لقَضاءِ غَيرُ اَنَّ اللهَ تعالي خَلَقَ الدُّنيا لِلبَلاءِ وَخَلَق اَهلََها لِلفناءِ، فَجديدُها بالٍ،وَ نَعيمُها مُضمَحِلٌّ وَسُرورُها مُكفَهِرٌّ، والمَنزل بُلغَةٌ،والدّارُ قَلعَةٌ  (مسند الامام الشهید،ج3،ص150؛ تاریخ ابن عساکر،شرح حال امام حسین،ص215)
بندگان خدا! از خدا پروا كنيد واز دنيا بر حذر باشيد چراكه اگربنا بود دنيا براي كسي باقي  بماند يا كسي براي هميشه در دنيا باشد پيامبران براي ماندن در دنيا ازهمه سزاوار تر بودند وجلب رضايت آنها (به ماندن در دنيا)مقدم تر وچنين حكمي (براي خداوند)پسنديده تر بود، وحال آنكه مي دانيد كه چنين نيست،زيرا خداوند متعال دنيا را جايي براي آزمايش ومردمانش را براي از بين رفتن،آفريده است بنابراين تازه هايش كهنه وزوال پذيرونعمت هايش نابودشدني است وشادي هايش به غم تبديل مي گردد،وجايگاه وايستگاهي كوتاه مدت وخانه اي كم ارزش وپَست است.

حدیث هفته

نعمت گره گشايي

قال الحسين :
اِعلَمُوا اَنَّ حَوائِجَ النّاسِ اِلَيكُم مِن نِعَمِ اللهِ عَلَيكُم فََلا تَمِلُّواالنِّعَمَ فَتَحوَّلَ اِلي غيرُكُم فَتَعُودُ نَقِماً! (الفصول المهمه ص 178)

 بدانيد كه حاجت ها ونيازهاي مردم كه به سوي شما مي رسد وشما مي توانيد آنها را بر آورده نماييد از نعمت هاي الهي است که به شما عنايت شده ! بنابراين،از اين نعمت ها ملول ورنجيده خاطر نشويد وآنها را به ديگري مسپاريد كه دچار قهر وعذاب الهي مي شويد.
 حدیث هفته
صبر وتسليم

قال الحسين  :اِصبِر علي ما تَكرَهُ فيما يُلزِمُكَ الحَقُّ وَاصبِر عَمّا تُحبُّ فيما يَدعُوكَ اليهِ الهَوي (نزهة الناظر و تنبیه الخاطر ،ص85؛اصول کافی ،ج1،ص302)
برآنچه خوشايند تو نيست اما خداوند تورا به آن ملزم كرده،صبوري نما وبرآنچه كه دوست داري امّا هواي نفست تو را به آن فرا مي خواند واز خدا دور مي سازد بپرهيز.


حدیث هفته 
استفاده از فرصت      
توجه به سلامتی جسم

قال الحسين  : با دِروُا بصِحَّةِ الاَ جسامِ فيِ مُدَّةِ الاَعمارِ،كَاَنَّكُم بِبَغتاتٍ طَوارِقُه (تحف العقول،ص243)
براي حفظ سلامت خود بكوشيد واز فرصت سلامت خود در مدت باقيمانده زندگي تان براي رسيدن به كمال وسعادت وخوشبختي استفاده كنيد كه شمادر مسير حوادث ناگهانی قرار داريد.

حدیث هفته
بصيرت در عمل

قال الحسين  :اِعمَل عَمَلَ رَجُل ٍ يَعلَمُ اَنَّهُ مَأخوذٌ بِالاِجِرامِ، مَجزِيٌّ بِالاِ حسانِ  (صحیفةُ الحسین،ص324، بحارالانوار ج78،ص127)


همانند بنده اي رفتار كن كه مي داند به گناه وخطا كاري خود گرفتار وكيفرمي شود وبه نيك رفتاري خود پاداش دريافت مي كند.

حدیث هفته
تلاش ورهايي
قال الحسين  :اِتَّقُوا اللهَ !وَجِدُّوا فِي الطَّلَبِ وَ الهَرَبِ (تحف العقول ،ص408)
اي بندگان خدا!تقواي الهي را پيشه خود سازد وپيوسته در به دست آوردن كمال وسعادت كوشا باشيد وبراي رهايي از عذاب الهي وسقوط در درّه هاي هولناك بدبختي، جديّت وتلاش نماييد.


حدیث هفته
موعظه واندرز
قال الحسين  :اِنَتفِعوُا بِالمَواعِظِ! فَكَفي بِاللهِ مُعتَصِماً وَ نَصيراً وَ كَفي بِالكتِابِ حَجيجاً وَخَصيماً وَكَفي بِالجَنَّةِ ثَواباًوَكَفي بِالنّارِعِقاباً وَ وِبالاًَ  (تحف العقول ،ص410)
اي مردم!از مواعظ ونصايح بهره گيريد. پس همين كافي است كه خدا نگهدار وياور وپشتيبان!وكافي است كه قرآن حجت وراهنماي انسان !وكافي است كه بهشت،ثواب عمل انسان هاي نيكو كار!وكافي است كه آتش جهنم ،عذاب وكيفر بد كاران باشد                                                  
حدیث هفته 
رعايت اولويت

 

قال الحسين  :اِذا اَضَرَّتِ النَّوافِلُ بِالفَريضَةِ فَارفُضُوها (تحفت العقول،ص408)

هر گاه انجام مستحبات ،به واجبات آسيب برساندآنهارارها كنيدوبه انجام واجبات همت گماريد

حدیث هفته

انديشه وتدبير

 

قال الحسين  : يا بنَ آدم! تَفَكَّّر،وَقُل اَينَ مُلُوكُ الدُّنيا وَ اَربابُهَاَ الَّذينَ عَمَّرُوا خَرابَها وَاحتَفِرُوا اَنهارَها غَرَسُوا اَشجارَها وَمَدَّنوا مَدائِنَها فَفارَقُوها وَ هُم كارِهُون! وَ وَرِثَها قُومٌ آخَرُون وَنَحنُ بِهِم عَمّا قَليلٍ لا حِقُون (بلاغة الحسین،ص33)
اي فرزند آدم ! بينديش وبگو،پادشاهان ودنيا طلبان كجا رفتند؟همانان كه خرابه هاي دنيا را آباد ساخته ونهرها جاري كرده ودرخت ها كاشتند وشهرها بنا كردند وسرانجام از آن جدا گشته در حالي كه خوش نداشتند آن ها را براي ديگران واگذاردند وگروهي ديگر وارث آنان شدند،ما نيز به زودي به آنان مي پيونديم.

حدیث هفته
راهي به سوي گناه!
قال الحسين  :
اِفعَل خَمسَةَ اَشیاء وَاذنِب ماشِئتَ!          فأوَّلُ ذلِكَ: لا تَأ كُل رِزقَ اللهِ وَاذنِب ما شِئتَ.          والثّاني:اُخرُج مِن وِلايةِ اللهِ واذنِب ما شِئتَ         الثّالثُ:اُطلُب مُوضِعاً لايراكَ اللهُ فيه وَاذنِب ما ِشئتَ.           وَالرّابِعُ:اِذا جاءَ مَلَكُ الموتِ لِيَقبضَ رُوحَكَ فَادفَعهُ عَن نفسِكَ وَاذنِب ما شِئتَ.             والخامِسُ:ٳذا أدخَلَكَ ما لِكُ فِي النّار فَلا تَدخُل في النّارِ وَاذنِب ما شِئت؛(بحارالانوار،ج75،ص126)    
امام حسين  در پاسخ به كسي كه از حضرتش راهي براي ارتكاب گناه جست وجو مي كرد بي آنكه عقوبت الهي دامنگيرش شود!فرمود:
پنج كار را انجام بده وآن گاه هر چه مي خواهي گناه كن!
اول: روزي خدا را نخور سپس هرچه مي خواهي گناه كن.
دوم: از قلمرو حكومت خدا بيرون برو!آن گاه هر چه مي خواهي گناه كن.
سوم: جايي را انتخاب كن كه خداوند تورا نبيند،آن گاه هر چه مي خواهي گناه كن.
چهارم: وقتي عزرائيل (فرشته مرگ)براي گرفتن جان تو آمد او را از خود بران،آن گاه هر چه مي خواهي گناه كن.
پنجم: زماني كه مالك دوزخ تورا بسوي آتش مي برد،در آتش وارد مشو،آن گاه هر چه مي خواهي گناه كن.
شخص اندكي به فكر فرو رفت واز سؤالش شرمنده شد ودر برابر پاسخ هاي امام حسين  چاره اي جز توبه وتصميم بر ترك گناه نداشت!


حدیث هفته
  نهي از ادّعاي بي جا

 

قال الحسين  لِرَجُلٍ قالَ:يَابنَ رَسُولُ الله اَنَا مِن شيعَتِكُم:اِتّقِ اللهَ وَ لا تَدَّعِيَنَّ شَيئاً!يَقُولُ اللهُ:كَذبِتَ وَ فَجَرتَ فِي دَعواكَ!اِنَّ شيعَتُنا مَن سَلُمَت قُلُوبُهُم مِن كُلِّ‌غِشٍّ وَ غَلٍّ وَدَغَلٍ وَلكِن قُل اَنَا مِن مَوالِيكُم وَ مُحِبّيكُم؛(تفسیر الامام العسکری،ص309؛بحارالانوار،ج68،ص156)
سيّد الشّهدا در پاسخ به شخصي كه به آن حضرت گفته بود: اي فرزند رسول خدا من از شيعيان شما هستم!فرمودند:از خدا بترس وچيزي را ادّعا مكن كه خداوند تو را در ادعايت دروغگو وخائن خطاب كند! همانا قلوب شيعیان ما از هرگونه خدعه وخيانت وكينه، پاك وسالم است،بلكه بگو من از دلدادگان و علاقه مندان شما خاندان عصمت وطهارت هستم.

حدیث هفته
قبر وعبرت
قال الحسين  حِينَ رَأَي القُبُورَ: مَا أحسَنَ ظَوَاهِرَهَا وَٳنَّمَا الدَّوَاهِي فِي بُطُونِهَا،فَاللهَ،عِبَادَاللهِ!
لا تَشغَلُوا بِالدّ ُنيَا،فَاِنَّ القَبرَ بَيتُ العَمَلِ فَاعمَلُوا وَلا تَغفُلُوا،ثُمَّ أنشَدَ :
يَا مَن بِدُ نيَا اِشتَغَلَ    قَد غَرَّ هُ طُولُ الأ مَلِ
 اَلمَوتُ يَأتِي بَغتَةً  وَ القَبرُ صُندُوقُ العَمَلِ
حضرت سيد الشهدا هنگام مشاهده ی قبور فرمودند:چقدر ظاهرآنها زيباست! در حاالي كه مصايب وشدايد در درون آنها نهفته است.پس اي بندگان خدا!از خدا بترسيد وبه ظواهر فريبنده ی دنيا مشغول نشويد،زيرا قبر خانه ی عمل است،پس در عمل كوشا باشيد واز آخرت غفلت نورزيد،سپس حضرت اين اشعار را خواند:  اي كه به دنيا مشغولي وآرزوهاي بلند تورا فريفته است!مرگ ناگهان از راه مي رسد وقبر صندوق عمل است. (احقاق الحق ج 11 ص628)

حدیث هفته
انصاف

قال الحسين  :لا تَقُولَنَّ فِي اَخيكَ المُؤمِنِ اِذا تَواري عَنكَ اِلّا ما تُحِبُّ اَن يَقُولَ فيِكَ اِذا تَوارَيتَ عَنهُ (بحارالانوار ج78 ص 127)
هرگز در غياب برادر ديني ات سخن مگو، مگر آن سخني كه دوست داري او در غياب تو بگويد(يا دوست داري در غيابت گفته شود).


 حدیث هفته
پرهيز از ظلم


قال الحسين  :اِيّاكَ وَظُلمَ مَن لا يَجِدُ عَلَيكَ ناصِراً اِلاّ الله عَزَّ وَ جَلَّ (بحارالانوار ج 78 ص118 و تحف العقول ص 251)
از ظلم كردن به كسي كه در برابر تو ياور و پشتيباني غير از خداوند صاحب عّزت و جلالت ندارد بپرهيز!                                 
حدیث هفته
نهي از منكر


قال الحسين  : لا يَنبَغي لِنَفس ٍ مُؤمَنةٍ تَري مَن يَعصَی اللهَ فَلا تُنكِرُ عَلَيهِ (کنزالعمّال ج3 ص85)
سزاوار نيست انسان مؤمن كسي را بنگرد كه نا فرماني خداوند را مي كند ونهي از منكر ننمايد!


حدیث هفته
كنترل زبان

قال الحسين :لا تَقُولُوا بِاَلسِنَتِكُم ما يَنقُصُ عَن قَدركُم 
چيزي  كه از ارزش ومنزلت شما       مي کاهد به زبان نياوريد       (جلاءالعیون ج2 ص205 و نفس المهموم ص355)

حدیث هفته
عزّت نفس

قال الحسين  :لا تَرفَع حاجَتَكَ اِلّا اِلي اَحَدٍ مِن ثِلاثَةٍ:اِلي ذي دينٍ اَو مُروَّةٍ اَو حَسَبٍ. فَاَمّا ذُو الدّينِ فَيَصُونُ دينُهُ وَاَمّا ذُو المُرُوَّةِ فَاِنَّهُ يَستَحيي لِمُرُوَّتِهِ وَ اَمّا ذُو الحَسَبِ فَيَعلَمُ اَنَّكَ لَم تَكرَهُ وَ جَهَتُكَ اَن تَبذُلَهُ لَهُ فِي حا جَتِك فَهُو يَصُونُ وَجَهَك اَن يَرُدَّ كَ بِغَيرِ قَضاءِ حا جتِكَ!       (تحف العقول ص245)
هرگز دست حاجت پيش كسي درازنكن مگر آن كسي كه يكي از اين سه گروه باشد:
1- ديندار     2- جوانمرد          3- از تباري شريف وبا شخصيت
زيرا انسان ديندار،دينش او را حفظ مي كند وانسان جوانمرد به خاطر جوانمرديش حيا مي كند و انساني كه شريف است مي داند كه تو ناپسند نمي شمردي كه براي خواستن حاجت از او آبرويت را در مقابلش بريزی،پس آبرويت را حفظ مي كند و بدون پاسخ تورا بر نمي گرداند.                              

حدیث هفته
كلام بي مورد

قال الحسين بن علي   يَوماًلاِبنِ عباس :
باَبنَ عَبّاس!لا تُكَلِّمَنَّ فيما لا يُعنيك فَاِنّني اَخافُ عَلَيكَ فيهِ الوِزرَ.ولا تُكَلِّمَنَّ فيما يُعنيك حَتّي تَري لِلكَلامِ مُوضِعاً،فَرُبَّ مُتِكَلِّمٍ قَد تَكَلَّمَ بِحَقٍّ فَعيبَ.(اعلام الدین ص145 کنزالفوائد ص194)
روزي امام حسين  به ابن عباس فرمود: سخني مگو كه به تو مربوط نمي شود،زيرا از پيامدهاي منفي آن براي تو نگرانم!    سخني را كه به تو مربوط مي شود جز در جاي مناسبش مگو،زيرا چه بسا گوينده اي كه حق را نابجا گفت و مورد عيب جويي وشماتت مردم قرار گرفت.

 

 

 

 

 

 


حدیث هفته
نهي از مجادله

قال الحسين  :لا تُمارِيَنَّ حَليماً ولا سَفيهاً،فَاِنَّ الحَليمَ يُقليكَ،وَالسَّفيهَ يُرديكَ! (صحیفة الحسین ص 344)
  با دو گروه(بردباروگستاخ)بگو مگو ويك ودو مكن ،زيرا حليم نسبت به تو نفرت يافته واز تو جدا مي شود وگستاخ بي خرد  تو را آزار مي دهد وخوار وپست مي سازد

حدیث هفته
بهاي انسان

قال الحسين  :لَيسَ لِاَ نفُسِكُم ثَمَنٌ الّا الجَنّةُ فَلا تَبيعُوها بِغَیرِها فَاِنّهُ مَن رَضِيَ مِنَ اللهِ بِالدُّنيا فَقَد رَضِيَ بِالخَسيسِ؛(الانوار البهیه ص43)
براي وجود شما بهايي غير از بهشت نيست پس آن را به كمتر از آن مفروشيد!زيرا بي ترديد اگر كسي به دنيا راضي وبه آن خشنود شود واز خدا ببرد قطعاً به چيز پست وبي ارزشي ،راضي ودلخوش گرديده است.

حدیث هفته
خوف از خدا

 

قال الحسين  : لا يَأمَنُ يومَ القيامةِ اِلّا مَن خافَ اللهَ فِي الدنيا
(بحارالانوار ج 44ص192)

هيچ كس روز قيامت در امان نيست مگر آنكه در دنيا ترس از خدا رادر دل داشته باشد.

 


حدیث هفته
شادي حقيقي

قال الحسين  : لا تَفرَح اِلا بما نِلتَ مِن طاعَةِالله تَعالي
جز به فرمانبرداري خدا شادمان مشو
(جز به آنچه در مقام طاعت وبندگي خدا انجام داده اي خوشحال مباش)

 

حدیث هفته
وارستگي از دنيا

قال الحسين  : لا تَغُرَّنَّكُم هذهِ الدَّنيا ،فَاِنَّها تَقطَعُ‌ رَجاءَ مَن رَكَنَ اِلَيها،وَ تَخيبُ مَن طَمَعَ فيها (مناقب ابن شهر آشوب ج4ص100)
اي مردم:دنيا ومظاهر فريبندۂ آن شما را نفريبد،چرا كه هر كس به آن دل ببندد و تكيه كند،رشته اميدش بگسلد و هر کس در درآن طمع ورزد،مأيوس شود!

حدیث هفته
پرهيز از هواي نفس


قال الحسين  : اِتَّقُوا هذِهِ الاَ هواءَ التي جِماعُها الضَّلالَةُ و ميعادُهَا النّارُ  (موسوعه کلمات الامام الحسین ص848احقاق الحق ج11ص591)
از هواهاي نفساني بپرهيزيد كه حاصل آن گمراهي وسرانجام آن آتش جهنم است

 حدیث هفته
پرهيز از خود فراموشي

 

 

 


قال الحسين  : اِيّاكَ اَن تَكُون مِمَّن يَخافُ عَلي العِبادِ من ذُنُوبِهم وَيَأمنُ العُقُوبَةَ من ذَنَبِهِ ،فانَّ اللهَ تَبارَكَ وَتَعالي لا يَخدَعُ عَن جَنَّتِهِ  و لا يُنالُ الّا بطاعتِهِ ٳن شاء الله!               
(صحیفة الحسین (ع) ص232)

بترس از اين كه از كساني باشي كه بندگان خدا از عقوبت گناهان اوبیم و هراس دارند ،       در حالی که خود او از كيفر عقوبت گناه خويش ،آسوده خاطر است،زيرا خداوند تبارك وتعالي درباره بهشتش گول نمي خورد!كسي را از بهشت محروم نمي كند وكسي را بر خوردار از نعمت هاي خود نمي كند مگر بواسطه ی عبادت وبندگي خود.
حدیث هفته
پرهيز از غيبت
قال الحسين : لِرَجُلٍ اِغتابَ عِندَهُ رَجُلاً:يا هَذا!كُفَّ عَنِ الغََيبَةِ فَاِنََّها اِدامُ كِلابِ الّنار
 (تحف العقول ص175)
امام حسين  ضمن مخالفت با شخصي كه نزد او از كسي غيبت مي كرد،فرمود:              اي مرد ! زبانت را از غيبت باز دار كه غيبت كردن، لقمه (وخورشت) سگهای دوزخ است.

نماز وداع بخوانيم!
قالَ اَلنَبِيُّ (صلي الله عليه وآله):
صَلِّ صَلوةَ مُوَدّعٍ  فَاِذا دَخَلْتَ فِي الصَّلوةِ فَقُلْ: هذا آخِرُ صَلوتي مِنَ الدُّنيا،وَ كُنْ كَاَنَّ الْجَنَّةَ بَيْنَ يَدَيْكَ وَ النّارَ تَحْتَكَ وَ مَلَكَ الْمَوْتِ وَرائَكَ وَ الاَنْبِياءَ عَنْ يَمينِكَ وَ المَلائِكَةَ عَنْ يَسارِكَ وَالرَّبَ مُطَّلِعٌ عَلَيْكَ مِنْ فَوِقِكَ،فَانْظُرْ بَيْنَ يَدَيْ مَنْ تَقِفُ وَ مَنْ تُناجي وَ مَنْ يَنْظُرُ اِلَيْكَ؟!
پيامبر اكرم(ص) فرمودند:(هرگاه خواستی نماز بخوانی) نماز وداع بخوان،پس هنگاميكه به نماز واردشدي بگو: اين آخرين نمازمن دراين دنياست،وباش(تصور كن)مثل اينكه بهشت پيش رويت،جهنم زير پايت،فرشته مرگ(عزرائيل)پشت سرت،پيامبران طرف راستت،ملائكه طرف چپت وپروردگارت ازبالا(براعمالت)مطّلع است، پس دقت كن و ببين پيش چه كسي ايستاده اي و با چه كسي مناجات مي كني وچه كسي به تو نظرمي كند؟!
(منبع: سرمايه سخنوران صفحه 307)                
امام صادق علیه السلام فرمودند : 
احکام دین را یاد بگیرید ومانند اعراب زمان جاهلیت از احکام خدا بی خبر نمانید ؛
سپس افزودند : کسی که احکام الهی را یاد نگیرد ، خداوند در روز قیامت هرگز به او نظرلطف نمی افکند وبر پاکیزگی اعمالش صحه نمی گذارد.



 

::: با خواندن این مقاله تايپیست حرفه ای شوید ::::

روش تايپ 10 انگشتي با صفحه کليد

در اين گفتار به اختصار روش تايپ 10 انگشتي آموزش داده مي شود. همانطور كه مي دانيد، تايپ ده انگشتي مهارتي است كه به شما امكان مي دهد تا بدون نگاه كردن به صفحه كليد، با سرعتي بيش از 5برابر افراد عادي (180حرف در دقيقه) تايپ نماييد.

ارزش و اهميت تايپ ده انگشتي
مدت دوره آموزش تايپ حرفه اي، به طور معمول در آموزشگاه هاي فني و حرفه اي 4 ماه است كه گاهي بيشتر نيز مي شود. اما معتقدم كه جهت آموزش اين مهارت به افرادي كه واقعاً انگيزه و پشتكار يادگيري آن را داشته باشند، يك جلسه نيز كافي بوده و بعد از آن در صورتي كه تمرين مرتب و مكرر كنند، به مرور زمان در حد تايپيست هاي حرفه اي آموزش ديده ظاهر خواهند شد.

قدم اول
به صفحه كليد نگاه كنيد. دو تا از دكمه هاي صفحه كليد روي خود برجستگي هاي كوچكي دارند كه وجود آنها كمك مي كند تا موقعيت اين دو دكمه را حتي در تاريكي يا بدون نگاه كردن نيز بتوان پيدا كرد. دكمه هاي مذكور، حروف F و J مي باشند. انگشت اشاره دست راست خود را روي حرف F و انگشت اشاره دست چپتان را روي حرف J بگذاريد.

قدم دوم
دو انگشت سبابه خود را روي دكمه SPACE مستقر نموده و 6 انگشت باقيمانده را به ترتيب روي دكمه هاي كنار حروف F و J بگذاريد. (البته بدون فشردن دكمه ها) با مستقر شدن دستتان در اين حالت، موقعيت تمامي ديگر كليدها، نسبت به اين  8 كليد رديف وسط، قابل دسترس مي باشد. اين 8 دكمه را كليدهاي خانه (HOME KEYS) مي نامند. 
لازم به يادآوري است كه علت مرتب نبودن دكمه هاي صفحه كليد به ترتيب الفبايي، آرايش آنها به ترتيب ميزان كارايي است. 8 كليد خانه، پركاربردترين حروف صفحه كليد به شمار مي روند. 
 

قدم سوم
براي تايپ كردن، هر كليدي را كه مي خواهيد فشار دهيد بايد از ميان 8 انگشت رديف وسط، فقط يك انگشت كه به آن دكمه نزديكتر است از جاي خود بلند شده، كليد مذكور را فشرده و دوباره به جاي خود بازگردد. پس از بازگشت انگشت به موقعيت اوليه، انگشت بعدي جهت فشردن دكمه بعدي از جاي خود بلند شده، دكمه را فشرده و به جاي خود باز مي گردد. همينطور، هر دكمه اي را كه مي خواهيم فشار دهيم، فقط يك انگشت براي فشردن آن از جاي خود حركت كرده، آن كليد را فشرده و دوباره به جاي خود باز مي گردد.

شروع تايپ سرعتي به روش صحيح:
به عنوان شروع، دست خود را به روش گفته شده روي كليدهاي مبنا گذاشته و هر يك از كلمات زير (يا ديگر كلمات دلخواه) را در برنامه WORD به قدري تايپ كنيد كه احساس نماييد نوشتنشان (بدون نگاه به صفحه كليد) برايتان آسان شده است. هر كلمه، حدوداً دو خط.

الف) تمرين با حروف رديف وسط:
سم، كشك، گك، ات، لب، شك، 
بات،بابا ،الب، شبي، ياس، سال، لاك، 
كمال، شيما، مينا، امشب، لك لك، نم نم

ب) تمرين با حروف رديف وسط و بالا:
ضش، صس، ثي، قب، فب، چك، جك، حك، خم، هن، عت، غت 
ضامن، صبا، ثمين، قليان، فلفل، چنگك، جنگل، خلاص، هميشه، علما، غلام 
فسنجان، فسقلي، فكستني، ثنايي، قلقلي، قشنگ، عقاب، خفن، خنك

پ) تمرين با حروف رديف هاي وسط، بالا و پايين:
ظش، طس، زي، رب، ذب، /ك، .م، ون، ئت، دت، زكي، رشت، دادار 
ظله، طشت، زورو، رب انار، بند رخت، ظالم، طالبي، زنبور، روزي، ذليل، دهكده، نائب،آبله 
(نكته1: جهت نوشتن حرف آ كليدهاي SHIFT+H را بفشاريد.) 
(نكته2: كليد SHIFT همواره با انگشت كوچك دست مخالف دستي كه حرف مربوطه را مي زند فشرده مي شود) 
ملاحظه، كبوتر، آشكار

قدم چهارم :
در شروع كار، ممكن است اجراي اين روش، كمي برايتان دشوار بوده و يا احساس كنيد روش كندي است. اما فراموش نكنيد كه به مرور زمان آنقدر در اين كار ماهر خواهيد شد كه سرعت نوشتنتان با صفحه كليد چندان فرقي با سرعت نوشتن با خودكار نخواهد داشت. 
تمارين مربوط به كليدهاي اعداد، در اينجا آورده نشده، اما جهت اطلاع از انگشت متناظر با هر عدد، به رنگ دكمه ها در شكل زير دقت نماييد. (كليدهاي همرنگ با انگشت مشابهي فشرده مي شوند) 
 
ممكن است با بلند شدن يك انگشت، انگشت ديگري نيز به طور غير ارادي از جاي خود بلند شود، اما اين موضوع ايرادي نداشته و مهم اين است كه حتماً پس از فشار دادن دكمه مورد نظر، هر دو انگشت به جاي اوليه خود باز گردند.

كليات ماجرا
كليات ماجرا همين بود. اما يادتان باشد كه ميزان سرعت و مهارت شما در تايپ كامپيوتري فقط و فقط بستگي به ميزان تمرين و تجربه تان خواهد داشت. چنانچه زماني برسد كه بتوانيد 180حرف در دقيقه تايپ كنيد (با احتساب كسر 5حرف به ازاي هر غلط) يعني شايستگي دريافت مدرك بين المللي اين رشته را داشته و از نظر سازمان فني و حرفه اي كشور، يك تايپيست حرفه اي به شمار مي آييد. 
با مراجعه بهاين لينک مي توانيد نرم افزارهاي مرتبط با تايپ را دانلود نماييد.

منبع : يزد فاوا و وب سايت فن آوري اطلاعات



 

::: با خواندن این مقاله تايپیست حرفه ای شوید ::::

روش تايپ 10 انگشتي با صفحه کليد

در اين گفتار به اختصار روش تايپ 10 انگشتي آموزش داده مي شود. همانطور كه مي دانيد، تايپ ده انگشتي مهارتي است كه به شما امكان مي دهد تا بدون نگاه كردن به صفحه كليد، با سرعتي بيش از 5برابر افراد عادي (180حرف در دقيقه) تايپ نماييد.

ارزش و اهميت تايپ ده انگشتي
مدت دوره آموزش تايپ حرفه اي، به طور معمول در آموزشگاه هاي فني و حرفه اي 4 ماه است كه گاهي بيشتر نيز مي شود. اما معتقدم كه جهت آموزش اين مهارت به افرادي كه واقعاً انگيزه و پشتكار يادگيري آن را داشته باشند، يك جلسه نيز كافي بوده و بعد از آن در صورتي كه تمرين مرتب و مكرر كنند، به مرور زمان در حد تايپيست هاي حرفه اي آموزش ديده ظاهر خواهند شد.

قدم اول
به صفحه كليد نگاه كنيد. دو تا از دكمه هاي صفحه كليد روي خود برجستگي هاي كوچكي دارند كه وجود آنها كمك مي كند تا موقعيت اين دو دكمه را حتي در تاريكي يا بدون نگاه كردن نيز بتوان پيدا كرد. دكمه هاي مذكور، حروف F و J مي باشند. انگشت اشاره دست راست خود را روي حرف F و انگشت اشاره دست چپتان را روي حرف J بگذاريد.

قدم دوم
دو انگشت سبابه خود را روي دكمه SPACE مستقر نموده و 6 انگشت باقيمانده را به ترتيب روي دكمه هاي كنار حروف F و J بگذاريد. (البته بدون فشردن دكمه ها) با مستقر شدن دستتان در اين حالت، موقعيت تمامي ديگر كليدها، نسبت به اين  8 كليد رديف وسط، قابل دسترس مي باشد. اين 8 دكمه را كليدهاي خانه (HOME KEYS) مي نامند. 
لازم به يادآوري است كه علت مرتب نبودن دكمه هاي صفحه كليد به ترتيب الفبايي، آرايش آنها به ترتيب ميزان كارايي است. 8 كليد خانه، پركاربردترين حروف صفحه كليد به شمار مي روند. 
 

قدم سوم
براي تايپ كردن، هر كليدي را كه مي خواهيد فشار دهيد بايد از ميان 8 انگشت رديف وسط، فقط يك انگشت كه به آن دكمه نزديكتر است از جاي خود بلند شده، كليد مذكور را فشرده و دوباره به جاي خود بازگردد. پس از بازگشت انگشت به موقعيت اوليه، انگشت بعدي جهت فشردن دكمه بعدي از جاي خود بلند شده، دكمه را فشرده و به جاي خود باز مي گردد. همينطور، هر دكمه اي را كه مي خواهيم فشار دهيم، فقط يك انگشت براي فشردن آن از جاي خود حركت كرده، آن كليد را فشرده و دوباره به جاي خود باز مي گردد.

شروع تايپ سرعتي به روش صحيح:
به عنوان شروع، دست خود را به روش گفته شده روي كليدهاي مبنا گذاشته و هر يك از كلمات زير (يا ديگر كلمات دلخواه) را در برنامه WORD به قدري تايپ كنيد كه احساس نماييد نوشتنشان (بدون نگاه به صفحه كليد) برايتان آسان شده است. هر كلمه، حدوداً دو خط.

الف) تمرين با حروف رديف وسط:
سم، كشك، گك، ات، لب، شك، 
بات،بابا ،الب، شبي، ياس، سال، لاك، 
كمال، شيما، مينا، امشب، لك لك، نم نم

ب) تمرين با حروف رديف وسط و بالا:
ضش، صس، ثي، قب، فب، چك، جك، حك، خم، هن، عت، غت 
ضامن، صبا، ثمين، قليان، فلفل، چنگك، جنگل، خلاص، هميشه، علما، غلام 
فسنجان، فسقلي، فكستني، ثنايي، قلقلي، قشنگ، عقاب، خفن، خنك

پ) تمرين با حروف رديف هاي وسط، بالا و پايين:
ظش، طس، زي، رب، ذب، /ك، .م، ون، ئت، دت، زكي، رشت، دادار 
ظله، طشت، زورو، رب انار، بند رخت، ظالم، طالبي، زنبور، روزي، ذليل، دهكده، نائب،آبله 
(نكته1: جهت نوشتن حرف آ كليدهاي SHIFT+H را بفشاريد.) 
(نكته2: كليد SHIFT همواره با انگشت كوچك دست مخالف دستي كه حرف مربوطه را مي زند فشرده مي شود) 
ملاحظه، كبوتر، آشكار

قدم چهارم :
در شروع كار، ممكن است اجراي اين روش، كمي برايتان دشوار بوده و يا احساس كنيد روش كندي است. اما فراموش نكنيد كه به مرور زمان آنقدر در اين كار ماهر خواهيد شد كه سرعت نوشتنتان با صفحه كليد چندان فرقي با سرعت نوشتن با خودكار نخواهد داشت. 
تمارين مربوط به كليدهاي اعداد، در اينجا آورده نشده، اما جهت اطلاع از انگشت متناظر با هر عدد، به رنگ دكمه ها در شكل زير دقت نماييد. (كليدهاي همرنگ با انگشت مشابهي فشرده مي شوند) 
 
ممكن است با بلند شدن يك انگشت، انگشت ديگري نيز به طور غير ارادي از جاي خود بلند شود، اما اين موضوع ايرادي نداشته و مهم اين است كه حتماً پس از فشار دادن دكمه مورد نظر، هر دو انگشت به جاي اوليه خود باز گردند.

كليات ماجرا
كليات ماجرا همين بود. اما يادتان باشد كه ميزان سرعت و مهارت شما در تايپ كامپيوتري فقط و فقط بستگي به ميزان تمرين و تجربه تان خواهد داشت. چنانچه زماني برسد كه بتوانيد 180حرف در دقيقه تايپ كنيد (با احتساب كسر 5حرف به ازاي هر غلط) يعني شايستگي دريافت مدرك بين المللي اين رشته را داشته و از نظر سازمان فني و حرفه اي كشور، يك تايپيست حرفه اي به شمار مي آييد. 
با مراجعه بهاين لينک مي توانيد نرم افزارهاي مرتبط با تايپ را دانلود نماييد.

منبع : يزد فاوا و وب سايت فن آوري اطلاعات



 
چگونه می توانم عضویت خودم را از یک گروه یاهو حذف کنم ؟

 


متاسفانه خیلی از گروه های یاهو (اکثریت قریب به اتفاق گروهای یاهو حتی گروه های جدید گوگل) ایمیلهای تبلیغاتی بی شمار برای خوانندگان و اعضا خود ارسال می کنند در اینجا می خواهیم ببینیم چطور می توان از شر این گونه ایمیل ها خلاص شد و می خواهیم آموزش رهایی از ایمیلهای تبلیغاتی و خارج شدن از گروههای یاهو و حذف اشتراک را برای شما را توضیح دهیم.

به هرحال ، فرض کنید مثلا قبلا در گروهی از یاهو عضو بوده اید و حالا پشیمان شده اید، برای رهایی از این وضع و لغو عضویت در گروه یاهو به آدرس http://groups.yahoo.com بروید.


روی Sign in کلیک کنید و با نام کاربری و رمز عبور خود وارد شوید.
در کنار My Groups در سمت چپ صفحه که لیست گروه هایی که عضو آن هستید قرار دارند
روی Manage کلیک کنید.

سپس در صفحه ای که می آیدروی Edit myGroups در بالای سمت چپ صفحه کلیک کنید.
از هر گروهی که میخواهید خارج شوید، Leave Group را در مقابل آن علامت بزنید.
Save changes را علامت بزنید تا تغییرات مورد نظر شما ذخیره شوند.

اگر هم می خواهید عضو گروه باشید ولی ایمیلی دریافت نکنید، می توانید Delivery Message را در لیست بالا به No Email تغییر دهید.

خروج از گروه های یاهو و گوگل

(فرمول کلی ایمیل لغو عضویت در گروه های یاهوو)

NameGroup-unsubscribe@yahoogroups.com



(فرمول کلی ایمیل لغو عضویت در گروه های گوگل)

در این روش یک ایمیل خالی به آدرس
GroupName+unsubscribe@googlegroups.com
بفرستید.
نکته: بجای عبارت
GroupName
باید نام گروه مورد نظر را وارد نمائید.
برای مثال اگر نام گروه مورد نظر شما
onlinestan
باشد . شما باید به آدرس
onlinestan+unsubscribe@googlegroups.com
ایمیل بزنید.



 

دوستم  گفت فقط پیاز می تونه اشک آدم رو دربیاره… منم واسه اینکه ثابت کنم اشتباه گفته با نارگیل زدم تو سرش
::
::
دارم مسواک می زنم بابابزرگم دندون مصنوعیش رو آورده گذاشته تو جیبه پیرهنم می گه یه دستی هم به دندونای ما بزن!
::
::
وقتی یه بسته پفک یا چیپس رو به صورت اشتراکی دارم با دوستم می خورم
همش یه حسی بهم میگه اون بیشتر خورده، در حقم اجحاف شده… :: :: یه وقتایی هم اینقدر به آدم میگن تو باید محکم باشی تو باید محکم باشی که احساس میخ طویلگی به آدم دست میده !
بخدا . . .
::
::
خداهم که باشی ، بازهم یک عده ازتو ناراضی هستند !
اما از بچه های مردم همه راضی اند !
::
::
دقت کردین ابی میگه :
رویای من اینه / دنیای بی کینه
دنیای بی کینه / رویای من اینه
تابلوئه داره این دو تا رو به هم دیگه معرفی میکنه دیگه
::
::
ما هیچ پیشنهادى براى شما نداریم !
خدا شاهده ما هم مثل شماییم
::
::
قدیما ظرف یکبار مصرف نبود… دختر همسایه دوبار میومد، یه بار نذری میاورد، یه بار میومد واسطه ظرفش، آدم فرصت فکر کردن و تصمیم گیری داشت…. بعد میگن چرا آمار ازدواج پایین اومده!
::
::
دقت کردی وقتی یکی بهت میگه: «اگه یه سوال ازت بپرسم راستشو میگی؟» نگران می شی، یاد تمام دروغا و کارای بدی که انجام دادی میفتی
::
::
اگه بدونید چنگیزخان با سوزوندن کتابای علمی چقد از بار درسهایی که قرار بوده بخونیم کم کرده هر شب جمعه واسش فاتحه میخونید
::
::
فلفل” هیچ وقت فکر نمیکرد که چنین نقشی در تربیت کودکان ایرانی داشته باشه . . . !
::
::
آیا از صبح تا شب در تک پیامک و اینترنت علاف هستید ؟
آیا هر روز شما مثل روزهاى دیگر است ؟
آیا هیچ پیشرفتى ندارید ؟

::
::
وارد یه مهمونی میشی، یه عده زیادی برات پا میشن
حالا میخوای احوال پرسی کنی تنوع جملاتت به صفر می رسه
سلام حال شما؟
سلام حال شما چطوره؟
سلام احوالتون؟
سلام خوبین؟ خونواده خوبن؟
سلام، حالتون چطوره؟
و این دوره گردش ادامه دارد
::
::
دقت کردید هر وقت تو زندگیتون یه روزنه امید پیدا می شه
سریع یه پطروس فداکار پیدا می شه انگشتش رو می کنه توش
::
::
ما زنها رسم خوبی داریم. زمانه که سخت می گیرد، شروع می کنیم به کوتاه کردن ناخن ها، موها، حرف ها، رابطه ها. (ویرجینیا وولف)
::
::
برای کسی که می فهمه هیچ توضیحی لازم نیست! برای کسی که نمی فهمه هر توضیحی اضافه است!
::
::
همیشه سعی کردم تو زندگیم با کسانی که در برخورد با اطرافیان کلمه هایی مثل: جوجو، عجیجم، عجقم و… رو استفاده می کنن کنار بیام!
ولی خدایی دیگه تحمل جمله: «تی تال می تونی؟» (چی کار می کنی؟) از توانایی و اعصاب من خارجه!
::
::
یه روزایی هست که یهو قصد می کنی اتاقتو مرتب کنی… همه وسایلتو که می ریزی بیرون تازه میفهمی چه غلطی کردی
::
::
قبل از ۱۲ بخوابیم میگن مرغی، بعد از ۱۲ بخوابیم میگن جغدی، راس ۱۲ بخوابیم میگن بمیر بابا با این سروقت خوابیدنت… چه غلطی کنیم بالاخره؟

::

::

دقت کردین که هرکدوممون حداقل یکبار تلاش کردیم که کلید لامپو بین حالت خاموش و روشن نگه داریم؟
::
::

کاش واسم خواستگار می اومد، بعد من می گفتم: شما اومدین منو بگیرین؟ اونام می گفتن: بله! بعد منم می دویدم و داد می زدم: اگه می تونین منو بگیرین… اگه می تونین منو بگیرن!
::
::

اگه یه موقعی تو یه موقعیتی گیر کردین که یکی می خواست بکشتتون زودی بگین: بکش! بکش راحتم کن! معطل چی هستی؟ د یالا لعنتی!
تو همه فیلما امتحان خودشو پس داده
::
::
از تمام دنیا یک صبح سرد، یک چای داغ و یک صبح بخیر تو، برایم کافی است… :: :: یه زمانی هرکی پولش به میلیون می رسید پولدار حساب می شد، الان یه میلیونر تو ایران نهایتا می تونه ماشینشو بیمه کنه و چند کیلو هم گوجه سبز با بقیه پولش بخره!
میلیاردر هم می تونه نهایتا یه خونه معمولی حیاط دار با یه ماشین معمولی روز دنیارو داشته باشه، تازه باید یه میلیون آخرشم واسه بیمه و گوجه سبز نگه داره!
::
::
کچل باشی… بری بالای شهر میگن مد روزه، بری مرکز شهر میگن سربازی، بری پایین شهر میگن زندانی بودی! این همه تفاوت توی شعاع ۲۰ کیلومتر…!

سنگ..کاغذ.. قیچی، اصلا چه فرقی میکند؟ وقتی تو،اخرش با پنبه سر می بری...!


گـاهــﮯی نـدانـسـتـﮧه از یــک نـفـر بـت درســت مــیـکـیم ،آنــقـدر بـزرگ کـﮧه از دســت ابـراهـیـم نـیـز کــاری بـر نـمـﮯی آیـد!

هر نوایی که گوش میدهم ،به هر زبانی که باشد ، بغضم را میشکند . . نمی دانم . . بغضم به چند زبان زنده دنیا مسلط است !!

دارم سعی می کنم همرنگ جماعت شوم،آهای جماعت!...میشود کمکم کنید؟؟؟؟؟شما دقیقا چه رنگی هستید؟!

برای خیانت ،هــــزار راه هــســــت، اما هـیــچ کــــدام به انـــدازه تظاهر کـثـیــف نـیـســـت ...!

گاهــی باید نباشــی ... تا بفهمــی نبودنت واسه کی مهمه ... ؟! اونوقته که میفهمی بایــد همیشه با کی باشی .... !

آدمی است دیگر ... یک روز حوصله هیچ چیز را ندارد ،دوست دارد بردارد خودش را بریزد دور....!

آرامش آن است که بدانی در هر گام دست تو در دست خداست!

زندگی که پشت سر می گذاری ، هرگز کامل نخواهد بود مگر آن که روزی خدمتی به کسی کنی که از عهده جبران آن برنیاید !

زندگی یک فهم است ، فکر زنجیر کنی یا پرواز ...، در همان خواهی ماند !

لذت های ما سطحی و دردهایمان عمیق است !

کاش به جای این همه باشگاه های پرورش اندام، یک باشگاه پرورش افکار هم داشتیم!مشکل امروز ما اندام ها نیستند افکار هستند !

لیوان چای روی میز در انتظار یک جرعه است ، نه تو می آیی و نه او گرم می ماند ، چه گناهی دارد سماوری که داغ دیده است ؟؟!!

نگاه کن چه پیر می شوند ... ، رویاهایی که تو را نیافته جهان را ترک می کنند!

در فلسفه وفا چنین آمده است : دل وقف شکستن است ، بیهوده نرنج !

همیشه با خدا درد دل کن نه با خلق خدا،و فقط به او توکل کن انگاه میبینی که چگونه قبل از اینکه خودت دست به کار شوی،خدا دست به کار شده...


--------------------------------------------------------------------------------

خداوندا پناهش باش،یارش باش،"جهان"تاریکی محض است،(میترسم)کنارش باش.


--------------------------------------------------------------------------------

خدایا!اون دنیا اگه خواستی گناه های یواشکی مون رو نشون بدی ،لطفا گریه های یواشکی مون رو هم نشون بده


--------------------------------------------------------------------------------

به خاطر داشته باش همراهي خداوند با انسان آرام بيصدا و هميشگي ست


--------------------------------------------------------------------------------

خدا به سوی تو می آید،
اگر او را دعوت کنی
و آنوقت به تو نشان خواهد داد که همواره در آنجا بوده است . . .


--------------------------------------------------------------------------------

خدای من خداییست که اگر سرش فریاد کشیدم
به جای اینکه با مشت به دهانم بزند
با انگشتان مهربانش نوازشم می کند و می گوید
میدانم جز من کسی نداری . . .


--------------------------------------------------------------------------------

• دست به دامن خدا که می شوم،....
چیزی آهسته درون من به صدا می آید
که ...
نترس!!!! … از باختن تا ساختن دوباره فاصلهای نیست ....!!!


--------------------------------------------------------------------------------

ســــه حرف دارد
اما برای پر کردن تنهایی من حرف ندارد
خـــــــــــدا “


--------------------------------------------------------------------------------

نشناخته را محرم هر راز مکن
قفل دل خود بر همه کس باز مکن
در قلک دل برای آینده خویش
جز عشق خدا و دین پس انداز مکن

پشت هر کوه بلند سبزه زاریست پر از یاد خدا
و درآن باغ کسی می خواند که خدا هست دگر غصه چرا؟!


--------------------------------------------------------------------------------

در لحظه کار، به خدا تکیه کن. او محکم ترین تکیه گاه و پشتیان است. هرکاری را با نام او شروع کن. بکوش , پشتکار داشته باش , سپس همه چیز را به او واگذار کن. خداوند فرمود : حرکت از تو برکت از من!


--------------------------------------------------------------------------------

خداراديده اي آيا؟
وهنگامي كه ميفهمي،دگرتنهاي تنهايي،رفيقي همدمي ياري كنارت نيست،وميترسي كه رازي با كسي گويي،يكي بي آنكه حتي لب تو بگشايي به آغوشي، توراگرم محبت ميكندباعشق... گمانم ديده اي اورا؟


--------------------------------------------------------------------------------

معبودا ! به بزرگی انچه داده ای اگاهم کن تا کوچکی انچه ندارم ناارامم نکند....!!


--------------------------------------------------------------------------------

خدایا ! امروز از کدام مسیر بروم که به تو ختم شودجای تو توی دل شکستست
اسمت کلید همه ی درهای بستست
وقتی دلم از زندگی سیره
یاد تو مرهم واسه ی دلای خستستخدایا ... !
راهم را نه تا چند قدمی ،
تا کیلومترها برایم نور باران کن ...


--------------------------------------------------------------------------------

شب های دراز بی عبادت چه کنم/طبعم به گناه کرده عادت چه کنم/گویند کریم است و گنه می بخشد/گیرم که ببخشد ز خجالت چه کنم.


--------------------------------------------------------------------------------

پشت هر کوه بلند, سبزه زازیست پر از یاد خدا و در آن باغ کسی میخواند, که خدا هست, دگر غصه 



 

دوستم  گفت فقط پیاز می تونه اشک آدم رو دربیاره… منم واسه اینکه ثابت کنم اشتباه گفته با نارگیل زدم تو سرش
::
::
دارم مسواک می زنم بابابزرگم دندون مصنوعیش رو آورده گذاشته تو جیبه پیرهنم می گه یه دستی هم به دندونای ما بزن!
::
::
وقتی یه بسته پفک یا چیپس رو به صورت اشتراکی دارم با دوستم می خورم
همش یه حسی بهم میگه اون بیشتر خورده، در حقم اجحاف شده… :: :: یه وقتایی هم اینقدر به آدم میگن تو باید محکم باشی تو باید محکم باشی که احساس میخ طویلگی به آدم دست میده !
بخدا . . .
::
::
خداهم که باشی ، بازهم یک عده ازتو ناراضی هستند !
اما از بچه های مردم همه راضی اند !
::
::
دقت کردین ابی میگه :
رویای من اینه / دنیای بی کینه
دنیای بی کینه / رویای من اینه
تابلوئه داره این دو تا رو به هم دیگه معرفی میکنه دیگه
::
::
ما هیچ پیشنهادى براى شما نداریم !
خدا شاهده ما هم مثل شماییم
::
::
قدیما ظرف یکبار مصرف نبود… دختر همسایه دوبار میومد، یه بار نذری میاورد، یه بار میومد واسطه ظرفش، آدم فرصت فکر کردن و تصمیم گیری داشت…. بعد میگن چرا آمار ازدواج پایین اومده!
::
::
دقت کردی وقتی یکی بهت میگه: «اگه یه سوال ازت بپرسم راستشو میگی؟» نگران می شی، یاد تمام دروغا و کارای بدی که انجام دادی میفتی
::
::
اگه بدونید چنگیزخان با سوزوندن کتابای علمی چقد از بار درسهایی که قرار بوده بخونیم کم کرده هر شب جمعه واسش فاتحه میخونید
::
::
فلفل” هیچ وقت فکر نمیکرد که چنین نقشی در تربیت کودکان ایرانی داشته باشه . . . !
::
::
آیا از صبح تا شب در تک پیامک و اینترنت علاف هستید ؟
آیا هر روز شما مثل روزهاى دیگر است ؟
آیا هیچ پیشرفتى ندارید ؟

::
::
وارد یه مهمونی میشی، یه عده زیادی برات پا میشن
حالا میخوای احوال پرسی کنی تنوع جملاتت به صفر می رسه
سلام حال شما؟
سلام حال شما چطوره؟
سلام احوالتون؟
سلام خوبین؟ خونواده خوبن؟
سلام، حالتون چطوره؟
و این دوره گردش ادامه دارد
::
::
دقت کردید هر وقت تو زندگیتون یه روزنه امید پیدا می شه
سریع یه پطروس فداکار پیدا می شه انگشتش رو می کنه توش
::
::
ما زنها رسم خوبی داریم. زمانه که سخت می گیرد، شروع می کنیم به کوتاه کردن ناخن ها، موها، حرف ها، رابطه ها. (ویرجینیا وولف)
::
::
برای کسی که می فهمه هیچ توضیحی لازم نیست! برای کسی که نمی فهمه هر توضیحی اضافه است!
::
::
همیشه سعی کردم تو زندگیم با کسانی که در برخورد با اطرافیان کلمه هایی مثل: جوجو، عجیجم، عجقم و… رو استفاده می کنن کنار بیام!
ولی خدایی دیگه تحمل جمله: «تی تال می تونی؟» (چی کار می کنی؟) از توانایی و اعصاب من خارجه!
::
::
یه روزایی هست که یهو قصد می کنی اتاقتو مرتب کنی… همه وسایلتو که می ریزی بیرون تازه میفهمی چه غلطی کردی
::
::
قبل از ۱۲ بخوابیم میگن مرغی، بعد از ۱۲ بخوابیم میگن جغدی، راس ۱۲ بخوابیم میگن بمیر بابا با این سروقت خوابیدنت… چه غلطی کنیم بالاخره؟

::

::

دقت کردین که هرکدوممون حداقل یکبار تلاش کردیم که کلید لامپو بین حالت خاموش و روشن نگه داریم؟
::
::

کاش واسم خواستگار می اومد، بعد من می گفتم: شما اومدین منو بگیرین؟ اونام می گفتن: بله! بعد منم می دویدم و داد می زدم: اگه می تونین منو بگیرین… اگه می تونین منو بگیرن!
::
::

اگه یه موقعی تو یه موقعیتی گیر کردین که یکی می خواست بکشتتون زودی بگین: بکش! بکش راحتم کن! معطل چی هستی؟ د یالا لعنتی!
تو همه فیلما امتحان خودشو پس داده
::
::
از تمام دنیا یک صبح سرد، یک چای داغ و یک صبح بخیر تو، برایم کافی است… :: :: یه زمانی هرکی پولش به میلیون می رسید پولدار حساب می شد، الان یه میلیونر تو ایران نهایتا می تونه ماشینشو بیمه کنه و چند کیلو هم گوجه سبز با بقیه پولش بخره!
میلیاردر هم می تونه نهایتا یه خونه معمولی حیاط دار با یه ماشین معمولی روز دنیارو داشته باشه، تازه باید یه میلیون آخرشم واسه بیمه و گوجه سبز نگه داره!
::
::
کچل باشی… بری بالای شهر میگن مد روزه، بری مرکز شهر میگن سربازی، بری پایین شهر میگن زندانی بودی! این همه تفاوت توی شعاع ۲۰ کیلومتر…!

سنگ..کاغذ.. قیچی، اصلا چه فرقی میکند؟ وقتی تو،اخرش با پنبه سر می بری...!


گـاهــﮯی نـدانـسـتـﮧه از یــک نـفـر بـت درســت مــیـکـیم ،آنــقـدر بـزرگ کـﮧه از دســت ابـراهـیـم نـیـز کــاری بـر نـمـﮯی آیـد!

هر نوایی که گوش میدهم ،به هر زبانی که باشد ، بغضم را میشکند . . نمی دانم . . بغضم به چند زبان زنده دنیا مسلط است !!

دارم سعی می کنم همرنگ جماعت شوم،آهای جماعت!...میشود کمکم کنید؟؟؟؟؟شما دقیقا چه رنگی هستید؟!

برای خیانت ،هــــزار راه هــســــت، اما هـیــچ کــــدام به انـــدازه تظاهر کـثـیــف نـیـســـت ...!

گاهــی باید نباشــی ... تا بفهمــی نبودنت واسه کی مهمه ... ؟! اونوقته که میفهمی بایــد همیشه با کی باشی .... !

آدمی است دیگر ... یک روز حوصله هیچ چیز را ندارد ،دوست دارد بردارد خودش را بریزد دور....!

آرامش آن است که بدانی در هر گام دست تو در دست خداست!

زندگی که پشت سر می گذاری ، هرگز کامل نخواهد بود مگر آن که روزی خدمتی به کسی کنی که از عهده جبران آن برنیاید !

زندگی یک فهم است ، فکر زنجیر کنی یا پرواز ...، در همان خواهی ماند !

لذت های ما سطحی و دردهایمان عمیق است !

کاش به جای این همه باشگاه های پرورش اندام، یک باشگاه پرورش افکار هم داشتیم!مشکل امروز ما اندام ها نیستند افکار هستند !

لیوان چای روی میز در انتظار یک جرعه است ، نه تو می آیی و نه او گرم می ماند ، چه گناهی دارد سماوری که داغ دیده است ؟؟!!

نگاه کن چه پیر می شوند ... ، رویاهایی که تو را نیافته جهان را ترک می کنند!

در فلسفه وفا چنین آمده است : دل وقف شکستن است ، بیهوده نرنج !

همیشه با خدا درد دل کن نه با خلق خدا،و فقط به او توکل کن انگاه میبینی که چگونه قبل از اینکه خودت دست به کار شوی،خدا دست به کار شده...


--------------------------------------------------------------------------------

خداوندا پناهش باش،یارش باش،"جهان"تاریکی محض است،(میترسم)کنارش باش.


--------------------------------------------------------------------------------

خدایا!اون دنیا اگه خواستی گناه های یواشکی مون رو نشون بدی ،لطفا گریه های یواشکی مون رو هم نشون بده


--------------------------------------------------------------------------------

به خاطر داشته باش همراهي خداوند با انسان آرام بيصدا و هميشگي ست


--------------------------------------------------------------------------------

خدا به سوی تو می آید،
اگر او را دعوت کنی
و آنوقت به تو نشان خواهد داد که همواره در آنجا بوده است . . .


--------------------------------------------------------------------------------

خدای من خداییست که اگر سرش فریاد کشیدم
به جای اینکه با مشت به دهانم بزند
با انگشتان مهربانش نوازشم می کند و می گوید
میدانم جز من کسی نداری . . .


--------------------------------------------------------------------------------

• دست به دامن خدا که می شوم،....
چیزی آهسته درون من به صدا می آید
که ...
نترس!!!! … از باختن تا ساختن دوباره فاصلهای نیست ....!!!


--------------------------------------------------------------------------------

ســــه حرف دارد
اما برای پر کردن تنهایی من حرف ندارد
خـــــــــــدا “


--------------------------------------------------------------------------------

نشناخته را محرم هر راز مکن
قفل دل خود بر همه کس باز مکن
در قلک دل برای آینده خویش
جز عشق خدا و دین پس انداز مکن

پشت هر کوه بلند سبزه زاریست پر از یاد خدا
و درآن باغ کسی می خواند که خدا هست دگر غصه چرا؟!


--------------------------------------------------------------------------------

در لحظه کار، به خدا تکیه کن. او محکم ترین تکیه گاه و پشتیان است. هرکاری را با نام او شروع کن. بکوش , پشتکار داشته باش , سپس همه چیز را به او واگذار کن. خداوند فرمود : حرکت از تو برکت از من!


--------------------------------------------------------------------------------

خداراديده اي آيا؟
وهنگامي كه ميفهمي،دگرتنهاي تنهايي،رفيقي همدمي ياري كنارت نيست،وميترسي كه رازي با كسي گويي،يكي بي آنكه حتي لب تو بگشايي به آغوشي، توراگرم محبت ميكندباعشق... گمانم ديده اي اورا؟


--------------------------------------------------------------------------------

معبودا ! به بزرگی انچه داده ای اگاهم کن تا کوچکی انچه ندارم ناارامم نکند....!!


--------------------------------------------------------------------------------

خدایا ! امروز از کدام مسیر بروم که به تو ختم شودجای تو توی دل شکستست
اسمت کلید همه ی درهای بستست
وقتی دلم از زندگی سیره
یاد تو مرهم واسه ی دلای خستستخدایا ... !
راهم را نه تا چند قدمی ،
تا کیلومترها برایم نور باران کن ...


--------------------------------------------------------------------------------

شب های دراز بی عبادت چه کنم/طبعم به گناه کرده عادت چه کنم/گویند کریم است و گنه می بخشد/گیرم که ببخشد ز خجالت چه کنم.


--------------------------------------------------------------------------------

پشت هر کوه بلند, سبزه زازیست پر از یاد خدا و در آن باغ کسی میخواند, که خدا هست, دگر غصه 



 

دوستم  گفت فقط پیاز می تونه اشک آدم رو دربیاره… منم واسه اینکه ثابت کنم اشتباه گفته با نارگیل زدم تو سرش
::
::
دارم مسواک می زنم بابابزرگم دندون مصنوعیش رو آورده گذاشته تو جیبه پیرهنم می گه یه دستی هم به دندونای ما بزن!
::
::
وقتی یه بسته پفک یا چیپس رو به صورت اشتراکی دارم با دوستم می خورم
همش یه حسی بهم میگه اون بیشتر خورده، در حقم اجحاف شده… :: :: یه وقتایی هم اینقدر به آدم میگن تو باید محکم باشی تو باید محکم باشی که احساس میخ طویلگی به آدم دست میده !
بخدا . . .
::
::
خداهم که باشی ، بازهم یک عده ازتو ناراضی هستند !
اما از بچه های مردم همه راضی اند !
::
::
دقت کردین ابی میگه :
رویای من اینه / دنیای بی کینه
دنیای بی کینه / رویای من اینه
تابلوئه داره این دو تا رو به هم دیگه معرفی میکنه دیگه
::
::
ما هیچ پیشنهادى براى شما نداریم !
خدا شاهده ما هم مثل شماییم
::
::
قدیما ظرف یکبار مصرف نبود… دختر همسایه دوبار میومد، یه بار نذری میاورد، یه بار میومد واسطه ظرفش، آدم فرصت فکر کردن و تصمیم گیری داشت…. بعد میگن چرا آمار ازدواج پایین اومده!
::
::
دقت کردی وقتی یکی بهت میگه: «اگه یه سوال ازت بپرسم راستشو میگی؟» نگران می شی، یاد تمام دروغا و کارای بدی که انجام دادی میفتی
::
::
اگه بدونید چنگیزخان با سوزوندن کتابای علمی چقد از بار درسهایی که قرار بوده بخونیم کم کرده هر شب جمعه واسش فاتحه میخونید
::
::
فلفل” هیچ وقت فکر نمیکرد که چنین نقشی در تربیت کودکان ایرانی داشته باشه . . . !
::
::
آیا از صبح تا شب در تک پیامک و اینترنت علاف هستید ؟
آیا هر روز شما مثل روزهاى دیگر است ؟
آیا هیچ پیشرفتى ندارید ؟

::
::
وارد یه مهمونی میشی، یه عده زیادی برات پا میشن
حالا میخوای احوال پرسی کنی تنوع جملاتت به صفر می رسه
سلام حال شما؟
سلام حال شما چطوره؟
سلام احوالتون؟
سلام خوبین؟ خونواده خوبن؟
سلام، حالتون چطوره؟
و این دوره گردش ادامه دارد
::
::
دقت کردید هر وقت تو زندگیتون یه روزنه امید پیدا می شه
سریع یه پطروس فداکار پیدا می شه انگشتش رو می کنه توش
::
::
ما زنها رسم خوبی داریم. زمانه که سخت می گیرد، شروع می کنیم به کوتاه کردن ناخن ها، موها، حرف ها، رابطه ها. (ویرجینیا وولف)
::
::
برای کسی که می فهمه هیچ توضیحی لازم نیست! برای کسی که نمی فهمه هر توضیحی اضافه است!
::
::
همیشه سعی کردم تو زندگیم با کسانی که در برخورد با اطرافیان کلمه هایی مثل: جوجو، عجیجم، عجقم و… رو استفاده می کنن کنار بیام!
ولی خدایی دیگه تحمل جمله: «تی تال می تونی؟» (چی کار می کنی؟) از توانایی و اعصاب من خارجه!
::
::
یه روزایی هست که یهو قصد می کنی اتاقتو مرتب کنی… همه وسایلتو که می ریزی بیرون تازه میفهمی چه غلطی کردی
::
::
قبل از ۱۲ بخوابیم میگن مرغی، بعد از ۱۲ بخوابیم میگن جغدی، راس ۱۲ بخوابیم میگن بمیر بابا با این سروقت خوابیدنت… چه غلطی کنیم بالاخره؟

::

::

دقت کردین که هرکدوممون حداقل یکبار تلاش کردیم که کلید لامپو بین حالت خاموش و روشن نگه داریم؟
::
::

کاش واسم خواستگار می اومد، بعد من می گفتم: شما اومدین منو بگیرین؟ اونام می گفتن: بله! بعد منم می دویدم و داد می زدم: اگه می تونین منو بگیرین… اگه می تونین منو بگیرن!
::
::

اگه یه موقعی تو یه موقعیتی گیر کردین که یکی می خواست بکشتتون زودی بگین: بکش! بکش راحتم کن! معطل چی هستی؟ د یالا لعنتی!
تو همه فیلما امتحان خودشو پس داده
::
::
از تمام دنیا یک صبح سرد، یک چای داغ و یک صبح بخیر تو، برایم کافی است… :: :: یه زمانی هرکی پولش به میلیون می رسید پولدار حساب می شد، الان یه میلیونر تو ایران نهایتا می تونه ماشینشو بیمه کنه و چند کیلو هم گوجه سبز با بقیه پولش بخره!
میلیاردر هم می تونه نهایتا یه خونه معمولی حیاط دار با یه ماشین معمولی روز دنیارو داشته باشه، تازه باید یه میلیون آخرشم واسه بیمه و گوجه سبز نگه داره!
::
::
کچل باشی… بری بالای شهر میگن مد روزه، بری مرکز شهر میگن سربازی، بری پایین شهر میگن زندانی بودی! این همه تفاوت توی شعاع ۲۰ کیلومتر…!

سنگ..کاغذ.. قیچی، اصلا چه فرقی میکند؟ وقتی تو،اخرش با پنبه سر می بری...!


گـاهــﮯی نـدانـسـتـﮧه از یــک نـفـر بـت درســت مــیـکـیم ،آنــقـدر بـزرگ کـﮧه از دســت ابـراهـیـم نـیـز کــاری بـر نـمـﮯی آیـد!

هر نوایی که گوش میدهم ،به هر زبانی که باشد ، بغضم را میشکند . . نمی دانم . . بغضم به چند زبان زنده دنیا مسلط است !!

دارم سعی می کنم همرنگ جماعت شوم،آهای جماعت!...میشود کمکم کنید؟؟؟؟؟شما دقیقا چه رنگی هستید؟!

برای خیانت ،هــــزار راه هــســــت، اما هـیــچ کــــدام به انـــدازه تظاهر کـثـیــف نـیـســـت ...!

گاهــی باید نباشــی ... تا بفهمــی نبودنت واسه کی مهمه ... ؟! اونوقته که میفهمی بایــد همیشه با کی باشی .... !

آدمی است دیگر ... یک روز حوصله هیچ چیز را ندارد ،دوست دارد بردارد خودش را بریزد دور....!

آرامش آن است که بدانی در هر گام دست تو در دست خداست!

زندگی که پشت سر می گذاری ، هرگز کامل نخواهد بود مگر آن که روزی خدمتی به کسی کنی که از عهده جبران آن برنیاید !

زندگی یک فهم است ، فکر زنجیر کنی یا پرواز ...، در همان خواهی ماند !

لذت های ما سطحی و دردهایمان عمیق است !

کاش به جای این همه باشگاه های پرورش اندام، یک باشگاه پرورش افکار هم داشتیم!مشکل امروز ما اندام ها نیستند افکار هستند !

لیوان چای روی میز در انتظار یک جرعه است ، نه تو می آیی و نه او گرم می ماند ، چه گناهی دارد سماوری که داغ دیده است ؟؟!!

نگاه کن چه پیر می شوند ... ، رویاهایی که تو را نیافته جهان را ترک می کنند!

در فلسفه وفا چنین آمده است : دل وقف شکستن است ، بیهوده نرنج !

همیشه با خدا درد دل کن نه با خلق خدا،و فقط به او توکل کن انگاه میبینی که چگونه قبل از اینکه خودت دست به کار شوی،خدا دست به کار شده...


--------------------------------------------------------------------------------

خداوندا پناهش باش،یارش باش،"جهان"تاریکی محض است،(میترسم)کنارش باش.


--------------------------------------------------------------------------------

خدایا!اون دنیا اگه خواستی گناه های یواشکی مون رو نشون بدی ،لطفا گریه های یواشکی مون رو هم نشون بده


--------------------------------------------------------------------------------

به خاطر داشته باش همراهي خداوند با انسان آرام بيصدا و هميشگي ست


--------------------------------------------------------------------------------

خدا به سوی تو می آید،
اگر او را دعوت کنی
و آنوقت به تو نشان خواهد داد که همواره در آنجا بوده است . . .


--------------------------------------------------------------------------------

خدای من خداییست که اگر سرش فریاد کشیدم
به جای اینکه با مشت به دهانم بزند
با انگشتان مهربانش نوازشم می کند و می گوید
میدانم جز من کسی نداری . . .


--------------------------------------------------------------------------------

• دست به دامن خدا که می شوم،....
چیزی آهسته درون من به صدا می آید
که ...
نترس!!!! … از باختن تا ساختن دوباره فاصلهای نیست ....!!!


--------------------------------------------------------------------------------

ســــه حرف دارد
اما برای پر کردن تنهایی من حرف ندارد
خـــــــــــدا “


--------------------------------------------------------------------------------

نشناخته را محرم هر راز مکن
قفل دل خود بر همه کس باز مکن
در قلک دل برای آینده خویش
جز عشق خدا و دین پس انداز مکن

پشت هر کوه بلند سبزه زاریست پر از یاد خدا
و درآن باغ کسی می خواند که خدا هست دگر غصه چرا؟!


--------------------------------------------------------------------------------

در لحظه کار، به خدا تکیه کن. او محکم ترین تکیه گاه و پشتیان است. هرکاری را با نام او شروع کن. بکوش , پشتکار داشته باش , سپس همه چیز را به او واگذار کن. خداوند فرمود : حرکت از تو برکت از من!


--------------------------------------------------------------------------------

خداراديده اي آيا؟
وهنگامي كه ميفهمي،دگرتنهاي تنهايي،رفيقي همدمي ياري كنارت نيست،وميترسي كه رازي با كسي گويي،يكي بي آنكه حتي لب تو بگشايي به آغوشي، توراگرم محبت ميكندباعشق... گمانم ديده اي اورا؟


--------------------------------------------------------------------------------

معبودا ! به بزرگی انچه داده ای اگاهم کن تا کوچکی انچه ندارم ناارامم نکند....!!


--------------------------------------------------------------------------------

خدایا ! امروز از کدام مسیر بروم که به تو ختم شودجای تو توی دل شکستست
اسمت کلید همه ی درهای بستست
وقتی دلم از زندگی سیره
یاد تو مرهم واسه ی دلای خستستخدایا ... !
راهم را نه تا چند قدمی ،
تا کیلومترها برایم نور باران کن ...


--------------------------------------------------------------------------------

شب های دراز بی عبادت چه کنم/طبعم به گناه کرده عادت چه کنم/گویند کریم است و گنه می بخشد/گیرم که ببخشد ز خجالت چه کنم.


--------------------------------------------------------------------------------

پشت هر کوه بلند, سبزه زازیست پر از یاد خدا و در آن باغ کسی میخواند, که خدا هست, دگر غصه 



 

حضرت امام خميني ره:

- شما مي خواهيد براي خدا کاري انجام دهيد . در شرايطي که کاري به ضرر اسلام تمام شود بهتر است که انجام نشود مثلاً قمه زني که موجب وهن اسلام     مي شود، شما تا مي توانيد دستجات و سينه زني را با شکوهتر انجام دهيد . (کتاب در سایه آفتاب ص 116)

- در وضع موجود قمه نزنند وشبیه خوانی اگر مشتمل بر محرمات وموجب وهن مذهب نباشد مانع ندارد اگر چه روضه خوانی بهتر است وعزاداری برای سید مظلومان از افضل قربات است (روزنامه جمهوری اسلامی 18/7/1361)

 

* فتواي تاريخي زعيم عاليقدر آيت الله العظمي سيد ابوالحسن اصفهاني ( قدس سره ) :

- بکار بردن شمشيرها (قمه زني ) و زنجيرها و طبل ها و بوق ها و کارهايي مانند اين امور که امروزه در دسته هاي عزاداري و در روز عاشورا معمول است حرام و غير شرعي است (دايرة المعارف تشيع ، ج 2 ، ص 531 ، اعيان الشيعه ، ج 10 ، ص 378  ، تاريخ سياسي عراق معاصر ، ج 2 ، ص 340 و هکذا عرفتهم ، جعفرالخليلي ، ج 3 ، ص 207)

 

مرجع بزرگ شيعي آيت الله العظمي سيد محسن امين ( ره ) :

- قمه زني و اعمالي ديگر از اين قبيل در مراسم عزاداري حسيني ، به حکم عقل و شرع حرام است ( اعيان الشيعه ، ج 10 ، ص 363)

*  حضرت آیت الله العظمی میرزا جواد تبریزی (ره) :

داخل بودن اين اعمال در عــزاداري امـام حسين ( ع ) جاي تأمل دارد ( طريق النجات ، ميرزا جواد تبريزي ، ج 2 ، ص 445)

 

*  حضرت آيت الله العظمي فاضل لنکراني(ره) :

از هر نوع عمل که جنبه توجيه پذيري ندارد و موجب سوء استفاده مغرضان و موجب وهن مذهب مي شود بايد اجتناب کرد ... پيداست در اين شرايط مسئله قمه زني نه تنها موجب گرايش و علاقه بيشتر علاقه مندان به مکتب امام حسين ( ع ) نمي شود بلکه به علت عدم قابليت پذيرش و نداشتن هيچ گونه توجيه قابل فهم مخاطبين ، نتيجه سوء بر آن مترتب خواهد بود . لذا لازم است شيعيان علاقمند به مکتب آن امام از آن خودداري کنند و چنانچه در اين مورد نذري وجود داشته باشد نذر ، واجد شرايط صحت و انعقاد نيست . ( پيرامون عزاداري عاشورا، دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم ، ص 44)

 

 

 

*   حضرت آيت الله العظمي سيستاني :

  بايد از کارهايي که عزاداري را خدشه دار مي کند اجتناب شود ( مسائل جديد از ديدگاه علما و مراجع تقليد ، سيد محسن محمودي ، ج 3 ، ص 34)

 

حضرت آیت الله العظمي نوري همداني :

- ايشان در 7 محرم الحرام 1415 طي فتوايي رأي به حرمت قمه زني داده اند . در قسمتي از اين فتوا چنين آمـده است : از آنجا که مکتب سالار شهيدان حضرت ابي عبدالله ( ع ) مکتب امر به معروف و نهي از منکر و چشمه جوشان ارزشهاي اسلامي است ... لذا لازم است عزاداران محترم و متعهد بجاي اينکه قمه را بر فرق خود بکوبند در فکر آن باشند قمه را بر سر دشمنان اسلام که اراضي آنان را اشغال و در فکر تضعيف آنان مي باشند و منابع آنان را غارت و بالاخره هر روزي با ترفند جديدي حيات اسلامي آنها را به مخاطره مي اندازند بکوبند

* حضرت آيت الله العظمي مکارم شيرازي :

- برادران و خواهران ايماني بايد خلوص اين مراسم را از اموري که مخالف شرع اسلام و دستورهاي پيشوايان بزرگ دين است حفظ کنند و از هر کاري که بهانه بدست دشمنان مي دهد پرهيز کنند ، مانند قمه زدن و قفل در تن کردن و امثال آن ...

ایشان در دیدار جمعی از روحانیون با بیان توضیحاتی در مورد قبح قمه زنی فرمودند: همه کارهای ما باید با بینش و تفکر باشد چرا یک نفر کاری بکند که با استناد به آن یک کار، بنشینند فتوا صادر کنند و خون صدها شیعه را بریزند آیا توئی که این کار را می کنی می دانی که با این کار تو سر صدها شیعه وبرادران تو را می بَرّند.

 

*آيت الله جوادي آملي :

- چيزي که مايه وهن اسلام و پايه هتک حرمت عزاداري است جايز نيست ، انتظار مي رود از قمه زني و مانند آن پرهيز شود .

تعداد زیادی از علماوبزرگان حوزه به حرمت قمه زنی تصریح کرده اند ووقتی که بزرگانی همچون مقدس اردبیلی ، مرحرم کاشف الغطاء (که هر دو از عرفهای به نام شیعه هستند) استاد شهید مطهری (ره) ، روحانی مبارز شهید سید عبدالکریم هاشمی نژاد ، آیت الله شهید محمد باقر حکیم (ره)وپدر بزرگوارشان آیت الله حکیم بزرگ زعیم حوزه علیمه نجف ، آیت ا... شیخ محمد جواد مغنیه ودهها مجتهد وعالم نامی دیگر، حکم به حرمت قمه زنی نموده اند دیگر چه حجت ودلیلی برقمه زنی وجود دارد



 

الف) تبعات بهداشتي

به اعتقاد کارشناسان و متخصصان امور بهداشت ودرمان؛ برخی ازپيامدهاي قمه زني عبارتند از :  

خونريزي ، عفونت هاي موضعي ، قطع شدن عروق و اعصاب ، احتمال شيوع بيماريهاي عفوني همچون ایدز، هپاتيتB و مننژيت ، ايجاد جوشگاه ناهنجار ( محل ترميم زخم بد شکل میشود ) احتمال بروز شوک ناشي از کم شدن حجم خون بدليل خونريزي ، احتمال بروز آنمي ( کم خوني ) ، احتمال بروز کزاز و در موارد نادر بيماري هاري ، خطر احتمال ابتلا به عفونتهاي پوست و استخوان ، تشکيل کانونهاي چرکي داخل نسج مغز و ايجاد آبسه در اثر قمه زدنهاي عمقي ، شکستگي استخوانهاي جمجمه و فرو رفتگي آن و مرگ سلولي .

ب ) اثرات زيانبار اصابت قمه بر مغز

دکتر عليرضا زالي جراح مغز و اعصاب و استاديار دانشکده پزشــکي دانشـــگاه عــلوم پزشکي شهيد بهشتي تهران می گوید: اثرات وارده به مغز عبارتند از :

-آسيب ديدگي پوست و مو ، استخوان و نسج مغزي زير استخوان در اثر اصابت قمه

- لختگي ، پارگي ، و جراحت وريدي و خونريزي شديد در اثر اصابت قمه به سيستم وريدي مغز مــوسوم به سينوس " بلياژيتال "

- ايجاد شکستگي فرو رفته در اثر شکسته شدن قطعات استخواني زيرين

- تشکيل کانونهاي عفونت در شکستگي فرو رفته

- کوفتگي ، خونريزي و دچار دمه شدن نسج مغز

- وارد شدن مو و اجسام خارجي به داخل و تشديد خطر عفونت

ج ) تأثير قمه زني بر کودکان :

قمه زني مي تواند تعادل رواني برخي از افراد حساس جامعه را نيز بر هم بزند بنا به نظر متخصصان روانپزشکي قمه زني اثرات بسيار بدي را بر روي کودکان بر جاي مي گذارد که مهمترين آنها عبارتند از :

-  بوجود آمدن حالت رعب و و حشت و هراس و چندش در کودکان

-  سست شدن باورهاي مذهبي کودکان بعلت مشکل بودن توجيه کودکان نسبت به عمل قمه زني

دکتر مهدي بينا دانشيار رشته روانپزشکي معتقد است که عمل قمه زني شبه مذهب است و جنبه محدود نگري فکري دارد و بيشتر قمه زنان نمي دانند که به چه دليل دست به اين اقدام مي زنند . به اعتقاد وي در عرفان اسلامي اعضاء بدن متعلق به انسان نيست و تک تک اعضاي بدن امانت  الهي  است و نبايد با امانت به اين صورت رفتار کرد (کتاب پيرامون قمه زني در عاشورا ، ص 11-14)

از خانواده ها  تقاضا می شود مواظبت نمایند مبادا نورچشمانشان دست به انجام این کار بزنند و با دست خودشان برای خودشان گرفتاری درست کنند

سابقه حرمت قمه زني

بر خلاف تصور، قبل از انقلاب نيز بسياري از فقهاي بزرگ ديني حرمت قمه ز ني را مطرح کرده اند . فقهايي همچون :

آيت ا... العظمي سيد محمد حسن شيرازي مشهور به ميرزاي شيرازي(تراجيد يا کربلا ، ص 449 ، پيرامون قمه زني در عاشورا ، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي ، ص 18 و مجله الموسم شماره 12 ، سال 1991 ، ص 216)-  حاج شيخ عبدالکريم حائري يزدي مؤسس حوزه علميه قم(منتخب الاحکام ، ص 108 ، علماء و رژيم شاه ، ص 136 به نقل از اطلاعات در يک ربع فرن ، ص 28) - آيت ا... العظمي سيد ابوالحسن اصفهاني .( دايرةالمعارف تشيع ، ج 2 ، ص 531 و اعيان الشيعه ، ج 10 ، ص 378)  -آيت ا...العظمي سيد محسن حکيم(شعائر الحسينيه بين الوعي و الخرافه ، ص 137)-آيت ا... العظمي سيد محسن امين عاملي -  علامه شيخ محمد جواد مغنيه(الشيعه في الميزان ، ص 14 و 98)   -    آيت ا... العظمي عبدالکريم جزائري-    آيت ا... محمد باقر بيرجندي(کبريت احمر ، به کوشش اباذري ، ص 150) -  آيت ا... العظمي محمد مهدي قزويني -    آيت ا...  هبة الدين حسيني شهرستاني -آيت ا... شيخ جعفر بديري(هکذا عرفتهم ، ج 1 ، ص 209) - آيت ا... شيخ محمد خالصي  -شيخ علي قمي(همان ، ج 1 ، ص 209) -  آيت ا... شيخ غلامحسين تبريزي(گلشن ايرار ، ج 5 ، ص 395)  -  امام خميني ( ره)(استفتائات ، ج 3 ، سئوالات متفرقه ، ص 37) -  آيت ا... شهيد مطهري(جاذبه و دافعه علي ( ع ) ، ص 154)-   آيت ا... شهيد سيد محمد باقر صدر(تراجيد يا کربلا ، ابراهيم الحيدري ، ص 459)  و....

 مرحوم سيد محسن امين در کتاب " التنزيه الاعمال الشيعه " با استدلال و برهان ثابت مي کند قمه زني و برخي ديگر ازخرافات رايج درعزاداري امام حسين( ع ) نه تنها ثوابي ندارد بلکه از نظر شرع مقدس حرام و از کارهاي شيطان است

بدنبال انتشار اين کتاب ، بسياري از مردم ناآگاه به مخالفت با وي پرداخته و برخي از دوستانش خطر" انقلاب عوام"را به وي گوشزد کردند . اين تبليغات تا حدي بود که برخي از گويندگان مذهبي در مساجد به جهاد نامقدس عليه وي پرداختند . پس از مدتي آيت الله العظمي سيد ابوالحسن اصفهاني که در آن زمان مقام رياست تامه مرجعيت عامه را داشتند به طرفداري از امين عاملي و کتاب وي فتوا صادر کرد(دايرة المعارف تشيع ، ج 2 ، ص 531 ، اعيان الشيعه ، ج 10 ، ص 378 و تاريخ سياسي عراق معاصر ، استاد حسن بشر ، ج 2 ، ص 340 ، هکــذا عرفتهم ، جعفر الخليلي ، ج 3) که خود اين فتوا نيز موج جديدي از اعتراضات را در پي داشت . آيت الله سيد مهدي قزويني در بصره ، يکي ديگر از حمايت کنندگان امين عاملي بود . به اعتقاد وي استفاده از آهن يعني زنجير و قمه در مراسم عزاداري حدود يک ربع قرن قبل پديد آمده است(دولة الشجرة الملعونه ، ص 136)

 کتاب التنزيه را نخستين بار جلال آل احمد با عنوان " عزاداريهاي نامشروع " ترجمه کرد . شيخ محمد گنجي نيز در سال 1347 ق فتاوي علماء موافق با رساله التنزيه را در کتاب " کشف التمويه عن رساله التنزيه " گردآوري نمود و به جواب از اشکالات وارده بر آن پرداخت . در قم نيز مرحوم حاج شيخ عبدالکريم حائري يزدي که اين روش عزاداري را با پيام عاشورا ناسازگار مي ديد در فتوايي ، با تيغ زني به مخالفت برخواست (منتخب الاحکام ، ص 108 ، علماء و رژيم شاه ، ص 136) که با توجه به اقتدار وي ،  تا حدي در محافل تعزيه قم از رواج کارهاي ناروا جلوگيري شد .

آيت الله بروجردي (ره) نيز در اين راه کوشش بسياري نمود که با مخالفت شديد بعضي از گردانندگان دستجات روبرو گرديد . آنها مي گفتند ما دوازده ماه سال را از معظم له پيروي و تقليد مي کنيم ولي دهه ی عاشورا آنچه که تشخيص خودمان است  انجام مي دهيم !!!؟



 
مردم هرگز خوشبختی خود را نمی شناسند اما خوشبختی دیگران همیشه در جلو دیدگان آن هاست

 

ساده ترین کار جهان این است که خود باشی و سخت ترین کار جهان این است که که کسی باشی که دیگران می خواهند

دوستی مثل ایستادن روی سیمان خیسه هر چی بیشتر بمونی رفتنت سخت تر میشه ولی اگه رفتی جای پاهات برای همیشه میمونه

کسی که به فکر درست کردن آینده خودش نیست نمی تونه آینده کسی باشه

روح های بزرگ دردهای بزرگ دارند.

اگر روزی عقل را بخرند و بفروشند ما همه به خیال اینکه زیادی داریم فروشنده خواهیم بود

یادتان باشد آنچه در دنیا شاهد آن هستید حاصل اعتقادی است که نسبت به آن دارید

فراموشی نعمتی است که اگر وجود نداشت لحظه ای خوشی و آرامش در زندگی نبود

کسانی که گذشته را فراموش می کنند مجبور به تکرار آن هستند



 
به سرآستین پاره ی کارگری که دیوارت را می چیند و به تو می گوید، ارباب

نخنــــــد!

به پسرکی که آدامس می فروشد و تو هرگز از آدامسهایش نمی خری

نخنــــــد!

به پیرمردی که در پیاده رو به زحمت راه می رود و شاید چند ثانیه ای کوتاه معطلت کند

نخنــــــد!

به دبیری که دست و عینکش گچی است و یقه ی پیراهنش جمع شده

نخنــــــد!

به دستان پدرت،

به جاروکردن مادرت،

به راننده ی چاق اتوبوس،

به رفتگری که در گرمای تیرماه کلاه پشمی به سردارد،

به راننده ی آژانسی که گاهی مواقع چرت می زند،

به پلیسی که سرچهارراه با کلاه صورتش را باد می زند،

به مجری نیمه شب رادیو،

به مردی که روی چهارپایه می رود تا شماره ی کنتور برقتان را بنویسد،

به جوانی که قالی پنج متری روی کولش انداخته و در کوچه ها جار می زند،

به بازاریابی که نمونه اجناسش را روی میزت می ریزد،

به پارگی ریز جوراب کسی در مجلسی،

به پشت و رو بودن چادر پیرزنی در خیابان،

به پسری که ته صف نانوایی ایستاده،

به مردی که در خیابانی شلوغ ماشینش پنچر شده،

به مسافری که سوار تاکسی می شود و بلند سلام می گوید،

به زنی که با کیفی بردوش به دستی نان دارد و به دستی چند کیسه میوه و سبزی،

به هول شدن همکلاسی ات پای تخته،

به مردی که در بانک از تو می خواهد برایش برگه ای پرکنی،

به اشتباه لفظی بازیگر نمایشی

نخنــــــد!

نخنــــــد! که دنیا ارزشش را ندارد که تو به خردترین رفتارهای نابجای آدمها بخندی!

که هرگز نمیدانی آنها چه دنیای بزرگ و پردردسری دارند!

آدمهایی که هرکدام برای خود و خانواده شان همه چیز و همه کسند!

آدمهایی که به خاطر روزیشان تقلا می کنند،

بار می برند،

بی خوابی می کشند،

کهنه می پوشند،

جار می زنند،

سرما و گرما می کشند،

و گاهی خجالت هم می کشند ...

انسانهای بزرگ، دو دل دارند؛

دلی که درد می کشــــــــــد و پنهان است

و دلی که می خنـــــــــدد و آشکار است



 

 

معرفی شوراهای تحت پوشش

خلاصه آئین نامه های مربوطه

ادارات تبلیغات اسلامی اجازه اجرای مستقیم طرح ها و تصدی گری مستقیم را ندارند وامور مربوطه توسط تشکلهای مردمی انجام می شوند.

بر اساس دستور العمل سازمان تبلیغات اسلامی کشور ادارات تبلیغات اسلامی وظیفه سیاستگذاری حمایت ونظارت را برعهده دارند واجازه اجرای مستقیم امور را ندارند یعنی ادارات تبلیغات اسلامی طرح های فرهنگی ومذهبی را از طریق موسسات وتشکلهای مردمی اجرا می کنند - حتی طرح های ابلاغی نیز در قالب تفاهمنامه توسط ادارات تبلیغات اسلامی جهت اجرا به بخش مردمی وتشکلهاوموسسات واگذار می شود

وبراساس سیاست عدم دخالت در اجرای مستقیم امور فرهنگی ومذهبی ، امور مربوط به هر تشکل را از طریق یک تشکل تخصصی میانی منتخبِ همان تشکلها اجرا می شود

به عنوان نمونه امور مربوط به هیئات مذهبی از طریق شورای هیئات مذهبی شهرستان که هر چهار سال با انتخابات سراسری برگزار می شود انجام می شود - انتخابات بعدی این شورا سال ۹۶ برگزار می شود

در بخش مداحان نیز امور مربوط به مداحان از طریق کانون مداحان وشاعران آئینی که مانند شورای هیئات مذهبی با انتخابات سراسری انتخاب می شوند انجام می شود - انتخابات جدید این شورا سال ۹۳ برگزار می شود.

در بخش قرآنی کلیه طرح ها از طریق اتحادیه موسسات قرآنی - موسسات قرآنی وخانه های قرآن اجرا می شود

 

اساسنامه شوراي هيئات مذهبي  

Word file دريافت در قالب Word

 

PDF file دريافت در قالب pdf

 

 

اساسنامه کانون مداحان- نسخه نهايي  

Word file دريافت در قالب Word

 

PDF file دريافت در قالب pdf

 

 



 
http://telavat.ir/

 

 

آئیین نامه ها ودستورالعملهای قرآنی آموزش تلاوت وحفظ قرآن  در سایت تلاوت وابسته به سازمان دارالقرآن کریم تبلیغات اسلامی

کلیک کنید



 
با توجه به اینکه اداره تبلیغات اسلامی شهرستان  مسئولیت معاونت تشکلهای مردمی ستاد احیاء امر به معروف ونهی از منکر شهرستان بهار را نیز برعهده دارد

 

لذا در این پست شیوه فعالیت شورای امر به معروف ونهی از منکر هیئات ومساجد واصناف تبیین می شود

خلاصه موضوع تشکیل شورای امر به معروف در اصناف با عضویت رئیس هر اتحادیه روحانی فرمانده بسیج اتحادیه  یا محل ومعتمدین در هراتحادیه است

در هیئات ومساجد هم شورای امر به معروف با عضویت فرمانده   بسیج محل رئیس هیئت روحانی وچند نفر از معتمدین تشکیل می شود

 

ترکیب و چگونگی فعالیت شوراهای امر به معروف و تیمهای تذکر لسانی اصناف:

 الف) ترکیب و وظایف شورای فریضتین اصناف

شورای امر به معروف هر اتحادیه عبارت است از رئیس اتحادیه ، رئیس انجمن اسلامی صنف ، فرمانده پایگاه بسیج اتحادیه یا نزدیکترین پایگاه محل ، نماینده مدیریت اصناف ستاد احیاء و نماینده اماکن ناجا در صورت لزوم

شورای فریضتین هر اتحادیه با حداقل 3 نفر از اعضاء فوق تشکیل و وظیفه ستادی ، نظارتی ، برنامه ریزی و امور زیر را بر عهده دارد:

تشکیل و ساماندهی حداقل سه تیم تذکر لسانی سه نفر به بالا، شناسائی معتمدین برای عضویت در تیمهای تذکر لسانی ، انجام فعالیتهای تبلیغی و ترویجی ، برگزاری دوره های آموزش امر به معروف برای اعضاء صنف و گروههای تذکر لسانی ، ارسال گزارش عملکرد تیمها و شورا به معاونت تشکلهای مردمی ستاد احیاء شهرستان ، و در مرحله آخر اتخاذ تصمیم نسبت به افراد خاطی و معرفی به نیروی انتظامی و برخوردهای داخلی طبق مقررات اتحادیه

ب) شیوه فعالیت تیمها و گروههای تذکر لسانی :

تشکیل حداقل 3 گروه (تیم) تذکر لسانی برادر و خواهر در زیر مجموعه شوراهای امر به معروف و نهی از منکر اتحادیه با هدف فعالیت در محدوده همان اتحادیه با استفاده از بازوبند « تذکر لسانی وظیفه همگانی » و فعالیت بر اساس فرمایش مقام معظم رهبری( مدظله العالی) : ... بگویند و بروند .. اگر  ده یا پانزده نفر بگویند تأثیر آن از بمب اتم بر روی فرد بیشتر است ...

توجه شود که افراد فاقد وجهه عمومی در تیمها بکارگیری نشوند بلکه افراد دارای مقبولیت و محبوبیت ، انگیزه ، حسن خلق ، حلم و صبر بکارگیری شوند.

چنانچه نفر اول گفت و فرد ترتیب اثر نداد نفرات بعدی با فاصله ، عیناًبه همان روش نفر اول بگویند و بروند یعنی تکرار توسط دیگران صورت بگیرد – هرگز به تذکر خود اصرار نورزید و انتظار نداشته باشید که در همان لحظه به تذکر شما جامه ی عمل پوشانده شود ازجملات مبهم و دو پهلو و کنایه دار استفاده نشود.

استفاده از عبارات مثبت و ایجابی به جای جملات منفی ، همراه با برخورد محترمانه ، حفظ احترام و تکریم شخصیت افراد، پرهیز از هر گونه مجادله ، مخاصمه و درگیری و به دور از ارعاب و تهدید با اولویت رویکرد فعالیت ایجابی ، امر به معروف و نهی از منکر  می تواند حضوری ( شفاهی یا کتبی) و غیر حضوری ( تلفنی یا پیام کوتاه و ...) باشد و در کنار آن فعالیتهای فرهنگی هدفمند ،با جهت گیری فرهنگ سازی و ایجاد سنتهای پسندیده و ریشه کنی سنتهای ناپسند و .. انجام شود .  

در اصناف فقط خود صنوف ( فروشندگان و مباشرین )مورد خطاب هستند

ج) مصادیق معروف و منکر:

برخی از مصادیق منکرات : فروش آلات قمار، مشروبات الکلی، مواد مخدر، علائم گروهها و فرقه های انحرافی ، کالاهای حرام و قاچاق، گران فروشی ، کم فروشی ، احتکار، استفاده از مانکنهای نامتعارف ، بکاری گیری اسامی نامناسب ، عدم رعایت عفاف و حجاب ، و مفاسد اخلاقی و ...

برخی از مصادیق معروفات ک اقامه نماز اول وقت ترجیحاً به جماعت ، فراگیری احکام معاملات ، رعایت انصاف در قیمت گذاری ، خوش خلقی در برخورد با مشتریان و ... فعالیت فرهنگی و تبلیغی ، نصب تراکت ، چاپ بروشور ، پوستر ، جزوه و ...

د)اطلاع رسانی :

شورای امر به معروف هر اتحادیه تراکتهای تبلیغی مثلاً با تیتر بزرگ تذکر زبانی وظیفه همگانی تهیه و ذیل آن در مورد فعالیت شورای امر به معروف و تیمهای تذکر لسانی توضیح داده و در پایان اطلاعیه چگونگی دریافت انتقادات پیشنهادات و نظرات، نشانی مراجعه حضوری ، ایمیل و تلفن شورای امر به معروف اتحادیه را به عموم اطلاع رسانی می کند ( تراکت در کلیه مغازه ها در دید مردم نصب گردد اطلاع رسانی گسترده تر مزید امتنان است )

تذکر : فعالیت شوراها و تیمهای تذکر لسانی در ماه مبارک رمضان و هفته احیای به صورت مانور بوده و در طول سال به صورت مستمر ادامه خواهد یافت .

 


 

ترکیب و چگونگی فعالیت شوراهای امر به معروف و تیمهای تذکر لسانی هیئات :

الف) ترکیب و وظایف شورای فریضتین هیئات مذهبی :

در تمامی هیاتهای مذهبی استان اعم از هیئات کوچک و بزرگ امر به معروف مرکب از روحانی هیئت ( در صورت داشتن روحانی ) ، مسئول هیئت و یک نفر از متعمدین تشکیل می شود این شورا با حداقل 3 نفر از اعضاء فوق تشکیل و وظیفه ستادی ، نظارتی ، برنامه ریزی و امور زیر را بر عهده دارد :

تشکیل و ساماندهی حداقل سه تیم تذکر لسانی سه نفر به بالا ، شناسائی معتمدین برای عضویت در تیمهای تذکر لسانی ، انجام فعالیتهای تبلیغی و ترویجی ، برگزاری دوره های آموزش امر به معروف برای اعضاء و گروههای تذکر لسانی ، ارسال گزارش عملکرد تیمها و شورا به معاونت تشکلهای مردمی ستاد احیاء شهرستان

ب) شیوه فعالیت تیمها و گروههای تذکر لسانی

تشکیل حداقل 3 گروه (تیم ) تذکر لسانی برادر و خواهر درزیر مجموعه شوراهای امر به معروف و نهی از منکر در  هیئات مذهبی با هدف فعالیت در محدوده همان هیات با استفاده از بازوبند « تذکر لسانی وظیفه همگانی » و فعالیت بر اساس فرمایش مقام معظم رهبری ( مدظله العالی) : .. بگویند و بروند.. اگر ده یا پانزده نفر بگویند تاثیر ان از بمب اتم بر روی فرد بیشتر است ...

توجه شود که افراد فاقد وجهه عمومی در تیمها بکارگیری نشوند بلکه افراد دارای مقبولیت و محبوبیت ، انگیزه ، حسن خلق ، حلم و صبر بکار گیری شوند

چنانچه نفر اول گفت و فرد ترتیب اثر نداد نفرات بعدی با فاصله ، عینا ًبه همان روش نفر اول بگویند و بروند یعنی تکرار توسط دیگران صورت بگیرد – هرگز به تذکر خود اصرار نورزید و انتظار نداشته باشید که در همان لحظه به تذکر شما جامه ی عمل پوشانده شود ازجملات مبهم و دو پهلو و کنایه دار استفاده نشود.

- استفاده از عبارات مثبت و ایجابی به جای جملات منفی ، همراه با برخورد محترمانه ، حفظ احترام و تکریم شخصیت افراد، پرهیز از هر گونه مجادله ، مخاصمه و درگیری و به دور از ارعاب و تهدید با اولویت رویکرد فعالیت ایجابی ،

امر به معروف و نهی از منکر می تواند حضوری ( شفاهی یا کتبی) و غیر حضوری ( تلفنی یا پیام کوتاه و ...) باشد و در کنار آن فعالیتهای فرهنگی هدفمند ، با جهت گیری فرهنگ سازی و ایجاد سنتهای پسندیده و ریشه کنی سنتهای ناپسند و .. انجام شود .

- مجددا" تأکید می شود تذکرات ایجابی و احیانا" سلبی در زمینه فعالیت هیئات مورد نظر می باشد 

ج) مصادیق معروف و منکر :

برخی از مصادیق معروفات : محوریت داشتن روحانی، نماز اول وقت و قرائت قرآن ، گسترش اجرای مراسم  به سبک سنتی و وزین ، احترام به پیشکسوتان ، قطع سیستم صوتی بیرونی ، رعایت نظم و ..

برخی از مصادیق منکرات : قمه زنی و خود زنی منجر به جرح ، اختلاط زن و مرد ، برهنه شدن مردان در عزاداری ها در مرعی  و منظر بانوان ایجاد مزاحمت صوتی برای همسایگان  ، اشاعه خرافات ، استفاده از نوحه ها سبکها و آلات موسیقی نامناسب ، نصب شمایل منتسب به ائمه (ع) کف زنی در مساجد و ... )

د) اطلاع رسانی:

شورای امر به معروف هر هیئت پس از تشکیل شورا و اعلام اسامی اعضاء شورا به اداره تبلیغات اسلامی تراکت های تبلیغی مثلا" با تیتر بزرگ تذکر زبانی وظیفه همگانی تهیه و ذیل آن در مورد تشکیل و فعالیت شورای امر به معروف و تیم های تذکر لسانی توضیح داده و درانتهای چگونگی دریافت انتقادات پیشنهادات و نظرات نشانی ایمیل و تلفن شورای امر به معروف هیئت را به عموم اطلاع رسانی می کند.

( در مساجد و سایر اماکن محل فعالیت هیئت حداقل در محدوده همان مکان و پیرامون آن اطلاعیه نصب گردد اطلاع رسانی گسترده تر مزید امتنان است)

تذکر: فعالیت شوراها و تیم های تذکر لسانی در ماه مبارک رمضان وهفته احیاء به صورت مانور بوده و در طول سال به صورت مستمر ادامه خواهد یافت

 

- مشخصات اعضاء شورای امر به معروف و نهی از منکر صنف .........................................

 

ردیف

مسئولیت در صنف

نام و نام خانوادگی

سن

شغل

مدرک تحصیلی

تلفن تماس

ملاحظات

 

رئیس اتحادیه یا صنف

 

 

 

 

 

سرتیم

 

رئیس انجمن اسلامی صنف

 

 

 

 

 

 

 

فرمانده بسیج صنف

 

 

 

 

 

 

 

نماینده مدیریت اصناف

 

 

 

 

 

 

 

نمایندگی اماکن ناجا

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

هر شورا حداقل 3 تیم جهت اجرای امر به معروف و نهی از منکر تشکیل می دهد.

لطفاً فرم را پس از تکمیل به معاونت تشکلهای مردمی مستقر در اداره تبلیغات اسلامی تحویل دهید تلفن هماهنگی 33149299

 

 

 

2- مشخصات اعضاء شورای امر به معروف و نهی از منکر هیئت مذهبی .....................................

 

ردیف

مسئولیت در هیئت

نام و نام خانوادگی

سن

شغل

مدرک تحصیلی

تلفن تماس

ملاحظات

1

روحانی هیئت

 

 

 

 

 

سرتیم

2

رئیس هیئت

 

 

 

 

 

 

3

مسئول اجرایی هیئت

 

 

 

 

 

 

4

نماینده پایگاه بسیج

 

 

 

 

 

 

5

 

 

 

 

 

 

 

6

 

 

 

 

 

 

 

7

 

 

 

 

 

 

 

 

هر شورا حداقل 3 تیم جهت اجرای امر به معروف و نهی از منکر تشکیل می دهد.

لطفاً فرم را پس از تکمیل به معاونت تشکلهای مردمی مستقر در اداره تبلیغات اسلامی تحویل دهید تلفن هماهنگی 08134222300



 
 انجمن اسلامي   

 

     تشکل ديني است که معتقد به اسلام وقانون اساسي ج. ا. ا عامل به احکام اسلام ومبشر تفاهم ووحدت که به منظور اشاعه فرهنگ ناب اسلامي وحراست از دستاوردهاي انقلاب اسلامي درمحيطهاي کاري ويا محلات ، به فعاليت فرهنگي مي پردازد.

اين تشکل به لحاظ حيطه فعاليت به چهار نوع تقسيم مي گردد:

     انجمن اسلامي ادارات(کارمندي): انجمن اسلامي است که دريکي از دستگاههاي دولتي تشکيل ومشغول به فعاليت باشد.

     انجمن اسلامي اصناف (بازار): انجمن اسلامي است که توسط اصناف شاغل ويا دريک بازار تشکيل شده و مشغول به فعاليت باشد.

     انجمن اسلامي محلات(مساجد): انجمن اسلامي است که دريک محله تشکيل مي شود ومعمولاً محل فعاتليت آنها درمسجد مي باشد.

    انجمن اسلامي کارخانجات (کارگري): انجمن اسلامي است که دريکي از کارخانجات تشکيل ومشغول به کار باشد.

شوراي هيئات مذهبي

 

نهادي است مردمي متشكل از نمايندگان هيئات مذهبي كشور كه بر اساس فرآيند خاص تعيين مي شوند و تحت نظارت سازمان تبليغات اسلامي در حوزه دين فعاليتهاي فرهنگي، غير انتفاعي، غير حزبي مطابق اهداف و براساس شرح وظايف مندرج در اساسنامه انجام مي دهد.

کانون فرهنگي – تبليغي

 

تشکل ديني است که بصورت غير انتفاعي به جذب نونهالان، نوجوانان، جوانان و کليه آحاد مردم با هدف تبليغ اسلام، بارور نمودن اعتقادات مذهبي، نشر و گسترش سياستهاي فرهنگي کلان کشور، ترويج رهنمودهاي حضرت امام خميني(ره) و مقام معظم رهبري و همچنين مبارزه با تهاجمات و شبيخون فرهنگي و به ثمر رساندن اهداف سازمان تبليغات اسلامي بعنوان بازوان اجرايي سازمان عمل مي کند

 

کانون فرهنگي - تبليغي محوري

 

کانون  فرهنگي – تبليغي است که داراي ويژگي هاي زير مي باشد:

- مجوز فعاليت از سازمان تبليغات اسلامي

- اساسنامه تأئيد شده ازسوي سازمان تبليغات اسلامي

- کادر اجرائي با متوسط تحصيلات  فوق ديپلم

- برنامه هاي ثابت ومستمر درطول سال شامل  :کلاس قران،اخلاق،عقايد،احکام

- ارائه تقويم اجرائي سالانه براي برنامه هاي فرهنگي کانون

- داشتن مکان ثابت

- استفاده از اساتيد مورد تأئيد دارالقران درکلاسهاي قران

- اداره کلاسهاي اخلاق ،احکام ،عقايد توسط روحاني داراي پرونده تبليغي

 

کانون مداحان

 

مجمعي است از منتخبان مداحان که بر اساس فرايندي خاص تعيين مي شوند و تحت نظارت سازمان تبليغات اسلامي  به تدبير امور  مداحان براساس اهداف  وشرح وظايف مندرج دراين  اساسنامه مي پردازد.

 

مرکز آموزش مداحي

 

تشکيلاتي است که با اهداف  غير انتفاعي با مسئوليت اشخاص حقيقي ويا حقوقي و با مجوز سازمان تبليغات اسلامي براي آموزش هنر ودانش مداحي فعاليت مي نمايد .

 

تشكل ديني

 

گروهي از افراد مذهبي ومتدين  وملتزم به اصل ولايت فقيه که با هدف ترويج فرهنگ ديني و اقامه مراسم وشئونات مذهبي به صورت سازمان يافته اماغير دولتي به ا نجام فعاليتهاي فرهنگي اقدام مي نمايند.

هيئت محوري

 

هيئت مذهبي است که داراي ويژگي هاي زير مي باشد:

- مجوز فعاليت از سازمان تبليغات اسلامي

- اساسنامه تأئيد شده ازسوي سازمان تبليغات اسلامي

- کادر اجرائي با متوسط تحصيلات ديپلم

- بهره مندي از روحاني درکليه جلسات بطور مستمر

- جلسات  هفتگي مستمر درطول سال

- برنامه هاي ثابت : قرائت قران،مجلس وعظ توسط روحاني،مداحي

- توانائي تشکيل اجتماعات باشکوه مردمي درايام خاص به قرار زير:

         به ازاي هر 1000نفر  جمعيت منطقه يک نفر

         درمناطق ويژه(مناطق مرزي و  اهل سنت ) بازاي هر2000نفر يک نفر

-        پرهيز از آسيبهاي عزاداري مد نظر رهبر معظم انقلاب

هيئت مذهبي

 

تشکل ديني است که با ماهيت  مردمي ،غيرحزبي وغير انتفاعي ،متشکل از اقشار مختلف اعم از زن ومرد بوده که اساساً با محوريت ترويج فرهنگ قران وعترت به برگزاري مراسم درمناسبتهاي مذهبي (اعياد مذهبي،مواليد ووفيات ائمه معصومين) مي پردازد وبا هدف زنده نگهداشتن سنت عزاداري درطول سال وبه صورت خاص درايام شهادت سيد وسالار شهيدان حضرت اباعبدالله الحسين(ع) تحت ساختار مردمي وزير نظر هيئت امناء فعاليت مي نمايد.

ستاد ساماندهي شئون فرهنگي در مناسبتهاي مذهبي

 

با عنايت به دغدغه مراجع عظام تقليد علي الخصوص رهبر معظم انقلاب مبني بر رفع هرگونه آسيب و انحراف از مجالس و مراسم برگزار شده در مناسبتهاي مذهبي بويژه عزاداريها ديدبانان فرهنگي نظام اسلامي در شورايعالي انقلاب فرهنگي در جلسه 603 در تاريخ 11/2/86 ، سازمان تبليغات اسلامي را در رابطه با ساماندهي شئون فرهنگي در مناسبتهاي مذهبي ملزم به تشكيل ستاد ساماندهي شئون فرهنگي در مناسبتهاي مذهبي نموده و در تاريخ 5/4/86 به سازمان تبليغات اسلامي ابلاغ كردند.

اعضاي مصوب اين ستاد بر اساس متن مصوبه سازمان تبليغات اسلامي،‌ سازمان صدا و سيما، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي، نهاد نمايندگي مقام معظم رهبري در دانشگاهها و دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم و همچنين از ميان ديگر دستگاههاي دولتي و غير دولتي وزارت اطلاعات، وزارت كشور و نيروي انتظامي مي باشند.

 

شوراي هماهنگي تشکلهاي دانش آموزي

 

تشکلهاي دانش آموزي بستر مناسبي براي حضور ومشارکت همه جانبه دانش آموزان در فعاليتهاي پرورشي مدرسه محسوب مي گردد. اين تشکلها که انواع گوناگوني را شامل مي شود براي استمرار حرکت روبه رشد خود نيازمند برنامه هاي منسجم پويا و متناسب با نيازهاي دانش آموزان مي باشند، از اين رو با ايجاد تنوع در برنامه ها و فعاليتها بايد زمينه جذب تعداد بيشتري از آنان را فراهم ساخت. از آنجا که امکانات مدارس محدود و ممکن است اين امکانات را نتوان دراختيار همه تشکلهاي دانش آموزي در  مدارس قرار داد، هماهنگي وتعامل تشکلها با يکديگر ضروري مينمايد. به همين منظور شوراي هماهنگي تشکلهاي دانش آموزي تشکيل گرديد.

منظور از تشکل دانش آموزي مجموعه اي از دانش آموزان هستند که فعاليت هاي تعريف شده اي را به صورت داوطلبانه، مستمر، فراگير و مصوب در عرصه هاي مختلف اعتقادي، فرهنگي، اجتماعي، هنري، سازندگي، ورزشي، علمي، دفاعي، امدادي و غيره به صورت سازمان يافته در داخل و يا به صورت مکمل درخارج از مدرسه انجام مي دهند، مي باشد.

شوراي هماهنگي تشکلهاي دانش آموزي  در دو سطح  مرکز ي و استاني به فعاليت مشغول است و اعضاي آن در مرکز عبارتند از نمايندگان سازمان جوانان هلال احمر، سازمان تبليغات اسلامي، بسيج دانش آموزي، اتحاديه مرکزي انجمن هاي اسلامي  سازمان دانش آموزي و مسئولين مرتبط در معاونت پرورشي وتربيتي بدني وزارت آموزش وپرورش.

 جلسات اين شورا به صورت منظم در محل دفتر توسعه فعاليتهاي فرهنگي هنري اردويي و فوق برنامه معاونت پروشي وزارت آموزش و پرورش به رياست مديرکل دفتر توسعه فعاليتهاي فرهنگي تشکيل ميگردد. همچنين در سطح استان اعضاي اين شورا  عبارتند از : رئيس سازمان آموزش و پرورش استان که رئيس شورا  مي باشد. معاون پرورشي وتربيتي بدني استان، رئيس سازمان دانش آموزي استان، رئيس دفتر مرکزي اتحاديه انجمن هاي اسلامي دانش آموزان استان، رئيس سازمان جوانان هلال احمر  استان، رئيس شوراي عالي جوانان استان، کارشناس بسيج دانش آموزي و فرهنگيان، رئيس گروه پرورشي وتربيت بدني يا کارشناس مسئول فعاليتهاي دانش آموزي و نماينده سازمان تبليغات اسلامي.

 

اهداف شورا :

1-  تقويت زمينه هاي تعامل وهمکاري تشکلهاي دانش آموزي دراجراي فعاليتها و برنامه هاي پيش بيني شده

2-  ايجاد هماهنگي و زمينه هاي لازم جهت جلوگيري از فعاليتهاي موازي و تکراري درمدارس

3-  تنوع در برنامه ها و فعاليتهاي تشکلهاي دانش آموزي به منظور جذب دانش آموزان دراجراي برنامه ها و فعاليتها

4-  فراهم نمودن فرصت هاي مناسب جهت انتقال تجارب تشکلها به يکديگر

5-  ايجاد فضائي مناسب براي همفکري، همدلي، تفاهم وهمکاري هرچه شايسته تر در اجراي برنامه ها و فعاليتها

 

وظايف شورا:

1-  تقسيم کار متناسب با ظرفيت و توان هريک از تشکلها

2-  هماهنگي درتدوين برنامه سالانه و تهيه تقويم اجرائي هريک از تشکلها

3-  پيش بيني برنامه هاي مشترک

4-  صدور قطعنامه و بيانيه در مناسبت ها

5- برنامه ريزي براي گسترش شوراي هماهنگي در سطح استانها

صدور مجوز سازمان هاي مردم نهاد

 

براساس آئين نامه اجرايي تاسيس وفعاليت سازمان هاي مردم نهاد  که درتاريخ 8/5/84 به تصويب هيئت وزيران رسده است  هر تشکل وسازمان غيردولتي جهت انجام فعاليت رسمي ناگزير از دريافت مجوز فعاليت از وزارت کشور مي باشد. مطابق با اين ائين نامه جهت بررسي تخصي صلاحيت فني  موسسين ونيز اهداف وشيوه هاي اجرايي هر، سمن درخواست صدور مجوز  به دستگاههاي تخصصي ارجاع ودستگاه مربوطه حداکثر ظرف يک ماه مي بايست نسبت به اظهار نظر درموارد مذکور اقدام نمايد.

صدور مجوز فعاليت سمن  انحصارا دراختيار وزارت کشور نيست  بلکه علاوه بر وزارت کشور تعدادي از دستگاهها ونهاد هاي ديگر نيز حق صدور مجوز براي تاسيس سمنها  را –درحيطه تخصصي خود- دارا هستند نظير سازمان ملي جوانان ، سازمان بهزيستي، وزارت آموزش وپرورش و سازمان تبليغات اسلامي .

از سوي ديگر فرايند صدور مجوز مستلزم اشراف مرجع صدور مجوز به نحوه عملکرد ونوع فعاليت وويژگي هاي آن مي باشد به همين لحاظ  اساسنامه ،اهداف ،روشهاي اجرايي ونيز صلاحيت تخصصي هر سازمان مردم نهاد که قصد گرفتن مجوز دارد الزاما بايد از طرف دستگاههاي تخصصي که با فعاليت واهداف آن سمن همخواني وتناسب دارند تائيد گردد .به عنوان مثال  صدور مجوز براي سازمانهاي مردم نهادي  که با اهداف فرهنگي –ديني  قصد کسب مجوز دارند منوط به تائيد موارد يادشده از سوي سازمان تبليغات اسلامي مي باشد. 

درهمين زمينه پس از تعاملات ومکاتبات متعدد با وزارت کشور نهايتاً نامه شماره 147500 مورخ 29/10/87  اموردفتر حقوقي آن وزارت خانه مبني بر تائيد حق قانوني سازمان تبليغات اسلامي  جهت صدور مجوز براي فعاليت تشکلهاي ديني صادر شد.وزارتخانه مذکور نيز طي نامه شماره83/154775 مورخ 12/11/87 اين مطلب را به اطلاع  مديران کل دفاتر امور اجتماعي  استانداري هاي سراسر کشور رساند  وبدين ترتيب حق صدور مجوز تشکلهاي ديني  توسط سازمان تبليغات اسلامي  جنبه قانوني ورسمي به خود گرفت  واز اين پس نيازي به تشکيل ستاد صدور مجوز وجلب نظر ساير دستگاههاي قانوني دراين زمينه  نيست واين سازمان رأسا نسبت به اين مهم اقدام خواهد نمود.

همچنين درخصوص کليه سازمانهاي مردم نهاد که فعاليت فرهنگي –ديني در محوطه  درون استاني دارند جهت کسب مجوز بايد نظر مثبت اداره کل تبليغات اسلامي استان متبوع خود را جلب نمايند.مراحل اين فرايند با ارسال  اساسنامه  ومشخصات سمن متقاضي از سوي وزارت کشور به سازمان تبليغات اسلامي وبررسي شرايط و صلاحيتهاي لازم توسط کارشناسان ادازه کل تشکلهاي ديني  ونهايتا اعلام نظر اين اداره کل انجام مي شود.

علاوه بر نکات ياد شده حائز اهميت است ذکر اين نکته که سازمان تبليغات اسلامي نسبت به نحوه عملکرد فني وحتي مالي  کليه سمنهايي که به آنها مجوز فعاليت داده است مسئول شناخته مي شود و وظيفه دارد در اين خصوص بازرسي وبررسي هاي لازم را به صورت ساليانه ويا گاه به گاه  معمول دارد .

تذکر اين نکته نيز ضروري است که مراحل مشابهي نيز درهراستان براي سمنهاي با فعاليت درون استاني انجام مي شود که بررسي مذکور توسط کارشناسان اداره کل تبليغات اسلامي استان انجام مي شود

درحال حاضر لايجه هيئت نظارت بر سازمانهاي مردم نهاد درحال بررسي دروزارت کشور وکميسيون اجتماعي مجلس شوراي اسلامي مي باشد تا پس از تصويب در صحن علني   مجلس شوراي اسلامي  به عنوان قانون مورد نظر قرار گيرد.

شايان ذکر است  مجوز کليه تشکلهاي ديني  اعم از هيئات ،انجمنهاي اسلامي  وکانونهاي فرهنگي-تبليغي که قصد انجام فعاليتهاي فرهنگي  فرااستاني دارند انحصارا از سوي اداره کل تشکلهاي ديني صادر خواهد شد وادارات کل استاني دراين موارد موظفند پس از بررسي هاي اوليه وصدور مجوز فعاليت استاني  واحراز صلاحيت فعاليت فرااستاني  مدارک لازم که طي ابلاغيه شماره1982/188مورخ 21/2/88 به استانها اعلام شده است را جهت ادامه روند اداري صدور  مجوز فرا استاني  به مرکز ارسال نمايند

چشم انداز سازمان تبليغات اسلامي

 

در سايه چشم انداز بيست ساله ي نظام

 با اتكال بر قدرت لايزال الهي و در پرتو ايمان و عزم برنامه ريزي شده ي خدمتگزاران عرصه تبليغ دين و در مسير تحقق آرمان هاي امام راحل(رحمت ا... عليه) و رهبر معظم انقلاب (مد ظله العالي ) سازمان تبليغات اسلامي به عنوان يك نهاد عمومي غير دولتي وابسته به رهبري در سايه ي چشم انداز بيست ساله ي نظام :

سازماني است منعطف و چابك –تعامل پذير و مشاركت جو كه با مديريت هوشمندانه ي محيط خود –تمامي ظرفيت هاي تبليغي كشور را در راستاي تعميق معرفت و بصيرت ديني و گسترش حقايق اسلام ناب محمدي (صلوات ا... عليه و آله و سلم) و ارزش هاي انقلاب اسلامي بسيج كرده است به طوري كه سرمايه هاي انساني و بايسته ي آن به علت نقش موثر سازمان در اقتدار فرهنگي نظام و حمايت و تكريم عميق ووسيع مردمي به خود مي بالند و ارتقاي ايمان و معرفت ديني امت اسلامي را سرمايه ي خود در تقرب به خداي سبحان مي دانند.

 

سازمان تبليغات اسلامي در افق اين چشم انداز چنين ويژگي هايي خواهد داشت:

 *سازماني پويا –بالنده –نوآور و به دور از كميت هاي متراكم و فارغ از تصدي گري .

 *متعامل با نهادها و دستگاههاي فرهنگي /حوزه هاي علميه /نخبگان عرصه ي دين /روحانيت معظم /كانون ها و تشكلهاي ديني-قرآني مردمي و ديگر اقشار تاثيير گذار جامعه.

*توانا در مديريت محيط تعاملي خود جهت انسجام فعاليت  هاي تبليغ دين.

 *بهر ه مند از سامانه هاي مطالعاتي و تحقيقاتي در زمينه هاي جريان شناسي /مخاطب شناسي و نياز شناسي جامعه.

 *برخوردار از محبوبيت و مقبوليت مردمي .

 *بهره مند از شيوه هاي علمي و فناوري هاي نوين.

 *توانا در بكارگيري هنر متعهد و نشر مكتوب.

نامه وزارت کشور در تائيد حق سازمان درصدور مجوز تشکلهاي ديني

 

مديران كل محترم دفاتر امور اجتماعي استانداريهاي سراسر كشور 

 سلام عليكم

با احترام ، همانگونه كه مطلع مي‌باشيد بر اساس مفاد بند ت ماده 1 آئين نامه اجرايي تأسيس و فعاليت سازمان‌هاي مردم نهاد صدور مجوز براي سازمان‌هايي كه مطابق قانون مرجع نظارتي خاصي براي آنها پيش‌بيني شده است از اختيارات اين مرجع نمي‌باشد. لذا اين اداره كل در راستاي احصاء قوانين و مقررات مربوط به مراجع خاص صدور مجوز نسبت به استعلام حقوقي مستندات مربوط به صدور مجوز براي تشكل‌هاي مذهبي و ديني توسط سازمان تبليغات اسلامي اقدام نموده و دفتر امور حقوقي وزارت متبوع طي نامه شمارة  147500  مورخ 29/10/88 به استناد اصل 107 قانون اساسي موضوع تعيين سياست‌هاي نظام توسط مقام‌معظم‌رهبري و برابر ماده 2 اساسنامه سازمان‌ تبليغات اسلامي كه به توشيح‌معظم‌له رسيده و نيز بموجب بند 16 ماده 6 اساسنامه و بندهاي 14 ، 15 و 17 تفاهم‌نامه في‌مابين سازمان تبليغات اسلامي و وزارت‌فرهنگ و ارشاداسلامي كه صدور مجوز تأسيس كانون‌هاي قرآني ،تشكل هاي مذهبي ، انجمن‌هاي‌اسلامي و هيأت‌هاي مذهبي توسط وزارت مذكور به سازمان تبليغات اسلامي واگذار گرديده و اين امر به تأييد مقام‌معظم‌رهبري رسيده است؛لذا صدورمجوز تأسيس تشكل‌هاي فوق‌الذكر از شمول آئين‌نامه اجرايي تأسيس و فعاليت سازمان‌هاي غيردولتي را خارج اعلام نموده و اين امر را از اختيارات سازمان تبليغات اسلامي دانسته است.

با عنايت به مراتب مذكور خواهشمند است دستورفرماييد تقاضاهاي مربوط به تأسيس انجمن‌هاي ديني و اسلامي را به اداره كل تشكل‌هاي ديني سازمان‌ تبليغات‌ اسلامي هدايت فرمايند./س 27/10/88

 

                                                                                            مهدي  شريفي

                                                                                     سرپرست اداره كل امور سازمانهاي مردم نهاد

                                                                                                  و دبير هيأت مركزي نظارت

 

 

رونوشت :

-         جناب آقاي ديلمقاني مديركل محترم تشكلهاي ديني و مراكز فرهنگي سازمان تبليغات اسلامي بازگشت به نامه شمارة  11105/187  مورخ  26/9/87 جهت اطلاع.

 

مستندات قانوني تأسيس و فعاليت انجمنهاي اسلامي

 

Word file  

با توجه به اهميت کارکرد انجمن هاي اسلامي در ادرات و کارخانجات و بازار و نقش مهم آنها در اسلامي کردن محيط اين مراکز، بدين وسيله بخشي از مهمترين مستندات قانوني فعاليت انجمن هاي اسلامي جهت بهره برداري متقاضيان تأسيس و عضويت در اين تشکل مردم نهاد و نيز استفاده کارشناسان تشکلهاي ديني ادارات کل تبليغات اسلامي استانها و ادارات شهرستاني آنها ارائه مي گردد. اميد است شاهد روزي باشيم که در تمام ادارات و کارخانجات دولتي و خصوصي  و اصناف بازارهاي کشور انچمنهاي اسلامي به صورت فعال حضور داشته باشند. رفيع - مسئول گروه سازماندهي و نظارت بر انجمنهاي اسلامي و کانونهاي فرهنگي تبليغي

 
 
برخی از وظايف سازمان  تبلیغات اسلامی برگرفته از اساسنامه مورد تایید رهبر معظم انقلاب

-   پيشنهاد سياستهاي كلان تبليغات اسلامي – مردمي به مقام معظم رهبري جهت تصويب.

-   انجام مطالعات و بررسي‌هاي كاربردي درخصوص مسائل و نيازهاي ديني و تبليغي جامعه اسلامي و طراحي شيوه هاي تبليغي نوين ، فراگير ، غيرمستقيم و اثربخش و نيز احياء روشهاي سنتي سازگار با موازين اسلامي و حذف يا اصلاح شيوه هاي سنتي نامتناسب با ارزشهاي اسلامي.

- تحقيق و بررسي درخصوص شيوه ها و ترفندهاي تبليغاتي سوء و تهاجم فرهنگي عليه جامعه اسلامي و اتخاذ تدابير لازم جهت خنثي سازي و مقابله با آنها و تنوير افكار عمومي.

- تأسيس مراكز و مؤسسات فرهنگي ، هنري ، آموزشي و اطلاع رساني تخصصي بمنظور تأمين محتوا و منابع انساني لازم.

 

-  تأسيس مراكز اطلاع رساني تبليغات اسلامي به منظور تبيين ارزشهاي اسلامي و تحكيم باورهاي اصيل ديني ، مردم و نيز پاسخگويي به سؤالات و شبهات آنها.

-        برنامه ريزي ، سازماندهي و پشتيباني براي اعزام مبلغ به نقاط مورد نظر كشور با اولويت به مناطق محروم و دور افتاده با هماهنگي و همكاري سازمانهاي مسئول و ذيربط.

 -       هدايت و نظارت و عندالاقتضاء پشتيباني و هماهنگي فعاليتهاي تبليغاتي و شعائر مذهبي مردم در جهت نيل به تحقق اهداف انقلاب اسلامي.

-    تهيه و تنظيم سياستهاي تبليغي سازمان ، در چارچوب سياست كلي نظام و چشم‌انداز بيست ساله و متناسب با شرايط و اقتضاي زمان و فضاي اجتماعي و فرهنگي جامعه و اجراي كامل آنها پس از تصويب هيأت امناء. 

-     تحقيق و بررسي درخصوص شناخت دقيق اديان مختلف بويژه مكاتب جعلي و استعماري و مقابله علمي ، فكري و ريشه اي با آنها و نيز ارتقاء سطح آگاهي و بينش ديني مردم براي مواجهه استدلالي و منطقي با چنين پديده هاي ضد اسلامي.

-    كمك به تأسيس ، توسعه و تجهيز كتابخانه هاي مساجد ، حسينيه ها ، مدارس و مراكز آموزش عالي ، تحقيقاتي و نيز مراكز اسلامي و فرهنگي در راستاي توسعه تبليغات اسلامي در آنها.

-    جلب مشاركت و هدايت همكاريهاي مردمي از طريق صدور مجوز تأسيس و ساماندهي كانونهاي فرهنگي – تبليغي ، كانونهاي قرآني ، تشكلهاي مذهبي و انجمنهاي اسلامي.

-       نظارت بر چاپ و نشر قرآن كريم و اهتمام به آموزش همگاني قرآن كريم از طريق ساماندهي و حمايت از تشكلهاي قرآني مردمي.

 

تفاهم نامه وزارت ارشاد و سازمان تبليغات اسلامي

 

جناب حجت‌الاسلام‌والمسلمين آقاي محمدي‌عراقي 

رياست محترم سازمان تبليغات اسلامي

 

سلام عليكم

تفاهم نامه‌ي تهيه شده بر اساس اوامر مقام معظم رهبري «مدظله‌العالي» بين وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي و سازمان تبليغات اسلامي در رابطه با نحوة نظارت بر فعاليتهاي فرهنگي و هماهنگي در اجراي وظايف و مأموريتها ، به استحضار معظم له رسيد. مقرر فرمودند :

«بسمه تعالي»

  انشاءالله موفق باشيد اميد است از اين پس شاهد دوباره كاري يا تعارض در مسائل اين دو دستگاه مهم نباشيم.

  مراتب جهت اقدام مقتضي ايفاد مي‌گردد. /س 27/10/88

 

                                                                                                دفتر مقام معظم رهبري

                                                                                                  محمدي گلپايگاني

 

 

تفاهم‌نامه وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي و سازمان تبليغات اسلامي

     وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي و سازمان تبليغات اسلامي پس از يك دوره بررسي كارشناسي مفصل در جلسة مورخ 10/4/76 براي  تعيين نحوة نظارت بر فعاليتهاي فرهنگي هماهنگي در اجراي وظايف و مأموريتهاي خود تصويب نمودند :

1.  سازمان تبليغات اسلامي به منظور تأييد توليدات فرهنگي مكتوب خود شورايي تعيين مي نمايد و اين شورا در برابر مقررات و ضوابط مصوب شوراي فرهنگ عمومي مجوز لازم را براي محصولات توليدي سازمان در زمينه فرهنگ مكتوب صادر مي نمايد.

 

تبصره (1) : تركيب و اعضاء آن شورا را سازمان تبليغات اسلامي پيشنهاد مي كند و به تصويب وزير فرهنگ و ارشاد اسلامي مي رسد.

 

تبصره (2) : مجوزهايي كه آن شورا صادر مي كند در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي به ثبت مي رسد.

 

تبصره (3) : سازمان تبليغات اسلامي نمي تواند براي كتب و فيلم نامه هايي كه قبلاً رد شده است مجوز صادر نمايد.

 

2.  براي نظارت بر فعاليتهاي فرهنگي – هنري سازمان تبليغات اسلامي كه نياز به اخذ مجوز از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي دارند (دوره‌هاي‌آموزشي،جشنواره‌هاو ...) شورايي در سازمان تبليغات اسلامي تعيين مي شود كه تركيب و اعضاء شورا به تأييد وزير فرهنگ و ارشاد اسلامي مي رسد و نسبت به هر دسته از فعاليتها برابر مقررات و ضوابط مصوب اقدام مي نمايند.

3.  آيين نامه هاي نظارتي وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي در زمينة فرهنگ مكتوب ، سينما و فعاليتهاي ديگر هنري كه ناظر بر فعاليتهاي تبليغي – ديني سازمان تبليغات اسلامي است ، با پيشنهاد سازمان تبليغات اسلامي بررسي و اصلاح مي‌شود.

4.  سازمان تبليغات اسلامي برنامه هاي پيشنهادي خود را در زمينة خنثي سازي تبليغات سوء و شبيخون فرهنگي دشمنان به اسلام و انقلاب پس از ارايه و تصويب در شوراي عالي انقلاب فرهنگي به اجراء درخواهد آورد.

5.  سازمان تبليغات اسلامي با همكاري وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي و ساير دستگاههاي فرهنگي كشور به تعميق و گسترش فرهنگ و معارف اسلامي در محيط دستگاههاي دولتي اقدام مي نمايد.

6.  در اجراي سياستهاي مصوب شوراي فرهنگ عمومي ، سازمان تبليغات اسلامي و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي بصورت هماهنگ عمل خواهند نمود.

7.  سازمان تبليغات اسلامي هر ساله با هماهنگي وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي نسبت به شناسايي و معرفي آثار نمونه فرهنگي اقدام مي نمايد.

8.  سازمان تبليغات اسلامي با همكاري سازمانهاي فرهنگي به برگزاري مراسم و شعائر انقلاب و ديني اقدام مي نمايد.

9.  وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي و سازمان تبليغات اسلامي در تدوين برنامه هاي سالانه خود با برنامه ريزي و هماهنگي يكديگر به برگزاري همايشها ، نمايشگاهها و جشنواره هاي فرهنگي و هنري اقدام مي نمايند.

10.       سازمان اوقاف و امورخيريه براي برگزاري مسابقات و فعاليتهاي قرآني با هماهنگي سازمان تبليغات اسلامي اقدام مي نمايد.

11.       سازمان اوقاف و امورخيريه براي اعزام مبلغ به مناطق محروم و نيازمند كشور با هماهنگي سازمان تبليغات اسلامي اقدام مي نمايد.

12.       سازمان تبليغات اسلامي همه ساله با هماهنگي وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي نسبت به تنظيم سياستهاي اجرايي هنري و سينمايي خود اقدام مي نمايد.

13.       وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي و سازمان تبليغات اسلامي همه ساله در اجراي برنامه هاي خود در زمينه تشويق و حمايت از نويسندگان ، شعرا ، ادبا ، هنرمندان و معرفي و بزرگداشت علماء ، عرفا و شخصيتهاي فرهنگي با هماهنگي يكديگر اقدام مي نمايند.

14.       صدور مجوز تأسيس آموزشگاههاي آزاد علوم قرآني و نظارت بر فعاليت آنها بر عهده سازمان تبليغات اسلامي است.

15.       صدور مجوز تأسيس انجمنهاي اسلامي و هيأتهاي مذهبي و كانونهاي ديني و نظارت بر فعاليت آنها بر عهده سازمان تبليغات اسلامي است.

16.       صدور مجوز تأسيس كانونهاي فرهنگي و هنري كه خارج از صحن مساجد تشكيل مي شود به عهده وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي است.

17.       وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي و سازمان تبليغات اسلامي به تدوين و انتشار كتب و نشريات در زمينه علوم و معارف ، فرهنگ و تمدن اسلامي و تبيين مواضع انقلاب اسلامي اقدام مي نمايند.

 

                  محمود محمدي‌عراقي                                                          سيدمصطفي ميرسليم

             رئيس سازمان تبليغات اسلامي                                               وزير فرهنگ و ارشاداسلامي



 
مراحل ومدارک تاسیس مرکز آموزش مداحی ۱- تشکیل کانون فرهنگی تبلیغی برای تاسیس مرکز آموزش مداحی ابتدا باید کانون فرهنگی تبلیغی ثبت کنید سپس مرکز آموزش مداحی- چون مرکز آموزش مداحی بایدزیر نظر کانون فرهنگی تبلیغی فعالیت کند آشنايي با مراحل اجرايي اخذ مجوز فعاليت كانون فرهنگي تبليغي - نسخه جديد Word file براي دانلود فايل مربوطه بر روي آيكن مقابل كليك كنيد. اساسنامه پيشنهادي كانون هاي فرهنگي تبليغي جهت اخذ مجوز Word file براي دريافت فايل اين اساسنامه، بر روي آيكون مقابل كليك فرماييد. اين اساسنامه به عنوان متني نهايي براي يكسان سازي ادبيات صف و ستاد سازمان، براي بهره برداري متقاضي دريافت مجوز فعاليت كانون فرهنگي تبليغي در اينجا قرار گرفته است. ۲- دریافت وتکمیل فرمهای مربوط به مرکز آموزش مداحی آئين نامه صدورمجوز مرکز آموزش مداحي Word file دريافت در قالب Word PDF file دريافت در قالب pdf اساسنامه پيشنهادي مراکز آموزش مداحي جهت اخذ مجوز Word file دريافت در قالب Word PDF file دريافت در قالب pdf آئين نامه آموزشي مراکز آموزش مداحي Word file دريافت در قالب Word PDF file دريافت در قالب pdf دستور العملها و شيوه نامه هاي مربوط به صدور مجوز مراکز آموزش مداحي Word file مراحل اخذ مجوز مراکز آموزش مداحي Word file شيوه نامه تکميل اساسنامه مرکز آموزش مداحي Word file شيوه نامه تکميل فرم مجوز مرکز آموزش مداحي با توجه به ضرورت يکسان سازي عملکرد مراکز استاني ونظر به تقاضا وپرسشهاي مکرري که در اين زمينه از سوي کارشناسان عزيز مراکز استانها مطرح شده است شيوه نامه هاي مربوط به صدور مجوز مراکز آموزش مداحي جهت استفاده همکارن گرامي در اين قسمت قرار داده مي شود